نوع رفتارهای اروپا و آمریکا با ایران با هم تفاوت دارد، این نکته را رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مردم آذربایجان شرقی مطرح کردند.
حضرت آیت الله خامنهای در آن دیدار فرمودند؛ «تکلیف آمریکاییها که مشخص است زیرا شمشیر را از رو بستهاند اما باید مراقب اروپاییها بود زیرا آنها نیز با خدعه عمل میکنند.»
آمریکا تند، افراطی، چکشی و با تهدید وارد میدان میشود، رجز میخواند و هماورد میطلبد، فقط کافی است که مقابل رجز خوانیهای او کوتاه بیاییم، دیگر دستبردار نخواهد بود، اما اگر ایستادگی کنیم و ما نیز برای او رجز بخوانیم، آنگاه است که هفتتیر کشور غرب وحشی، هفتتیر خود را غلاف میکند.
تجربههای گذشته نشان داده که چنین شده است و هر جا که ایران مقابل یانکیها کوتاه آمده آنها وحشی تر و جریتر شدهاند. نوع رفتار و برخورد آمریکاییها اینگونه است چراکه تصور میکنند زور دارند پس میتوانند به همه زورگویی کنند.
اما اروپاییها سعی میکنند با پنبه سر ببرند، اگر قرار است چیزی را تحمیل یا آن را اجرا کنند، در آن خدعه و نیرنگ به کار میبرند به ویژه اگر آن موضوع، مسئلهای خارجی و با سیاست خارجی ارتباط داشته باشد.
ماجرای برجام از ابتدا تا پایان آن درس سیاست خارجی و دیپلماسی نه براساس آنچه در دانشگاههای روابط بینالملل تدریس میشود، بلکه براساس واقعیات موجود دنیا است.
حتی نمی توان یک نمونه در جریان مذاکرات هستهای که به یک توافق بینالمللی رسید پیدا کرد که عرف روابط بینالملل و قوانین بینالمللی در آن اجرا و پیاد شده باشد.
همه اعضای حاضر در گروه ۱+۵ سعی داشتند براساس داشتههای خود که با قدرت نظامی و اقتصادی سنجیده میشود، اهداف خود را دنبال کنند. چراکه آنها خود را قدرتهای جهانی میپندارند.
در میان آنها سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان حضور دارند که هنوز هم خود را پای کار نشان میدهند.
اگر به یاد داشته باشید، در جریان مذاکرات هستهای هر از گاهی یکی از کشورهای اروپایی نقش پلیس بد را بازی میکرد، فرانسه این نقش را به خوبی بازی کرد و حتی در مواقعی مانع رسیدن به توافق شد.
اما با این وجود توافق به دست آمد و امضا شد و اکنون سه سال است که از امضای آن میگذرد و تنها باقی مانده و پایبند برجام نیز ایران است.
اردیبهشتماه سال ۹۷ بود که آمریکا تکلیف خود را با توافق هستهای روشن کرد، گرچه تا پیش از آن نیز هیچیک از تعهدات آمریکا در برجام اجرا نشد، ایالات متحده رسماً از توافق هستهای خارج شد و بی تعهدی و غیرقابل اعتماد بودن خود را به آنهایی که تصور میکردند میتوان با آمریکا کنار آمد ثابت کرد.
اروپا قدرت دارد، هم اقتصادی و هم نظامی، اما تقسیم کار میان اروپا و آمریکا بر این اساس است که آمریکا با قلدری وارد میشود و اروپا با سیاست، دلیل آن هم به خاطر وجود انگلیس است که همواره در سیاستهای خود از خدعه و نیرنگ، بهترین بهره را برده است، برای همین است که حضرت آیتالله خامنهای به مسئولین هشدار میدهند که اروپا با خدعه عمل میکند.
اما از زمان خروج آمریکا از برجام که تکلیف آن را روشن کرد، اروپاییها تاکنون چه نیرنگهایی را پیاده کردهاند؟
یکی از خدعه هایی که اروپا اجرا کرد، ماندن در برجام بود، اتحادیه اروپا برجام را همچون آمریکا زیر پا نگذاشت و ظاهراً خود را پایبند آن نشان داده است.
چرایی این موضوع نیز برای این است که ایران همچنان به تعهدات خود پایبند باشد و اگر روزی جمهوری اسلامی تصمیم به خروج از برجام بگیرد، ایران متهم و حتی مجرم این ماجرا خواهد بود.
سیاست زیرکانهای را اروپا در پیش گرفته است، ماندن ایران در برجام بدون بهرهبرداری از دستاوردهای آن که لغو تحریمهای اقتصادی و بانکی بود، یک پیروزی بدون هزینه برای آمریکا و اروپا است.
در این ماجرای برجام میبینید که هیچیک از قوانین و روابط بینالملل پیاده نشده بلکه بر عکس آن اتفاق افتاده است.
یک قرارداد و پیمان میان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ امضا شده سازمان ملل متحد نیز آن را تأیید کرده و حتی شورای امنیت سازمان ملل که برخی تحریمهای اقتصادی را علیه ایران وضع کرده بود آنها را تعلیق کرده اما آیا در عمل اینگونه است؟!
اروپا همچنان به نقشآفرینی خود در برجام ادامه میدهد، بستههای شگفتانگیزی! که اروپا آنها را سخاوتمندانه به ایران داده است حکم همان آبنبات چوبی را دارد.
از اس.پی.وی آغاز شد و به اینستکس رسید و این سازمان نیز هنوز از سوی اروپا راهاندازی نشده است تا بخواهد در چارچوب آن با ایران تعامل اقتصادی کند. البته مراودات اقتصادی منظور اروپا، این است که ایران تنها میتواند در سازوکار اینستکس نفت بدهد و غذا و دارو بگیرد.
اما این پایان ماجرا نیست همین پیشنهاد سخاوتمندانه را به خواستههای دیگری گره زدهاند که اگر ایران آنها را بپذیرد مشکلات زیادی را برای خود فراهم کرده است.
اروپا شرط ادامه برجام و ماندن در آن را پیوستن ایران به سازمان اف.ای.تی.اف و اجرای کنوانسیونهای آن قرار داده است. به واقع اروپا گروکشی میکند آن هم نه با یک پیشنهاد دندان گیر بلکه پیشنهادی که هیچ تناسبی با روح و جان برجام ندارد.
برجامی که قرار بود همه تحریمهای اقتصادی و بانکی را لغو کند اکنون تبدیل به نفت در برابر غذا و دارو شده است. نابودی استقلال سیاسی و توان تصمیمگیری در جمهوری اسلامی ایران هدف غرب است.
غرب با ایران تبادلات اقتصادی زیادی ندارد، در واقع مبادلات اقتصادی ایران با اروپا و آمریکا به اندازهای نیست که آنها بخواهند برای آن هزینه کنند، موضوع مهم و اساسی فلسفه وجودی جمهوری اسلامی است که باعث شده تا اهداف آنها محقق نشود و معادلات غرب به هم بخورد.
ایران در منطقهای بسیار حساس و استراتژیک قرار دارد که سلطه بر آن ۴۰ سال است قطع شده با این وجود غرب همچنان تلاش میکند آن را بازگرداند. اکنون با وجود تجربه ناموفق برجام بلکه خسارتبار، برای ادامه همکاری با اروپا بر سر توافق هستهای هوشیاری و هوشمندی بسیار بالاتری را میطلبد که کشور و مردم دچار مشکل نشوند!
نویسنده: سیاوش کاویانی