سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۹
کد مطلب : 125184

تنازع بقاء

حراج مختص ارقام روزمره زندگی نیست که معمولا در پایان هر فصل تابلوهای آن را در گوشه و کنار شهر مشاهده می‌کنیم...
حراج مختص ارقام روزمره زندگی نیست که معمولا در پایان هر فصل تابلوهای آن را در گوشه و کنار شهر مشاهده می‌کنیم و یا در فروشگاه‌های زنجیره‌ای مواد غذایی، ردیفی را به این پدیده اختصاص می‌دهند که اقلامی تاریخ‌ مصرف دار در حال منقضی شدن را به پول نزدیک کنند و یا نمایشگاهی از تابلوهای نقاشی همراه با عطر خوش قهوه یا پرتره‌ای کوبیسم مورد توجه ثروتمندی قرار گرفته و برای به چنگ آوردنش به دوئل بالا بردن قیمت با رقبا بپردازد و در نهایت عددی را پیشنهاد کند که با آن می‌توان جان چند بیمار نیازمند را از مرگ حتمی نجات داد!
عجولانه از کنار بااهمیت‌ترین لحظه‌های عمر می‌گذریم، فارغ از اینکه در هر زاویه درسی نهفته که می‌تواند ارزشی فراتر از آنچه در پی‌اش هستیم داشته باشد. اگر برای ملاقات بیماری به یکی از مراکز درمانی مطرح می‌رویم، در مسیر منتهی به آن دیوارها را ازنظر دور نداشته باشیم و آگهی‌ها و به اعلان‌هایی که در گوشه و کنار آن چسبانده شده نگاه کنیم و بخوانیم که یکی فروشنده کلیه از گروه خونی O+ است و دیگری خریدار آن و سومی گروه منفی را می‌خواهد تا کمتر عرضه‌کننده‌ای داشته باشد؛ اما چگونه است که در این مهلکه تنازع بقاء یکی می‌خرد و دیگری می‌فروشد؟ اعظم پناهی مهر عضو هیئت‌مدیره و مدیرعامل انجمن بیماران کلیوی کشور وضعیت فعلی بیماران گرفتار به این معضل را اینگونه تشریح می‌کند که «ما حدوداً بیش از ۱۰۰ هزار بیمار کلیوی در سطح کشور داریم که تعداد آن‌ها در حال تغییر است؛ بعد از دیالیز ممکن است پیوند دریافت کنند یا در اثر عوامل مختلفی فوت کنند. تقریباً حدود ۴۶ هزار بیمار دیالیزی تحت پوشش داریم و همچنین حدود ۴۰ هزار بیمار پیوندی داریم و بعضی از آن‌ها هم بیماران مزمن هستند؛ یعنی بیمارانی که دارند درمان دارویی می‌گیرند که به مرحله پیوند برسند و نمی‌خواهند دیالیز بشوند و باید مستقیماً پیوند شوند بر این اساس ما بیش از یکصد هزار بیمار داریم. ما به تمام نهاد‌های دولتی و غیردولتی از مجلس گرفته تا هر جای دیگر نامه زدیم که بیماران کلیوی را دریابید، چون واقعاً قشر مظلومی هستند. دوست داشتیم در بودجه امسال یک حمایت همه‌جانبه با اینهمه پیگیری که انجام دادیم، داشته باشیم.
یعنی به‌قول‌معروف ما ز یاران چشم یاری داشتیم ولی متأسفانه اخیراً که پیش‌نویس بودجه سال ۱۴۰۲ را با دوستان مطالعه می‌کردیم، برای بیماران خاص کاهش حدود ۳۰ درصدی بودجه در نظر گرفته‌اند و این کاهش حتماً موجب اضطراب، نگرانی و درد و رنج بیماران خواهد شد، چراکه همین‌طور دنبال دارو و درمان هستند و ما انتظار داشتیم در این بودجه و با این دولت که ما اینهمه صدای بیماران را به آن‌ها رساندیم و اینهمه مصاحبه کردیم، این‌همه نامه‌نگاری کردیم و در جلسات مختلف و همایش‌های مختلف صدای بیماران را رساندیم، یک حمایت خوبی از بیماران انجام شود. ما انتظار داشتیم که بیایند فکری به حال دارو‌های بیماران خاص و صعب‌العلاج کنند. ما درباره پیوند کلیه و دیالیز صحبت می‌کنیم، ولی بیماران دیگر خاص نیز هستند و انتظار این بود که هزینه دارویی آن‌ها کاملاً رایگان شود، چراکه همه مردم حق زندگی کردن دارند و تمام مردم ایران سهمی در بودجه ملی این کشور دارند. بیماران خاص هم همین‌طور هستند و در شرایط اقتصادی بد که هیچ‌کسی نمی‌تواند زندگی خود را تأمین کند، این بیماران وضعیت شدیدتری دارند و یک بیمار دیالیزی که کار و شغل ندارد و یک روز در میان بیاید برود سه یا چهار ساعت زیر دستگاه دیالیز بخوابد و هیچ سرپناهی ندارد، تمام امید ما این بود که دولت به شکل ویژه در این بودجه بیماران را حمایت کند، ولی با این ۳۰ درصد کاهش بودجه داروی بیماران خاص واقعاً شگفت‌زده شدیم. من به‌عنوان مدیرعامل و به نمایندگی از بیماران کلیوی وظیفه خودم می‌دانم که صدای آن‌ها را به گوش مسئولان برسانم و بگویم که اولاً لازم است این بودجه را اصلاح کنند.
یک استرس و نگرانی الآن در میان بیماران اتفاق افتاده که همش پیگیر هستند و ما هم به آن‌ها گفته‌ایم که در حال نامه‌نگاری و پیگیری هستیم و امیدواریم ان‌شاءالله اصلاح شود و دوم هم من بار‌ها نامه‌نگاری و مصاحبه کردم که این بیماران دیالیزی ما دیگر شغل ندارند و نمی‌توانند شاغل باشند یا بیماران پیوندی ما با توجه به اینکه تا آخر عمر باید قرص بخورند، حداقل خواسته من از مجلس این است که پنج سال از بیمه بیماران کلیوی کم کنند و با ۲۵ سال با حقوق ۳۰ روز کاری بازنشسته شوند. انتظار من از کسانی که در کمیسیون بهداشت هستند، خیلی بیشتر بود. خب این‌ها که حداقل می‌دانند بیماران چه مقدار سختی و رنج می‌کشند و واقعاً دارند برای زندگی معمولی تلاش می‌کنند. یک بستری را فراهم کنند که دغدغه دارو، پزشک و نوسانات دارو را نداشته باشند.» آیا تلاش یک انسان برای تنازع بقاء جرم یا گناه به‌حساب می‌آید که اگر خیران برای تأمین نیازهای این قشر از جامعه با کمک در تهیه کلیه و دارو و درمان همراه می‌کردند، امروز شاهد چه اتفاقات تأسف باری بودیم؟ و یا اگر قوانین به صورتی تدوین می‌شد تا گردشگران خارج از کشور نتوانند سالی چندین نوبت از یارانه‌های پرواز با ایرلاین های داخلی استفاده نمایند نمی‌توانستند مازاد این رقم کلان را صرف سلامتی بیماری‌های خاص کنند؟! آیا مفهوم واقعی تنازع بقا به‌جز این است؟

نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت
https://siasatrooz.ir/vdcivwaz5t1arz2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی