مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۴ در وین در حالی برگزار میشود که طرفهای اروپایی و آمریکایی بر لزوم به نتیجه رسیدن مذاکرات تاکید داشته و حتی ادعا دارند که این آخرین فرصت برای ایران است و پنجره مذاکرات تا همیشه باز نخواهد ماند. حال این سوال مطرح است که چرا طرفهای غربی در کنار استمرار رویکرد فشار و مذاکره بر لزوم به نتیجه رسیدن مذاکرات تاکید دارند؟ البته تاکیدی که محور آن را کوتاه آمدن ایران در برابر زیادهخواهیهای غرب تشکیل میدهد. در پاسخ به این پرسش این نکته قابل توجه است که بایدن رئیس جمهور آمریکا به روزهای پایانی یک سال ریاست جمهوریاش نزدیک میشود در حالی که روند تحولات یک ساله بیانگر دورانی نه چندان مطلوب برای وی است بگونهای که محبوبیت وی نیز به شدت کاهش یافته و حتی نظر سنجیها نشان میدهد که در مقطع کنونی اگر انتخابات برگزار گردد ترامپ او را شکست خواهد داد. در عرصه داخلی بایدن در حالی شعار مبارزه با کرونا و البته نژادپرستی را سر میداد که عملا خود در این عرصهها ناتوان بوده بگونهای که اکنون با آمدن سویه امکرون آمریکا بار دیگر در صدر دارندگان قربانی کرونا قرار گرفته است. در حوزه دموکراسی و حقوق بشر نیز هر چند باید با نشست به اصطلاح دموکراسی با حضور ۱۱۰ کشور سعی داشت تا چهرهای دموکراتیک از خود به نمایش گذارد اما این ژستها نیز نتوانسته تسکینی بر بحرانهای دموکراسی آمریکایی باشد چنانکه کاملا هریس معاون بایدن رسما اعلام کرده است که بزرگترین چالش درون آمریکا تضعیف شدید دموکراسی است.
در عرصه سیاست خارجی نیز در حوزه پیرامونی یعنی آمریکای لاتین به رغم هزینه کردهای بسیار، آمریکا با رنجیرهای از شکستها مواجه شده که پیروزی چپ گرایان ضد امپریالیسم در انتخابات پرو، نیکاراگوئه و شیلی نمودی از این وضعیت است که احتمال تکرار آن در برزیل نیز وجود دارد.
در حوزه فرا پیرامونی نیز خروج آمریکا از افغانستان در حالی قرار بود که به یک مولفه برتر برای بایدن مبدل شود که سلطه طالبان بر کل کشور و نیز رسواییهایی همچون فرودگاه کابل و نیز قتل عام خانوادهای ده نفره با ادعای مقابله با داعش و نیز آشکار شدن نیاز ۱۸ میلیون افغانستانی از جمعیت ۳۸ میلیونی به کمک غذایی به دلیل بحران تحمیلی ۲۰ سال اشغال افغانستان عملا این رویای بایدن را به کابوس برایش مبدل ساخت. در همین حال بایدن که سعی دارد تا خود را احیا گر هژمونی آمریکایی در لوای آنچه اجماع سازی مینامد معرفی نماید که از یک سو در آنچه حمایت از متحدان آمریکا نامیده میشود ناتوان بوده که شکست رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت غزه و نیز ناتوانی سعودی در برابر یمن نمودی از آن است. از سوی دیگر آمریکا در ایجاد اجماع علیه آنچه تهدیدات اصلی برای آمریکا مینامید که شامل روسیه و چین میشود ناتوان بوده است. بایدن در لوای نام حمایت از اوکراین سعی نموده تا ناتو و اروپا را علیه مسکو تحریک نماید حال آنکه بسیاری از کشورهای اروپا از جمله آلمان در عمل حاضر به همراهی با بایدن نشدهاند و بر لزوم مذاکره با روسیه تاکید دارند. در حوزه چین نیز آمریکا از یک سو با اعزام رزمناوهایش به اقیانوس آرام و حریم دریایی چین به دنبال اعمال فشار نظامی بوده و از سوی دیگر با رویکرد حمایتی از تایوان به دنبال تحمیل مناقشه سرزمینی به پکن بوده است. به رغم تمام این تحرکات واکنش پکن نه تسلیم شدن بلکه تاکید بر پاسخ همه جانبه به این تهدیدات بوده است.
مجموع این تحولات و دهها تحول دیگر پروندهای ناکام برای بایدن به ارمغان آورده بگونه ای که حتی برخی از احتمال رویکرد دموکراتها به انتخاب جایگزینی به جای وی برای سال ۲۰۲۴ سخن گفتهاند.با توجه به این شرایط میتوان گفت که بایدن برای آنکه بتواند یک سخنرانی تاثیرگذار و به اصطلاح موفقیت آمیز برای پایان یک سال ریاست جمهوریاش داشته باشد نیازمند دستاورردی جهانی است که محور آن را نیز برجام و مذاکرات وین تشکیل میدهد. بایدن به همراهی اروپاییها بر این تصور است که با سیاست فشار و تهدید میتواند ایران را وادار به عقب نشینی در پیگیری حقوقش سازد تا از آن به عنوان یک دستاورد در سخنرانیاش استفاده نماید حال آنکه ایستادگی ایران بر لزوم لغو تحریمها و راستی آزمایی آن و البته اقتدار نظامی ایران- رزمایش پیامبر اعظم ۱۷-می رود تا این رویای بایدن را به کابوسی سخت برایش مبدل سازد و شکستی دیگر را در کارنامه وی ثبت نماید.
نویسنده: قاسم غفوری
در عرصه سیاست خارجی نیز در حوزه پیرامونی یعنی آمریکای لاتین به رغم هزینه کردهای بسیار، آمریکا با رنجیرهای از شکستها مواجه شده که پیروزی چپ گرایان ضد امپریالیسم در انتخابات پرو، نیکاراگوئه و شیلی نمودی از این وضعیت است که احتمال تکرار آن در برزیل نیز وجود دارد.
در حوزه فرا پیرامونی نیز خروج آمریکا از افغانستان در حالی قرار بود که به یک مولفه برتر برای بایدن مبدل شود که سلطه طالبان بر کل کشور و نیز رسواییهایی همچون فرودگاه کابل و نیز قتل عام خانوادهای ده نفره با ادعای مقابله با داعش و نیز آشکار شدن نیاز ۱۸ میلیون افغانستانی از جمعیت ۳۸ میلیونی به کمک غذایی به دلیل بحران تحمیلی ۲۰ سال اشغال افغانستان عملا این رویای بایدن را به کابوس برایش مبدل ساخت. در همین حال بایدن که سعی دارد تا خود را احیا گر هژمونی آمریکایی در لوای آنچه اجماع سازی مینامد معرفی نماید که از یک سو در آنچه حمایت از متحدان آمریکا نامیده میشود ناتوان بوده که شکست رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت غزه و نیز ناتوانی سعودی در برابر یمن نمودی از آن است. از سوی دیگر آمریکا در ایجاد اجماع علیه آنچه تهدیدات اصلی برای آمریکا مینامید که شامل روسیه و چین میشود ناتوان بوده است. بایدن در لوای نام حمایت از اوکراین سعی نموده تا ناتو و اروپا را علیه مسکو تحریک نماید حال آنکه بسیاری از کشورهای اروپا از جمله آلمان در عمل حاضر به همراهی با بایدن نشدهاند و بر لزوم مذاکره با روسیه تاکید دارند. در حوزه چین نیز آمریکا از یک سو با اعزام رزمناوهایش به اقیانوس آرام و حریم دریایی چین به دنبال اعمال فشار نظامی بوده و از سوی دیگر با رویکرد حمایتی از تایوان به دنبال تحمیل مناقشه سرزمینی به پکن بوده است. به رغم تمام این تحرکات واکنش پکن نه تسلیم شدن بلکه تاکید بر پاسخ همه جانبه به این تهدیدات بوده است.
مجموع این تحولات و دهها تحول دیگر پروندهای ناکام برای بایدن به ارمغان آورده بگونه ای که حتی برخی از احتمال رویکرد دموکراتها به انتخاب جایگزینی به جای وی برای سال ۲۰۲۴ سخن گفتهاند.با توجه به این شرایط میتوان گفت که بایدن برای آنکه بتواند یک سخنرانی تاثیرگذار و به اصطلاح موفقیت آمیز برای پایان یک سال ریاست جمهوریاش داشته باشد نیازمند دستاورردی جهانی است که محور آن را نیز برجام و مذاکرات وین تشکیل میدهد. بایدن به همراهی اروپاییها بر این تصور است که با سیاست فشار و تهدید میتواند ایران را وادار به عقب نشینی در پیگیری حقوقش سازد تا از آن به عنوان یک دستاورد در سخنرانیاش استفاده نماید حال آنکه ایستادگی ایران بر لزوم لغو تحریمها و راستی آزمایی آن و البته اقتدار نظامی ایران- رزمایش پیامبر اعظم ۱۷-می رود تا این رویای بایدن را به کابوسی سخت برایش مبدل سازد و شکستی دیگر را در کارنامه وی ثبت نماید.
نویسنده: قاسم غفوری