برنامه اقتصادی دولت، بهانه جدیدی به دست رسانههای خارجی داده است تا بار دیگر با دروغپراکنی و انتشار اخبار کذب، کشور را به سمت ناامنی بکشانند،اما با هوشیاری مردم نقشه دشمن باز نقش برآب شد.
به گزارش مهر، سنِ دولت مستقر، هنوز به یک سال نرسیده و رئیسجمهور قاطعانه در پی آن است که با اصلاح سیاستهای ارز ترجیحی، تحول اقتصادی ایجاد کند. حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی پیش از آنکه ریاست هیئت دولت را بر عهده بگیرد بارها در گفتگوها و مناظرات انتخاباتی، به «جراحی اقتصادی» اشاره کرد و گفته بود که هم مردم و هم دولت روزهای سختی را برای اجرایی کردن این طرح در پیش دارند؛ طرحی که گرچه دشورایهایی به همراه خواهد داشت اما عملیاتی کردن آن برای برقراری عدالت ضروری است.
رئیسی که بار سنگین تصمیمات پرحاشیه دولت قبل را به دوش گرفته است، میگوید: «اگر نجات اقتصاد کشور از وضع کنونی نیاز به چند جراحی بزرگ داشته باشد، شخص بنده و دولت سیزدهم از هزینه کردن توان و آبروی خود در این مسیر دریغ نخواهیم کرد.» با این همه در چنین شرایطی که کابینه سیزدهم و مجموعه حکمرانی کشور در تلاش هستند یکی از پرفسادترین چالشهای اقتصادی کشور یعنی ارز ۴۲۰۰ تومانی را پشت سر بگذارند و یارانههایی که حق طبقه متوسط و ضعیف جامعه است از چنگ سواستفادهگران درآورده و به دست مردم برسانند، رسانههای بیگانه دروغپراکنی، حاشیهسازی و سیاهنماییهای پی در پی خود را آغاز کردهاند. «کارت یارانه نان» از اولین شایعاتی بود که توسط کاربران هدایت شده و رسانههای ضدانقلاب مطرح شد. آنها با انتشار تصویری ساختگی شایعه کردند که بعد از این مردم برای تهیه نان باید کارت خاصی داشته باشند و با این خبر سراسر کذب، سعی کردند آرامش مردم را به بازی بگیرند.
«هجوم و غارت فروشگاهها در قزوین» از دیگر دروغهایی بود که موجب نگرانی مردم شد. ویدئویی در فضای مجازی و رسانههای دشمن پخش شد که در آن عدهای از مردم در هجوم به یک فروشگاه محصولات آن را خارج میکنند؛ اما در فیلم به وضوح مشخص است که تمامی افراد لباس گرم و زمستانی پوشیدهاند و به هیچ عنوان زمان آن نمیتواند به روزهای اخیر و گرمای اردیبهشت ماه مرتبط باشد. این شایعه نیز که با هدف ایجاد هراس از قحطی و ناامنی منتشر شده بود اندکی بعد از سوی فرماندار قزوین نیز تکذیب شد.
در تلاش مذبوحانه دیگری، رسانههای بیگانه با انتشار ویدئویی ادعا کردند ایران در شرایط بحران تأمین آرد، این محصول را برای خیرات به کربلا میفرستد! گرچه کیفیت ویدئو به طور محسوسی پایین آورده شده تا امکان راستیآزمایی وجود نداشته باشد، اما در لحظهای از فیلم میتوان به راحتی دید که بستهها برای سال ۲۰۱۸ هستند؛ یعنی چهار سال پیش!
نهایتاً مشخص شد این کیسههای آرد، اهدایی یا خیرات نیستند، بلکه «خیرات کربلا» نام «نماد» تولیدکننده بوده است. «خیرات آرد به کربلا» نیز توهمی بود که اعتقادات و امنیت را به طور همزمان هدف قرار داده بودند!
علاوه بر این، انتشار فیلمی از آتشسوزی یک پمپ بنزین در خوزستان به اعتراضات مردمی گره زده شد. اما این ماجرا نیز دروغی بود که آن را برای ملتهب کردن اوضاع به هم بافته بودند. پلیس فتا در این باره با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «تصاویر ویدئو مربوط به آتشسوزی نیستان در حاشیه جاده و در یکی از شهرستانهای استان خوزستان در سالهای قبل است که معاندین به منظور تشویش اذهان عمومی آن را در این زمان منتشر کردهاند».
آنچه امروز جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است ادامه جنگ سردی است که از زمان پیروزی انقلاب آغاز شد و کشور، بارها در مسائل سیاسی و امنیتی این سالها درگیری در این میدان را تجربه کرده است. تاریخ نشان میدهد بدخواهان ایران در بزنگاههای متفاوت چهار دهه اخیر، با ارائه اطلاعات غلط و تخیلی به جامعه، مطالبات مردمی را به حاشیه رانده و با دعوت آنها به خشونت و درگیری، امنیت ملی را نشانه رفتهاند.
«مهدی حاجتی» یکی از فعالان خردهپایی که علیه جمهوری اسلامی در فضای مجازی حضور دارد، چند روز پیش با انتشار مطلبی در توئیتر، رسماً مردم را به خشونت دعوت کرد و نوشت: «اساسیترین استراتژی برای شکست نیروی سرکوب در خیابانها، جلوگیری از جابجایی آنهاست. سیستمهای حمل و نقل نیروها برابر لغزندگی زمین آسیبپذیر هستند. مسیرهای منتهی به جمعیت را به گونهای که مانع فرار خود جمعیت نشود میتوان اینگونه بست.»
به نظر میرسد تمامی عوامل خارجی، امروز بار دیگر دست به دست هم دادهاند تا باز هم با ترغیب به خشونت و تحریک احساسات، مطالبات را به حاشیه ببرند و اهداف سیاسی خود را محقق کنند. سایت «زیتون» یکی از رسانههای بیگانه اخیراً با انتشار مطالب پیوستهای در خصوص اصلاح هدفمندی یارانهها، میکوشد شرایط فعلی را به اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ وصل کند و به کار بردن عباراتی همچون «گرسنگان و تشنگان ایران» میخواهد احساسات مردم را به بازی بگیرد. چه بسا تجربههای تلخ و پرخسارت ۹۶ و ۹۸ و امثال آن، بدون دخالت رسانههای خارجی، مسیری به مراتب امنتر، آرامتر و البته نتیجهبخشتری را طی میکرد.
«بیبیسی» این روزها پرکارتر از همیشه، علاقه دارد اعتراضات پراکنده و اندک را بزرگنمایی کرده و به سمت آشوب ببرد و درحالیکه نمیتواند اشتیاق خود برای تکرار حوادث تلخ گذشته را لابلای کلمات پنهان کند، در گزارشی مینویسد: «تلاش این تفکر متمرکز بر این است که از اهمیت تحریمها کاسته و نهایتاً "ضرورت توافق با آمریکا" به حاشیه برده شود. با تمام این اوصاف آیا ممکن است با شکلگیری شوک ناشی از گرانیها وقایع ۱۳۴۸ و ۱۳۹۸ تکرار شود؟»
رسانههای خارج از کشور، در روزهایی که دولت روحانی تصمیم گرفت ارز ترجیحی را به اقتصاد کشور بیاورد، ساز مخالف میزدند و امروز که دولت رئیسی برای پایان مفاسد اقتصادی و ناعدالتیها میخواهد آن را اصلاح کند، سنگ گرانی را به سینه میزنند. همه اینها در حالی است که آنها هیچگاه عاملان تحریمهای متعدد علیه ایران و ایرانیان را محکوم نکرده و نمیکنند.
اتخاذ چنین مواضع متناقضی نشان میدهد آنها اگرچه مدعی دفاع از حقوق ایرانیان هستند اما پشت پرده این نمایش دلسوزانه، هر هدفی را میتوان متصور شد الّا بازگو کردن دغدغه مردم. آنچه برای این رسانهها موضوعیت دارد صرفاً ویرانی و تباهی است. آنها حتی علاقهای به همراهی اعتراضات در ایران یا تلاش برای نمایندگی کردن و رهبری آن ندارند و فقط با ایجاد زیرساخت لازم برای «خشونت پرشدت» با محوریت اوباش، تولید حداکثر خسارت را دنبال میکنند.
«نیک آهنک کوثر» کاریکاتوریست فراری درباره روزهای خطیر سال ۸۸ و حوادث تلخی که مردم ایران در آن روزها از سر گذراندند، میگوید: «دوستان ما پای اینترنت مینشینند و در حالی که پیتزا یا کباب و ریحون و چیپس و پفک سفارش دادهاند، یا در حالی که در یکی از سواحل اروپا و آمریکا مشغول منقل و بافور و بنگ و خوشگذرانی هستند، فضای مجازی را داغ میکنند، جنبش راه میاندازند و تظاهرات ترتیب میدهند؛ اما وقتی روز وعده داده شده، سپری میشود و هیچ اتفاقی نمیافتد، معلوم میشود دروغ گفتهایم که بیشماریم و افسردگیاش برای دوستان سادهدل ما میماند. با #کلیک_کلیک، #بنگ_بنگ، نمیشود به مقابله با رژیمی رفت که پایگاه مردمی دارد».
البته نه بدخواهان به عوامل خارجی محدود و نه بدخواهیها به مسائل سیاسی و اقتصادی خلاصه میشود. «اکبر گنجی» نیز که از نگاه همطیفان اصلاحطلبش، فردی افراطی و تندرو محسوب میشد، دو سال پیش بعد از آغاز شیوع جدی کرونا درباره کارکرد شبکه رسانهای پادوی غرب نوشت: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد! ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشتافکنی پیرامون شیوع کرونا در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم…».
در شرایطی که گنجی برای رضایت کارفرمایان غربی خود جانباختگان کرونا در ایران را مشعوفانه شمارش میکرد، این بیماری با مدیریت دولت سیزدهم مهار شد و آمار قربانیان روزانه یک رقمی شده است.
در مقابل این جعلها و وارونهانگاریهای رسانههای بیگانه، رهبر معظم انقلاب مدتهاست با تاکید بر ضرورت «جهاد تبیین» راهکار حضور در عرصه جنگ سرد را مشخص کردند و در وهله اول، رسانهها و فعالان فرهنگی را به عنوان کسانی که امکانات و ملزومات لازم را در دست دارند و در مرحله دوم در خطابی عمومی به مردم، آنها را نسبت به تلاش دشمن برای ایجاد انحراف و گمراهی از حقایق آگاه میکنند.
انتقاد و اعتراض، دو عنصر مهم از یک حکمرانی دموکراسی است و تا زمانی که فضای لازم در جامعه برای تجربه این دو مهیا نباشد، اهداف بسیاری دور از دسترس باقی میمانند. رهبر انقلاب نیز از اعتراض بر حق و در چارچوب کارگران در دیدار با آنها تشکر میکنند و میگویند: «مواردی اتفاق افتاده که کارگران اعتراض داشتند، اعتراضشان هم بحق بوده…در این اعتراضها کارگرها همیشه مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند؛ یعنی نگذاشتند که دشمن از اعتراض بحقّ آنها استفاده کند؛ اینها مهم است؛ اینها خیلی مهم است. چه جور میشود انسان تشکّر کند از این مجموعهی آگاه، بابصیرت، متعهّد؟»
مشخص کردن مرز با دشمنان، به قدری مهم است که به وقت اعتراض مورد قدردانی واقع میشود. این مرز تنها با بازگو کردن حقایق، علنی کردن تناقضات مدعیان و برملا کردن شایعات بیگانگان توسط رسانهها و اهالی آن و به دور از سیاسیبازی و جناحگرایی، قابل رؤیت خواهد بود.
به گزارش مهر، سنِ دولت مستقر، هنوز به یک سال نرسیده و رئیسجمهور قاطعانه در پی آن است که با اصلاح سیاستهای ارز ترجیحی، تحول اقتصادی ایجاد کند. حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی پیش از آنکه ریاست هیئت دولت را بر عهده بگیرد بارها در گفتگوها و مناظرات انتخاباتی، به «جراحی اقتصادی» اشاره کرد و گفته بود که هم مردم و هم دولت روزهای سختی را برای اجرایی کردن این طرح در پیش دارند؛ طرحی که گرچه دشورایهایی به همراه خواهد داشت اما عملیاتی کردن آن برای برقراری عدالت ضروری است.
رئیسی که بار سنگین تصمیمات پرحاشیه دولت قبل را به دوش گرفته است، میگوید: «اگر نجات اقتصاد کشور از وضع کنونی نیاز به چند جراحی بزرگ داشته باشد، شخص بنده و دولت سیزدهم از هزینه کردن توان و آبروی خود در این مسیر دریغ نخواهیم کرد.» با این همه در چنین شرایطی که کابینه سیزدهم و مجموعه حکمرانی کشور در تلاش هستند یکی از پرفسادترین چالشهای اقتصادی کشور یعنی ارز ۴۲۰۰ تومانی را پشت سر بگذارند و یارانههایی که حق طبقه متوسط و ضعیف جامعه است از چنگ سواستفادهگران درآورده و به دست مردم برسانند، رسانههای بیگانه دروغپراکنی، حاشیهسازی و سیاهنماییهای پی در پی خود را آغاز کردهاند. «کارت یارانه نان» از اولین شایعاتی بود که توسط کاربران هدایت شده و رسانههای ضدانقلاب مطرح شد. آنها با انتشار تصویری ساختگی شایعه کردند که بعد از این مردم برای تهیه نان باید کارت خاصی داشته باشند و با این خبر سراسر کذب، سعی کردند آرامش مردم را به بازی بگیرند.
«هجوم و غارت فروشگاهها در قزوین» از دیگر دروغهایی بود که موجب نگرانی مردم شد. ویدئویی در فضای مجازی و رسانههای دشمن پخش شد که در آن عدهای از مردم در هجوم به یک فروشگاه محصولات آن را خارج میکنند؛ اما در فیلم به وضوح مشخص است که تمامی افراد لباس گرم و زمستانی پوشیدهاند و به هیچ عنوان زمان آن نمیتواند به روزهای اخیر و گرمای اردیبهشت ماه مرتبط باشد. این شایعه نیز که با هدف ایجاد هراس از قحطی و ناامنی منتشر شده بود اندکی بعد از سوی فرماندار قزوین نیز تکذیب شد.
در تلاش مذبوحانه دیگری، رسانههای بیگانه با انتشار ویدئویی ادعا کردند ایران در شرایط بحران تأمین آرد، این محصول را برای خیرات به کربلا میفرستد! گرچه کیفیت ویدئو به طور محسوسی پایین آورده شده تا امکان راستیآزمایی وجود نداشته باشد، اما در لحظهای از فیلم میتوان به راحتی دید که بستهها برای سال ۲۰۱۸ هستند؛ یعنی چهار سال پیش!
نهایتاً مشخص شد این کیسههای آرد، اهدایی یا خیرات نیستند، بلکه «خیرات کربلا» نام «نماد» تولیدکننده بوده است. «خیرات آرد به کربلا» نیز توهمی بود که اعتقادات و امنیت را به طور همزمان هدف قرار داده بودند!
علاوه بر این، انتشار فیلمی از آتشسوزی یک پمپ بنزین در خوزستان به اعتراضات مردمی گره زده شد. اما این ماجرا نیز دروغی بود که آن را برای ملتهب کردن اوضاع به هم بافته بودند. پلیس فتا در این باره با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «تصاویر ویدئو مربوط به آتشسوزی نیستان در حاشیه جاده و در یکی از شهرستانهای استان خوزستان در سالهای قبل است که معاندین به منظور تشویش اذهان عمومی آن را در این زمان منتشر کردهاند».
آنچه امروز جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است ادامه جنگ سردی است که از زمان پیروزی انقلاب آغاز شد و کشور، بارها در مسائل سیاسی و امنیتی این سالها درگیری در این میدان را تجربه کرده است. تاریخ نشان میدهد بدخواهان ایران در بزنگاههای متفاوت چهار دهه اخیر، با ارائه اطلاعات غلط و تخیلی به جامعه، مطالبات مردمی را به حاشیه رانده و با دعوت آنها به خشونت و درگیری، امنیت ملی را نشانه رفتهاند.
«مهدی حاجتی» یکی از فعالان خردهپایی که علیه جمهوری اسلامی در فضای مجازی حضور دارد، چند روز پیش با انتشار مطلبی در توئیتر، رسماً مردم را به خشونت دعوت کرد و نوشت: «اساسیترین استراتژی برای شکست نیروی سرکوب در خیابانها، جلوگیری از جابجایی آنهاست. سیستمهای حمل و نقل نیروها برابر لغزندگی زمین آسیبپذیر هستند. مسیرهای منتهی به جمعیت را به گونهای که مانع فرار خود جمعیت نشود میتوان اینگونه بست.»
به نظر میرسد تمامی عوامل خارجی، امروز بار دیگر دست به دست هم دادهاند تا باز هم با ترغیب به خشونت و تحریک احساسات، مطالبات را به حاشیه ببرند و اهداف سیاسی خود را محقق کنند. سایت «زیتون» یکی از رسانههای بیگانه اخیراً با انتشار مطالب پیوستهای در خصوص اصلاح هدفمندی یارانهها، میکوشد شرایط فعلی را به اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ وصل کند و به کار بردن عباراتی همچون «گرسنگان و تشنگان ایران» میخواهد احساسات مردم را به بازی بگیرد. چه بسا تجربههای تلخ و پرخسارت ۹۶ و ۹۸ و امثال آن، بدون دخالت رسانههای خارجی، مسیری به مراتب امنتر، آرامتر و البته نتیجهبخشتری را طی میکرد.
«بیبیسی» این روزها پرکارتر از همیشه، علاقه دارد اعتراضات پراکنده و اندک را بزرگنمایی کرده و به سمت آشوب ببرد و درحالیکه نمیتواند اشتیاق خود برای تکرار حوادث تلخ گذشته را لابلای کلمات پنهان کند، در گزارشی مینویسد: «تلاش این تفکر متمرکز بر این است که از اهمیت تحریمها کاسته و نهایتاً "ضرورت توافق با آمریکا" به حاشیه برده شود. با تمام این اوصاف آیا ممکن است با شکلگیری شوک ناشی از گرانیها وقایع ۱۳۴۸ و ۱۳۹۸ تکرار شود؟»
رسانههای خارج از کشور، در روزهایی که دولت روحانی تصمیم گرفت ارز ترجیحی را به اقتصاد کشور بیاورد، ساز مخالف میزدند و امروز که دولت رئیسی برای پایان مفاسد اقتصادی و ناعدالتیها میخواهد آن را اصلاح کند، سنگ گرانی را به سینه میزنند. همه اینها در حالی است که آنها هیچگاه عاملان تحریمهای متعدد علیه ایران و ایرانیان را محکوم نکرده و نمیکنند.
اتخاذ چنین مواضع متناقضی نشان میدهد آنها اگرچه مدعی دفاع از حقوق ایرانیان هستند اما پشت پرده این نمایش دلسوزانه، هر هدفی را میتوان متصور شد الّا بازگو کردن دغدغه مردم. آنچه برای این رسانهها موضوعیت دارد صرفاً ویرانی و تباهی است. آنها حتی علاقهای به همراهی اعتراضات در ایران یا تلاش برای نمایندگی کردن و رهبری آن ندارند و فقط با ایجاد زیرساخت لازم برای «خشونت پرشدت» با محوریت اوباش، تولید حداکثر خسارت را دنبال میکنند.
«نیک آهنک کوثر» کاریکاتوریست فراری درباره روزهای خطیر سال ۸۸ و حوادث تلخی که مردم ایران در آن روزها از سر گذراندند، میگوید: «دوستان ما پای اینترنت مینشینند و در حالی که پیتزا یا کباب و ریحون و چیپس و پفک سفارش دادهاند، یا در حالی که در یکی از سواحل اروپا و آمریکا مشغول منقل و بافور و بنگ و خوشگذرانی هستند، فضای مجازی را داغ میکنند، جنبش راه میاندازند و تظاهرات ترتیب میدهند؛ اما وقتی روز وعده داده شده، سپری میشود و هیچ اتفاقی نمیافتد، معلوم میشود دروغ گفتهایم که بیشماریم و افسردگیاش برای دوستان سادهدل ما میماند. با #کلیک_کلیک، #بنگ_بنگ، نمیشود به مقابله با رژیمی رفت که پایگاه مردمی دارد».
البته نه بدخواهان به عوامل خارجی محدود و نه بدخواهیها به مسائل سیاسی و اقتصادی خلاصه میشود. «اکبر گنجی» نیز که از نگاه همطیفان اصلاحطلبش، فردی افراطی و تندرو محسوب میشد، دو سال پیش بعد از آغاز شیوع جدی کرونا درباره کارکرد شبکه رسانهای پادوی غرب نوشت: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد! ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشتافکنی پیرامون شیوع کرونا در ایران است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم…».
در شرایطی که گنجی برای رضایت کارفرمایان غربی خود جانباختگان کرونا در ایران را مشعوفانه شمارش میکرد، این بیماری با مدیریت دولت سیزدهم مهار شد و آمار قربانیان روزانه یک رقمی شده است.
در مقابل این جعلها و وارونهانگاریهای رسانههای بیگانه، رهبر معظم انقلاب مدتهاست با تاکید بر ضرورت «جهاد تبیین» راهکار حضور در عرصه جنگ سرد را مشخص کردند و در وهله اول، رسانهها و فعالان فرهنگی را به عنوان کسانی که امکانات و ملزومات لازم را در دست دارند و در مرحله دوم در خطابی عمومی به مردم، آنها را نسبت به تلاش دشمن برای ایجاد انحراف و گمراهی از حقایق آگاه میکنند.
انتقاد و اعتراض، دو عنصر مهم از یک حکمرانی دموکراسی است و تا زمانی که فضای لازم در جامعه برای تجربه این دو مهیا نباشد، اهداف بسیاری دور از دسترس باقی میمانند. رهبر انقلاب نیز از اعتراض بر حق و در چارچوب کارگران در دیدار با آنها تشکر میکنند و میگویند: «مواردی اتفاق افتاده که کارگران اعتراض داشتند، اعتراضشان هم بحق بوده…در این اعتراضها کارگرها همیشه مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند؛ یعنی نگذاشتند که دشمن از اعتراض بحقّ آنها استفاده کند؛ اینها مهم است؛ اینها خیلی مهم است. چه جور میشود انسان تشکّر کند از این مجموعهی آگاه، بابصیرت، متعهّد؟»
مشخص کردن مرز با دشمنان، به قدری مهم است که به وقت اعتراض مورد قدردانی واقع میشود. این مرز تنها با بازگو کردن حقایق، علنی کردن تناقضات مدعیان و برملا کردن شایعات بیگانگان توسط رسانهها و اهالی آن و به دور از سیاسیبازی و جناحگرایی، قابل رؤیت خواهد بود.