صحنه جهانی همچنان صحنه تحولات و رخدادهایی است که در کنار ابعاد خاصهاشان دارای نکات و پیامهای مشابهی نیز هستند که میتواند درسهای قابل توجهی به همراه داشته باشد. حقوق بشر، دموکراسی، امنیت، تعامل و همگرایی واگانی است که همچنان در راس ادبیات گفتاری محافل رسانهای و سیاسی جهان قرار دارد در حالی که تعاریف مطرح شده درباره این مفاهیم دارای ادبیات قابل تاملی است.
دموکراسی و مردم سالاری و یا به اصطلاح آنچه حق ملتها برای بیان مطالباتشان است یکی از این کلید واژههاست که همواره به کار برده میشود و حتی با این ادعا غربیها به دخالت در امور داخلی کشورها میپردازند. جالب توجه در باب این واژگان آنکه وقتی در ایران مثلا وقتی کارگران یک کارخانه برای دریافت حقوق عقب مانده خود تجمع مسالمت آمیز برگزار میکنند محافل رسانهای و سیاسی غربی آن را به عنوان مطالبه مردم برای سرنگونی نظام عنوان و حتی نظام ایران را دیکتاتور و ضد بشری معرفی میکنند اما همزمان در کشوری مانند فرانسه اعتراضهای مردمی که اتفاقا برگرفته از نارضایتی مردمی از ساختار سرمایهداری حاکم بر کشورشان و قاره اروپاست با خشونت و سرکوبگری پلیس همراه میشود بگونهای که صدها نفر بازداشت و حتی کشته و زخمی می شوند محافل رسانهای و سیاسی غربی در برابر آن راه سکوت در پیش گرفته و حتی از این سرکوبها حمایت میکنند. جالب توجه آنکه مردم فرانسه را اوباش خوانده که دولت حق سرکوب آنها را دارد.
واژه دیگر واژه حقوق بشر و آزادی بیان است که غرب همواره بر آن تاکید دارد حال آنکه در این عرصه هم نمودهای قابل توجهی را شاهدیم. در ماههای اخیر در حالی پروندهای مانند مرگ خاشقجی روزنامه نگاری که در کنسولگری سعودی در ترکیه به قتل رسیده و همگان درباره آن موضع گیری کرده و خواستار محاکمه عاملان آن شدهاند که سعودی پیش از این جنایتهای ضد بشری بسیاری صورت داده که نمونه آن را در یمن و سوریه و عراق میتوان مشاهده کرد. وجود ۳۰ هزار زندانی سیاسی در عربستان خود سندی بر ماهیت ضد بشری این رژیم است.
اما اگر بخواهیم در برابر موضوع خاشقجی قتلی فردی دیگری را بیان کنیم میتوان به اقدامات سعودی علیه پیکر شهید مرتضی رکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان اشاره کنیم که در حج ۱۳۹۴ در حالی در میان هزاران قربانی فاجعه منا بود که شواهد از کالبد شکافی و اهانت سعودی به پیکر آن شهید حکایت دارد. آن زمان همین محافل رسانهای و سیاسی که در برابر موضوع مشکوک خاشقجی چنین جنجالهایی به پا کردهاند راه سکوت در پیش گرفته و حتی این جنایت را حق سعودی عنوان کردهاند.
نکته دیگر موضوع امنیت است که در رفتارهای غرب به یک کلید واژه مبدل شده است. اما این رویکرد دارای دوگانگی قابل توجهی است. کشورهای اروپایی از زمان امضای برجام دائم بر این امر تاکید دارند که برجام ۲ و ۳ با محوریت حذف توان موشکی و خروج ایران از معادلات منطقه آغاز شود. این ادعا در حالی مطرح میشود که ایران توان نظامیاش در امر مبارزه با تروریسم بوده که هدف قراردادن مقر داعش با موشک در سوریه و کردستان عراق و حضور مستشاری ایران در منطقه نمودی از آن است. اما جالب توجه آنکه غرب در حالی به دنبال نابودی توان موشکی و دفاعی ایران است که این روزها تشکیل ارتش واحد اروپایی را سر داده و هر کدام از کشورهای اروپایی دهها میلیارد دلار بر بودجه نظامی خود افزوده اند. کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس حتی با ادعای امنیت در حالی تقویت پایگاههای نظامی خود در کشورهای غرب آسیا هستند.
و نکته دیگر اتهاماتی است که با واژه اتلاف وقت به ایران زده میشود. غربیها در حالی رایزنیها و اقدامات ایرانیان برای مسائلی همچون تصویب سی اف تی و اف ای تی اف را وقت تلف کردن عنوان و خواستار تحریم و فشار بیشتر بر ایران شدهاند که همین غربیها عدم تحرکاتشان برای چینش ساز و کار مالی با ایران و وقت تلف کردنهایشان را با عنوان رایزنیها درون اروپایی توجیه میکنند.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان دریافت که رفتارهای غرب فاقد هرگونه صداقتی بوده و آنها همچنان به سیاستها و رفتارهای دو پهلوی خود ادامه میدهند. در این شرایط نمیتوان به غرب اعتماد کرد و همچون گذشته تکیه بر داشتههای درونی و عدم چشم داشت به وعدههای آنان راهکار حل مشکلات داخلی است که با تکیه بر فرهنگ بسیجی و جهادی میتوان این مهم را محقق ساخت چنانکه ملت ایران در طول ۸ سال دفاع مقدس و نیز چهار دهه مقابله با تحریمهای غرب توان این مهم را اجرایی و اقتدار خویش را به رخ جهانیان کشیدهاند.
نویسنده: قاسم غفوری