?>?>
با توجه به تحولاتی که طی روزهای اخیر در فلسطین شاهد هستیم، ارزیابی شما از علل و ریشههای این تحولات چیست؟
با آرزوی توفیق مردم فلسطین در احقاق حقوقشان، به نظر میرسد که این تحولات ریشه در چند پدیده دارد. ابتدا می توان گفت که این مسئله برگرفته از بیداری مردم در فلسطین است. ما شاهد توسعه سرزمینی انتفاضه هستیم. نکته دوم هویت یابی بیشتر فلسطینیان در جهان است؛ یعنی به رغم اینکه تصور می شد، نسلهای جدید فلسطینیها این آرمان را فراموش کرده اند، به نظر میرسد که به هر حال این آرمان سینه به سینه از مادران و پدران فلسطینی به فرزنداشان منتقل شده است و امروز فلسطینیها نه تنها در فلسطین و یا کشورهای اسلامی، بلکه ما شاهد این هویت یابی در سراسر جهان هستیم. نکته دیگر تلاش برای مقابله با گسترش خط سازش است. کشورهای سلطه طلب و غربی بویژه آمریکا با زور و تهدید تلاش کردهاند که کشورهای اسلامی را در خط سازش قرار دهند که این امر با واکنش و واگرایی متفاوت ملت فلسطین مواجه شد و فلسطینیها با تقویت مقاومت و ایستادگی، تلاش دارند تا نشان دهند که تسلیم این خط سازش نمیشوند و از حقوق خود عقب نشینی نخواهند کرد. در کنار این مباحث ما شاهد گسستهای شدید اجتماعی در سرزمین های اشغالی بویژه در میان یهودیان هستیم. در حقیقت روز به روز رژیم صهیونیستی دچار ابعاد بیشتری از آسیبها و ضعفها میشود و این در حقیقت زمینه را برای ظهور و بروز مقاومت بیشتر فلسطینیها و حرکت انتفاضه فراهم میسازد.
شما به ریشههای فلسطینی تحولات اخیر اشاره داشتید، سوال اینجاست که سران رژیم صهیونیستی چه اهدافی را از این جنگ افروزی و کشتار دنبال میکنند و آیا با توجه به روند تحولات، محاسبات آنها به نتیجه خواهد رسید؟
ابتدا به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی از بیداری ملت فلسطین و گسترش انتفاضه در ابعاد گستردهتر، بسیار هراسان است. دوم آنکه گسترش توان دفاعی مقاومت در حوزههای مختلف، رژیم صهیونیستی را نگران کرده و این نگرانی موجب شده تا سیاست صدمه زدن و تضعیف روحیه ملت فلسطین و گروههای مقاومت را در برنامههای خود قرار دهند حال آنکه روند تحولات نشان میدهد که این سیاست با نتایج معکوسی همراه بوده و خواهد بود. تاریخ نشان داده است که هر چه بیشتر ملت فلسطین را تحت فشار قرار دادهاند، فلسطینیها مقاومتر و استوارتر به مطالبه گری حقوق خود برخاسته اند و لذا به نظر نمیرسد که رژیم صهیونیستی بتواند به اهدافش دست یابد.
یکی از مباحث مطرح در عرصه جهانی، مسئله صلح و عدالت است، این سوال مطرح است که فلسطین چه جایگاهی در این عرصه دارد و پیروان و مدعیان تلاش برای صلح و عدالت چگونه میتوانند از ظرفیتهای فلسطین در این عرصه بهره گیرند؟
آرمان فلسطین تبدیل به یک آرمان و مطالبه جهانی شده است، بگونهای که صلح و عدالت بدون توجه به مسئله فلسطین معنایی پیدا نخواهد کرد. لذا امروز به دلیل جهانی شدن ارمان فلسطین، هر اتفاق ویژهای که در حوزه صلح و عدالت در جهانی روی دهد، ابتدا باید پاسخگوی مسئله فلسطین باشد. البته ما امروز صرفا شاهد ظلم در سرزمینهای اشغالی نیستیم، امروز قدرتهای بزرگ در جای جای جهان در حال ظلم و نابود سازی حقوق ملتها هستند، اما نقطه بارز این نوع رفتارها که به یک نماد جهانی مبدل شده، مسئله فلسطین است. در حقیقت امروز دیگر بدون توجه به مسئله فلسطین، نمیشود پیگیری و مطالبه عدالت جهانی کرد.
دو تحول مهم را در منطقه شاهد هستیم. یکی مسئله مقاومت و ایستادگی یمنیهاست و دیگری مقاومت فلسطینیها در برابر رژیم صهیونیستی است که البته با محوریت توان موشکی توانستهاند موازنه قدرت را در منطقه تغییر دهند. این وضعیت چه پیامی برای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای دارد و چه تاثیری میتواند در آینده منطقه داشته باشد؟
به شخصه معتقد هستم که قدرت مقاومت صرفا در سلاح آن نیست. قدرت اصلی مقاومت در اراده مردم مسلمان برای احقاق حقوقشان است. اراده یمنی ها برای مقابله با تجاوزگری و ظلم، اراده قوی فلسطینیها برای احقاق حقوقشان، مهمترین سلاح و ابزار برای احقاق حق است. البته سلاح مقاومت نیز نقش مکمل و بسیار تاثیرگذاری دارد و توانسته تاثیرات بسیاری در این مسیر داشته باشد. به نظر میرسد که برخی حامیان تروریستها و بحران سازان، زبانی جز زبان زور را متوجه نمی شوند لذا کمی از وحشت و ترسی که به فلسطینیها تحمیل میشود، اگر سران صهیونیستها و ساکنان اراضی اشغالی نیز احساس کنند، بی تاثیر در تصمیمات آنها نخواهد بود و این می تواند موازنه قدرت بخصوص در تجزیه و تحلیل و محاسبات دشمن ایجاد کند که به نظر میرسد این امر نیز محقق شده است. امروزه هم محاسبات سعودیها و غربی و هم صهیونیستها به واسطه سلاح مقاومت در منطقه با تغییر و تحولاتی همراه شده و خواهد شد.
در صحبتهای خود به دو مولفه یعنی مقاومت مردمی و سلاح مقاومت اشاره داشتید، حال آنکه در معادلات جهانی ضلع سومی به نام دیپلماسی نیز در فرایند تحولات مطرح است. به نظر شما در شرایط کنونی حوزه دیپلماسی چه کارکرد و ابتکاراتی میتواند برای مقابله با جنایاتی که علیه ملت فلسطین در جریان است داشته باشد؟
اساسا دیپلماسی برای رسیدن به اهداف، مکمل اقدامات میدانی است و این دو در حقیقت یک هدف و یک مسیر را باید دنبال کنند و جداسازی آنها در دنیای امروز یک جداسازی منطقی نخواهد بود. یکی از محورهای اصلی دیپلماتیک بویژه توسط کشورهای اسلامی، باید تلاش برای احقاق حقوق ملت فلسطین باشد. امروز اگر یک کشور اسلامی، اهداف خود را حرکت در این مسیر قرار ندهد، قطعا در مسیر انحرافی حرکت می کند. و حتما خیانت به آرمانهای اسلامی و فلسطین کرده است و این خیانت را تاریخ ثبت خواهد کرد. لذا امروز دستگاه دیپلماسی کشورهای اسلامی باید در خط مقدم برای حمایت از مقاومت و ملت فلسطین باشد و امیدواریم که روزی این امر تحقق پیدا کند.
با توجه به حمایتهای آشکار قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا و اروپاییها و نیز رفتارهای سازشکارانه ارتجاع عربی و سکوت و بی تفاوتیهای سازمان ملل در قبال مسئله فلسطین، دستگاه دیپلماسی از چه ابزاری میتواند برای تحقق اصل حمایت از فلسطین بهره گیرد؟
ما همواره در دنیای امروز شاهد نوعی استثناگرایی توسط قدرتهای بزرگ در حوزه قوانین بینالمللی هستیم. همین کشورها یک روز دم از حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه می زنند و اگر خدایی ناکرده یک نفری در گوشهای در جهان اتفاقی برایش روی دهد، به موضع گیری در قبال آن میپردازند و رسانهها آن را برجسته میکنند اما گویی امروز آنها در یک خواب غفلت به سر میبرند و حتی میتوان گفت که آن قانون استثناگرایانه موضوع فلسطین و ظلمی که توسط رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین روی میدهد را نمیخواهد ببیند. با این وجود باید مطالبه خود را از نهادهای بین المللی برای واکنش نشان دادن در قبال مسئله فلسطین افزایش دهیم. در همین حال باید افکار عمومی جهان را نیز نسبت به این ظلمی که روی میدهد بیدار کنیم و در اصل عدالت خواهی را به مطالبه جهانی مبدل سازیم. البته این اقدام تا حدودی صورت گرفته اما به نظر میرسد که سازمان های مردم نهاد و رسانهها میتوانند نقشی مهمی در تقویت این مسئله ایفا نمایند. به هر حال تاریخ نشان میدهد که افکار عمومی می تواند بسیاری از قدرتها را وادار به تغییر رفتارشان نماید و امروز ما باید افکار عمومی را در برابر این واقعیت قرار دهیم. امروز نوعی بصیرت سازی جهانی برای بیداری ملل جهان به خصوص نخبگان یک امر ضروری است.
شما در صحبتهای خود بر لزوم فعالیت بیشتر ساختارهای مردم نهاد و نخبگان برای آگاه سازی جهانی تاکید کردید، با توجه به اینکه شما در سمت دبیر کل مجمع جهانی صلح اسلامی قرار دارید، این مجموعه مردم نهاد تا کنون به نوبه خود چه اقداماتی برای بیدار سازی افکار عمومی جهان در قبال فلسطین داشته و یا در دستور کار دارد؟
آرمان فلسطین به عنوان یک ارمان عدالت خواهی، از جمله مباحث اصلی مورد توجه جامعه نخبگانی مجمع جهانی صلح اسلامی بوده است. این مجموعه در کنار دیگران، همواره تلاش نموده در حمایت از فلسطین و احقاق حقوق فلسطینیها گام بردارد. در همین حوادث اخیر، مجمع جهانی صلح اسلامی دو بیانیه صادر کرده است، نامه ای هم به دبیر کل سازمان ملل نوشته و خواسته ایم که به وظایف خود عمل نماید. در عین حال قوانین و حقوقی که در منشور ملل متحد در این زمینه وجود دارد، گوشزد کردهایم. تلاش شده است تا با سایر نهادهای مردم نهاد جهان نیز ارتباط برقرار کنیم و آنها را نیز در حوزه فلسطین فعال نماییم، چنانکه امروز شاهدیم که گروههای متعددی در جهان تلاش میکنند تا در این زمینه به نفع مردم فلسطین تحرکاتی را سامان دهند. در کنار این، صدها اظهار نظر در این چند روز از سوی جامعه نخبگی جهانی برای دفاع از مردم فلسطین روی داده که بخشی از آن برگرفته از جامعه نخبگانی مجمع جهانی صلح اسلامی است که تلاش میکند به وظیفه خود در این زمینه عمل نماید. در همین حال مکاتباتی نیز با رسانههای آزاد اندیش جهان داشته ایم و خواسته ایم که به موضوع فلسطین توجه بیشتری داشته باشند. امروز رسانه میتواند مولفهای مهم برای احقاق حقوق ملت فلسطین باشند. ما شاهد بودهایم که در حوادث گذشته نیز هر زمان رسانهها به رسالت حقیقی خود عمل کرده اند توانسته اند مظلومیت ملت فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی به درستی و به خوبی در معرض دید افکار عمومی قرار دهند موجب شده تا تحولات بسیار خوبی روی دهد. ما هم در مجمع جهانی صلح اسلامی مستمر تلاش میکنیم تا از راههایی ممکن، از انتفاضه ملت فلسطین حمایت کنیم و ظرفیت جامعه نخبگانی و مردم را در جهان به کار گیریم. خوش بختانه آثار خوبی هم داشته و امید داریم که این ائتلافی که ارام ارام میان نخبگان جهان برای عدالت خواهی در حال شکل گرفتن است، بتواند روزی پرچم دار عدالت خواهی در جهان باشد و نقشی تاثیرگذار تر در موازنه تحولات در جهان ایفا نماید.
با توجه به شرایط بحرانی که در غرب آسیا شاهد هستیم، یعنی از جنگ و کشتار در افغانستان گرفته تا، ناامنی در عراق و بحران در سوریه، از جنایات سعودی در یمن و فاجعه انسانی و ضد بشری که رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین به پا کرده است، چه راهکار نهایی را برای تحقق صلح و عدالت در منطقه پیشنهاد می کنید؟
اولا باید گفت که متاسفانه امروز در جای جای جهان بویژه در غرب آسیا و کشورهای اسلامی شاهد توسعه و تعمیق یافتن تروریسم هستیم و این ناشی از فعالیت های حمایت گرانه از تروریسم توسط برخی از قدرتهای جهانی است. امروز آنهایی که تلاش کردند این گروههای تروریستی، مسلح شوند و جرات کنند که مردم را زیر چکمههای خود به ورطه ناامنی و کشتار برسانند باید شرمنده و شرمسار باشند. امروز تروریسم یک لکه ننگ بر پیشانی برای جامعه بشری و آنهایی است که تلاش کردند تا تروریسم را تقویت کنند. این مسئله ای است که جامعه نخبگانی جهان باید به آن واکنش نشان دهد. آنچه امروز در افغانستان، در یمن، در عراق و در فلسطین روی میدهد، قلب انسان را به درد می آورد. به نظر میرسد هیچ ذهن آزاد اندیش و هیچ انسان آزادی خواهی نمی تواند این همه ظلم به مردم را تحمل نماید. ببینید آنچه در افغانستان روی میدهد چقدر روح مردم را در جهان جریحه دار کرده و این امر خود یک نوع تروریسم فرهنگی است. استراتژی وحشتی که تروریسم دنبال می کند برای ترساندن مردم، زیر پا گذاشتن حقوق همه ملت هاست. آیا سازمانهای جهانی که مسئولیت مقابله با این پدیدهها را دارند، امروز چه کاری انجام می دهند؟ آیا نخبگان و سازمان های مردم نهاد در این زمینه مسئولیتی ندارند؟ قطعا هر کدام از آنها وظیفه و مسئولیتی دارند لذا باید تلاش نمایند تا این اتفاق روی ندهد. به نظر میرسد آنچه میتواند راهکار نهایی حل این بحرانها باشد، بیداری ملتها و خواست جهانی است. لذا اگر فقط بخواهیم دستگاه های بین المللی اقدامی صورت دهند، امری ناشدنی است چرا که می دانیم بسیاری از این دستگاهها تحت نفوذ قدرتهای بزرگ هستند و بسیاری از این گروه های تروریستی نیز به دست همین قدرتهای بزرگ ایجاد شدهاند؛ لذا نمیتوان امیدوار بود که این دستگاه های جهانی به مقابله با تروریسم بپردازند. هر چند که ما ناامید به این سازمان ها نیستیم و اعتقاد داریم که آنها باید به وظایف خود عمل نمایند، اما آنچه بیش از هر چیز میتواند گره گشا باشد بیداری ملتها و ایجاد یک جبهه جهانی علیه ظلم و تروریسم است و پدید آوردن شرایطی برای تحقق عدالت خواهی و احقاق حق ملتها در جهان.
و کلام آخر؟
من به عنوان یک فعال مدنی در جامعه مسلمانان از سران کشورهای اسلامی تقاضا می کنم که کمی هوشیارتر برخورد کنند. این قدرتهای جهانی که آنها را در مسیرهای انحرافی قرار میدهند، وقتی که منافعشان تامین نشود، شما را رها خواهند کرد. قطعا ملتهای مسلمان هم خدمات و هم خیانت های آنها را فراموش نخواهند کرد، لذا از آنها میخواهم که به جامعه مسلمانان باز گردند و تلاش کنند از مردم خود و مردم مسلمانان در برابر ظلم حمایت کنند. از مردم مظلوم فلسطین برای احقاق حقشان دفاع کنند. امروز اگر کشورهای اسلامی در یک مسیر، وحدت نگاه و رویه نظر پیدا کنند قطعا میتوانند تحولات جدی را رقم بزنند. این ظرفیت در کشورهای اسلامی و مردم مسلمان وجود دارد که ظلم را از خود دور سازند. به نظر میرسد که مسئولان کشورهای اسلامی و دستگاهها و سازمانهای بین المللی اسلامی باید توجه کنند که تاریخ درباره عملکرد آنها قضاوت خواهد کرد، لذا آنها باید تلاش نمایند تا به مسیر ملتها باز گردند.
ممنون از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.من هم از شما ممنونم.