هر چند که کرونا همچنان به عنوان یکی از اولویتهای اصلی کشور مطرح میشود، اما در حوزه سیاست خارجی نیز تحولاتی در جریان است که توجه به آنها امری ضروری مینماید. نکته قابل توجه در این زمینه بیانیه برجامی سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان در باب اقدام اخیر آمریکا مبنی بر تعلیق معافیتهای همکاریهای هسته ای با ایران است که باز طراحی نیروگاه آب سنگین اراک را نیز شامل میشود. این بیانیه در حالی صادر شده که دارای سه بخش است. نخست ابراز تاسف از اقدام آمریکاست. ابراز تاسفی که البته در آن اقدام تنبیهی علیه آمریکا که رسما به نقض برجام پرداخته، مطرح نشده و بیشتر جنبه یک رفتار تشریفاتی را دارد.
دوم تاکید مصرانه بر لزوم بازگشت ایران به تعهدات برجامی است در حالی که در این بند نیز اشارهای به حقوق برجامی ایران نشده و چنان وانمود شده که گویی ایران متهم به نقض برجام است. سوم تاکید بر حمایت اروپا از برجام است اما بدون اشاره به این مساله که چگونه اروپا از برجام حمایت میکند در حالی که تاکنون هیچ کدام از تعهدات برجامی خود را اجرا نکرده است. این بیانیه اروپاییها که میتوان از آن به عنوان یک بیانیه شیک و مجلسی یاد کرد که در آن آمریکا به عنوان ناقض برجام محکوم نمیشود، ایران به دلیل اجرای حق خود براساس برجام مبنی بر کاهش تعهدات برجامی محکوم میشود و اروپا نیز تکالیف برجامیاش را در حد حمایت از برجام تقلیل میدهد، در حالی صادر شده که یک پیام را در لابه لای سطور آن میتوان یافت و آن اینکه اروپا حاضر به انجام هیچ تعهدی نخواهد بود و دور باطل برجام ادامه خواهد یافت. حال این سوال مطرح است که راهکار چیست و چگونه میتوان برای رفع مشکلات کشور گام برداشت.؟ با توجه به تعلیق معافیتهای هستهای ایران از سوی آمریکا، میتوان از این تهدید به عنوان فرصت بهره گرفت و با تکیه بر متخصصان داخلی برای رفع کاستیهای هستهای از جمله در نیروگاه آب سنگین اراک گام برداشت. نکته دیگر آنکه چشم به راه کمکهای خارجی برای لغو تحریمها، امری خام و دست نیافتنی است لذا باید از ابزارها و امکانات عملی برای شکستن تحریمها بهره گرفت.
بحران کرونا نشان داد که ظرفیت عظیمی در داخل برای تحقق جهش تولید وجود دارد که با فعال سازی و مدیریت صحیح میتوان از آن برای شکست تحریمها بهره گرفت چنانکه در دوران کرونا چنین مهمیمحقق نشد. در عرصه سیاست خارجی بهره گیری از حقوق ایران در چارچوب قوانین بین المللی برای تجارت جهانی امری ضروری است. اقدام اخیر اعزام نفتکشها برای انتقال سوخت به ونزوئلا در چارچوب توافقات اقتصادی دو کشور نمودی در این عرصه است که میتواند در زمینههای مختلف اجرایی شود.
اما مهمترین نکته، خودداری کردن از گرفتار آمدن در بازی فضاسازی حاشیه ای است. مجلس یازدهم در حالی به تازگی کار خود را آغاز کرده که متاسفانه فضای رسانهای کشور در موافق و منتقد مجلس مبدل شده و نگاه سیاسی به کار مجلس میرود تا از همان ابتدا مسیر انحرافی را پیش روی مجلس و به تبع آن قوای مجریه و مقننه قرار دهد. مطلوب است به جای سیاسی کاری و دو قطبی سازی و یا ایجاد فضای روانی برای تصویب و یا رد برخی لوایح و طرحها در مجلس که جنبه جناحی و گروهی دارد، تلاش شود مجلس در مسیر مطالبات مردمی حرکت نماید. مقابله با فساد و بی عدالتی اجتماعی، توجه به معیشت مردم در قالب جهش تولید، وضع قوانین پیشگیرانه در ارتقاء سطح آگاهی و بینش جامعه و رفع معضلات اجتماعی که گاه دامنه آن معضلات میتواند به عرصه امنیتی مبدل شود، میتواند از محورهای مورد توجه در پردازش محافل رسانه ای و سیاسی در قبال مجلس جدید و تعامل آن با قوای مقننه و قضائیه باشد.
نکته مهم آن است که رانت خواران و دلالان اقتصادی همواره با ایجاد فضای غبارآلود به ویژه با دو قطبی سازی مجلس و دولت به دنبال یافتن حاشیه امن برای فسادهای اقتصادی خود بوده اند که معطوف شدن محافل رسانهای و جامعه به مقابله با این فسادها به جای گرفتار آمدن در بازی دو قطبی مجلس و دولت، ضمن مقابله با این حربه میتواند زمینهای مناسب برای تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی و مقابله با فساد باشد. توجه به آسیبهای اجتماعی برای جلوگیری از دردهایی نظیر فاجعه دلخراش اخیر که قتل یک دختر توسط پدرش بود، نیز از کارکردهای مهم در تعامل میان دولت و مجلس میتواند باشد.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر میتوان گفت که بیانیههای شیک و مجلسی مانند بیانیههای اروپا دردی از درد کشور دوا نخواهد کرد، بلکه راهکار در داخل کشور است که یکی از محورهای اصلی آن تعامل سازنده میان مجلس و دولت و البته عملکرد رسانهها مبنی بر خودداری از ورود به بازی دو قطبی مجلس و دولت و تلاش صادقانه برای پیوند و هم افزایی بیشتر و موثر میان مجلس و دولت است که حلال مشکلات کشور و تحقق وظیفه رسانه در انجام این مهم است.
نویسنده: قاسم غفوری