همزمان با آغاز طرح اصلاح اقتصادی و البته در شرایطی که بخشی از جامعه نگران از آینده معیشتی خویش، به صورت مسالمت آمیز غدغهها و نگرانیهای خود را در برخی شهرها مطرح نمودند که همزمان رویکردی تکراری از آن سوی آبها به جریان افتاده است که برآن بوده تا این فضای مسالمت آمیز را غبارآلود ساخته و از سویی با ایجاد ناآرمی در کشور، ناکامی طرحهای اقتصادی ایران را رقم زند تا در نهایت با سیاست تحریم و تهدید ایران را به باج دادن در مذاکرات وادار سازد. در این چارچوب، ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با انتشار توییتی اعلام کرد که دولت آمریکا از معترضین برای گرفتن حقشان از دولت حمایت میکند. در ادامه همین روند در اقدامی تامل برانگیز که ماهیت واقعی سران آمریکا را آشکارتر می سازد پومپئو وزیر خارجه سابق آمریکا روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت در بازدید از اردوگاه «اشرف ۳» در آلبانی، که محل استقرار اعضای باقیمانده گوهک تروریستی منافقین است، بر حمایت از طرحهای این گروهک برای آشوب و ناآرامی در ایران تاکید و خواستار حمایت آمریکا از چنین گروههایی علیه جمهوری اسلامی ایران شد.
این روند مداخله جویانه البته با رویکردی ایران هراسانه از سوی برخی کشورهای اروپایی نیز اجرا شد چنانکه دولت انگلیس به همه اتباع این کشور توصیه کرده از هرگونه سفر به ایران خودداری کنند.نکته جالب آنکه وزارت خارجه انگلیس به طور خاص توصیه کرده که اتباع انگلیس از سفر به جزیره کیش خودداری کنند. در ادامه همین سناریو فرانسه نیز به دنبال بازداشت دو فرد اروپایی سازمان دهنده آشوب و بینظمی در ایران، سرپرست سفارت ایران در پاریس را احضار کرده است.جوسازیهای ضدایرانی به همین جا ختم نشده و حتی دامنه آن به سفر «انریکه مورا» معاون هماهنگ کننده اتحادیه اروپایی در مذاکرات وین به تهران نیز رسیده و وی در بازگشت از تهران مدتی در فرودگاه فرانکفوت بازداشت شد. صدور حکم نهایی برای سه شهروند ایرانی به اتهام مشارکت در «برنامهریزی برای حمله تروریستی» در بلژیک نیز قطعه دیگر این پازل است. دادگاه، این سه نفر را به همکاری با «اسدالله اسدی» دیپلمات ایرانی در اتریش متهم کرده که یک سال پیش با اتهامی واهی به ۲۰ سال حبس محکوم شده است.
این تحرکات سیاسی در حالی صورت گرفته است که در روزهای گذشته موجی از خبرسازیها با انتشار گسترده و هدفمند اخبار دروغ و راست در فضای رسانه های خارجی که همواره مترصد موجسواری بر بستر چالشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هستند نیز شروع شد.اگرچه راهبرد ثابت این رسانهها یعنی ایجاد فضای یاس و ناامیدی نسبت به آینده و ایجاد تردید در اهداف و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی، این بار هم با روشهای مشابه قبل در حال پیگیری است لیکن در دور جدید بهدلیل همزمانی آغاز طرح توزیع عادلانه یارانهها با مذاکرات رفع تحریمها، این اقدامات با تکنیکهای جدید رسانهای همراه شده است.هرچند در گزارشهای خبری رسانههای معاند به صورت مستقیم به موضوع مذاکرات رفع تحریمها که با بیعملی و زیادهخواهی آمریکا هنوز به نتیجه نرسیده، اشاره نمیشود اما در لایههای تحلیلی مستمرا این نکته القاء میشود که برخی نارساییهای اقتصادی داخلی به عدم پذیرش خواستههای غیرحقوقی غرب از سوی ایران و طولانی شدن مذاکرات مربوط است.
این موج سازی غربیها در حالی صورت گرفته است که راهبرد اصلی آنها را تکرار سناریوی قدیمی و تکراری تحمیل ناامنی و انحراف مسیر از حالت تمرکز اقتصادی به امنیتی تشکیل میدهد که فعال شدن پیاده نظام غرب نشانی بر این رویکرد است.علاوه بر فعال شدن افسران «ایران واچر» در برخی سفارتخانههای چند کشور همسایه، اعزام دو متخصص اروپایی در سازماندهی آشوبهای خیابانی به ایران نیز از جمله اقدامات انجام شده در این خصوص است.در همین چارچوب وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که دو فرد اروپایی با هدف سوء استفاده از مطالبات به حق برخی از صنوف و اقشار کشور و تغییر جهت مطالبات عادی به سمت آشوب و بینظمی اجتماعی وارد کشور شده بودند که توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) از همان بدو ورود شناسایی و در زمان بازداشت شدند.
این افراد مأموریت داشتند با ساماندهی، هدایت، شبکهسازی و مرتبطسازی افراد و شبکههای آلوده داخلی بر مشکلات و مطالبات اقشار شریف و زحمتکش جامعه اشراف پیدا کرده و با منحرفسازی مطالبات و فعال کردن عوامل خود، جامعه را با موج سهمگینی از تخریب و ناامنی مواجه سازند.جالب اینکه همزمان با ناکام ماندن طراحیها و برنامههایی که افرادخارجی بازداشت شده به همراه برخی عوامل داخلی بدنبال اجرای ان بودند ، رسانههای پشتیبان آنها با وارونهنمایی و استفاده از کلیدواژههایی چون بازداشت دو تابعیتیها، بازداشت اتباع کشورهای غربی، تهدید جان گردشگران و... بر آن شدند تا ضمن تشدید فضای ایرانهراسی، نقشه دشمنان علیه امنیت ملی ایران را با فرافکنی پنهان سازند.
در نهایت میتوان گفت که نگاهی به سابقه مداخلهجویی آمریکاییها و البته انگلیسی ها در مسائل ایران نشان میدهد که از سال ۱۳۳۲ تاکنون تقریبا در تمام بزنگاههای سیاسی ایران تلاش کردهاند با امنیتی کردن اعتراضات، مطالبات اصلی مردم را منحرف کرده و از آب گلآلود ماهی بگیرد.نکته جالب توجه در این باره این است که آمریکاییها اعم دموکرات یا جمهوریخواه هیچگونه خط قرمزی برای مداخله در ایران نداشتهاند، به طوری که از هر گروه معارض، مخالف و حتی منتقد جمهوری اسلامی حمایت کردهاند.
نویسنده: قاسم غفوری
این روند مداخله جویانه البته با رویکردی ایران هراسانه از سوی برخی کشورهای اروپایی نیز اجرا شد چنانکه دولت انگلیس به همه اتباع این کشور توصیه کرده از هرگونه سفر به ایران خودداری کنند.نکته جالب آنکه وزارت خارجه انگلیس به طور خاص توصیه کرده که اتباع انگلیس از سفر به جزیره کیش خودداری کنند. در ادامه همین سناریو فرانسه نیز به دنبال بازداشت دو فرد اروپایی سازمان دهنده آشوب و بینظمی در ایران، سرپرست سفارت ایران در پاریس را احضار کرده است.جوسازیهای ضدایرانی به همین جا ختم نشده و حتی دامنه آن به سفر «انریکه مورا» معاون هماهنگ کننده اتحادیه اروپایی در مذاکرات وین به تهران نیز رسیده و وی در بازگشت از تهران مدتی در فرودگاه فرانکفوت بازداشت شد. صدور حکم نهایی برای سه شهروند ایرانی به اتهام مشارکت در «برنامهریزی برای حمله تروریستی» در بلژیک نیز قطعه دیگر این پازل است. دادگاه، این سه نفر را به همکاری با «اسدالله اسدی» دیپلمات ایرانی در اتریش متهم کرده که یک سال پیش با اتهامی واهی به ۲۰ سال حبس محکوم شده است.
این تحرکات سیاسی در حالی صورت گرفته است که در روزهای گذشته موجی از خبرسازیها با انتشار گسترده و هدفمند اخبار دروغ و راست در فضای رسانه های خارجی که همواره مترصد موجسواری بر بستر چالشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هستند نیز شروع شد.اگرچه راهبرد ثابت این رسانهها یعنی ایجاد فضای یاس و ناامیدی نسبت به آینده و ایجاد تردید در اهداف و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی، این بار هم با روشهای مشابه قبل در حال پیگیری است لیکن در دور جدید بهدلیل همزمانی آغاز طرح توزیع عادلانه یارانهها با مذاکرات رفع تحریمها، این اقدامات با تکنیکهای جدید رسانهای همراه شده است.هرچند در گزارشهای خبری رسانههای معاند به صورت مستقیم به موضوع مذاکرات رفع تحریمها که با بیعملی و زیادهخواهی آمریکا هنوز به نتیجه نرسیده، اشاره نمیشود اما در لایههای تحلیلی مستمرا این نکته القاء میشود که برخی نارساییهای اقتصادی داخلی به عدم پذیرش خواستههای غیرحقوقی غرب از سوی ایران و طولانی شدن مذاکرات مربوط است.
این موج سازی غربیها در حالی صورت گرفته است که راهبرد اصلی آنها را تکرار سناریوی قدیمی و تکراری تحمیل ناامنی و انحراف مسیر از حالت تمرکز اقتصادی به امنیتی تشکیل میدهد که فعال شدن پیاده نظام غرب نشانی بر این رویکرد است.علاوه بر فعال شدن افسران «ایران واچر» در برخی سفارتخانههای چند کشور همسایه، اعزام دو متخصص اروپایی در سازماندهی آشوبهای خیابانی به ایران نیز از جمله اقدامات انجام شده در این خصوص است.در همین چارچوب وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که دو فرد اروپایی با هدف سوء استفاده از مطالبات به حق برخی از صنوف و اقشار کشور و تغییر جهت مطالبات عادی به سمت آشوب و بینظمی اجتماعی وارد کشور شده بودند که توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) از همان بدو ورود شناسایی و در زمان بازداشت شدند.
این افراد مأموریت داشتند با ساماندهی، هدایت، شبکهسازی و مرتبطسازی افراد و شبکههای آلوده داخلی بر مشکلات و مطالبات اقشار شریف و زحمتکش جامعه اشراف پیدا کرده و با منحرفسازی مطالبات و فعال کردن عوامل خود، جامعه را با موج سهمگینی از تخریب و ناامنی مواجه سازند.جالب اینکه همزمان با ناکام ماندن طراحیها و برنامههایی که افرادخارجی بازداشت شده به همراه برخی عوامل داخلی بدنبال اجرای ان بودند ، رسانههای پشتیبان آنها با وارونهنمایی و استفاده از کلیدواژههایی چون بازداشت دو تابعیتیها، بازداشت اتباع کشورهای غربی، تهدید جان گردشگران و... بر آن شدند تا ضمن تشدید فضای ایرانهراسی، نقشه دشمنان علیه امنیت ملی ایران را با فرافکنی پنهان سازند.
در نهایت میتوان گفت که نگاهی به سابقه مداخلهجویی آمریکاییها و البته انگلیسی ها در مسائل ایران نشان میدهد که از سال ۱۳۳۲ تاکنون تقریبا در تمام بزنگاههای سیاسی ایران تلاش کردهاند با امنیتی کردن اعتراضات، مطالبات اصلی مردم را منحرف کرده و از آب گلآلود ماهی بگیرد.نکته جالب توجه در این باره این است که آمریکاییها اعم دموکرات یا جمهوریخواه هیچگونه خط قرمزی برای مداخله در ایران نداشتهاند، به طوری که از هر گروه معارض، مخالف و حتی منتقد جمهوری اسلامی حمایت کردهاند.
نویسنده: قاسم غفوری