مذاکرات گرچه تمديد شد و چهار ماه ديگر بايد انتظار کشيد که نتيجه آن چه خواهد شد، اما تحليلها و اظهارنظرات گوناگوني هم درباره تمديد مذاکرات هستهاي ايران و ۱+۵ ميشود.
البته بايد گفت که مذاکرات هستهاي اکنون ميان ايران و ۱+۵ نيست و آمريکا خود را متولي اصلي اين موضوع ميداند و ميخواهد خود را به عنوان محور اصلي گفتوگوهاي هستهاي با ايران معرفي کند، به همين خاطر است که گفتوگوهاي فشرده وين ۶ بيشتر حول محور گفتوگوهاي ايران با وزير خارجه آمريکا و ويليام برنز نماينده اين کشور در ۱+۵ انجام شد.
حضور وزير خارجه آمريکا در اين دور از مذاکرات و ماندن او پس از بازگشت وزراي خارجه فرانسه، انگليس و آلمان در وين ثابت ميکند که آمريکا خود را همهکاره مذاکرات ميداند. حتي وزراي خارجه روسيه و چين هم در اين دور از گفتوگوها حضور نيافتند و شايد هم از اين موضوع ناخشنود هستند که آمريکا سکان گفتوگوهاي هستهاي را به دست گرفته و هدايت ميکند و براي همين هم در وين نبودند.البته اين اتفاق خوبي نيست.
اما تحليلها و نظراتي که درباره تمديد گفتوگوهاي هستهاي ميشود جالب توجه است. برخي تمديد را نتيجه برد - برد در اين مقطع ميدانند. برخي ديگر آن را فرصتي براي رسيدن به نتيجه نهايي تلقي ميکنند. برخي هم تمديد ۴ ماهه گفتوگوها را فرسايشي ميپندارند و آن را به ضرر جمهوري اسلامي ايران عنوان ميکنند. البته هستند برخي که اين تمديد را يک پيروزي ديگر براي ايران در عرصه هستهاي بدانند.
اما آنچه که از برآيند گفتوگوهاي هستهاي، هر چند درباره تمديد مذاكرات ، مطلب قابل توجه و درخوري که موضوع را باز کند تا اجازه بيشتري براي اظهارنظر و تحليل دهد ارائه نميشود، اما نشان ميدهد که، اختلافات اساسي همچنان پابرجاست. اين اختلافات اساسي و حساس که از سوي آمريکا مطرح ميشود، اختلافاتي است که مبناي قانوني و منطقي ندارد.
آمريکاييها همچنان اصرار دارند که جمهوري اسلامي ايران بايد با شفافسازيهاي هستهاي، افکار عمومي جهان را قانع کند که فعاليتهاي هستهاياش صلح آميز است و انحرافي به سوي توليد سلاح هستهاي ندارد.
همچنين اصرار دارند که برخي فعاليتهاي هستهاي ايران از جمله «فردو» و آب سنگين اراک تعطيل شود. غنيسازي اورانيوم هم همچنان مورد اختلاف است. جانکري گفته است؛ «در مورد غنيسازي اختلاف داريم.»
از سويي گفته ميشود که پيشرفتهاي خوبي در موضوعاتي که مورد اختلاف است، شده و از سوي ديگر گفته ميشود، اختلافات جدي همچنان پابرجاست.
اين پيشرفتهاي خوب و اين اختلافات جدي که همواره گفته ميشود چيست؟ آيا اعضاي تيم مذاکرهکننده هستهاي درباره اين پيشرفتهاي خوب و اختلافات جدي روشنگري خواهند کرد تا افکار عمومي کشور در جريان آن قرار بگيرند؟ کفه پيشرفتهاي خوب، سنگينتر است يا اختلافات جدي؟!
همگان ميدانيم که مذاکرات نياز به زمان و حوصله دارد، اما مذاکره تا چه زمان؟ توافق با دوام بهتر از شکست مذاکرات است. همگان ميپذيرند که چنين است. اما اين مذاکرات که درحال تبديل شدن به گفتوگوهاي فرسايشي است، خواستهها و اهداف آمريکاييها و غرب را بيشتر تأمين ميکند تا ايران. ۴ ماه ديگر بايد فعاليتهاي هستهاي صلحآميز جمهوري اسلامي براساس توافق اوليه ژنو ادامه پيدا کند. اين اتفاق مطلوب آمريکاييهاست. البته آمريکاييها بايد متوجه اين موضوع باشند که در صورت دست نيافتن به توافق نهايي هستهاي، جمهوري اسلامي ايران علاوه بر اين که به شرايط پيش از توافق اوليه باز خواهد گشت و فعاليتهاي هستهاي خود را به روال عادي باز خواهد گرداند، اين حق را خواهد داشت که به خاطر زيادهخواهي و کارشکني کاخ سفيد و کنگره آمريکا در جريان مذاکرات هستهاي و جلوگيري از توافق نهايي، برنامههاي هستهاي خود را بدون بازرسيهاي آژانس بينالمللي انرژي هستهاي ادامه دهد. اين اتفاق ميتواند يک ابزار کارآمد براي دور بعدي مذاکرات در چهار ماه آينده باشد.
اما انعطافي که يکي از اعضاي تيم مذاکره کننده آمريکايي از آن سخن گفته است جالب توجه است. او ادعا کرده که «در جريان مذاکرات هستهاي، مقامات ايراني انعطاف بيسابقهاي در طيفي از محدوديتهايي که پيش از اين به عنوان خط قرمز به شمار ميآمد، نشان دادهاند.»
اگر چنين ادعايي درست باشد که بعيد به نظر ميرسد، پس چرا در وين ۶ توافقي به دست نيامد؟ و اگر چنين ادعايي درست نيست، نيازمند پاسخي قاطع از سوي مقامات کشورمان است.
پاسخ ايران در زمان تعيين شده براي مذاکرات هستهاي همان نکتهاي ميتواند باشد که عنوان شد، در صورت دست نيافتن به توافق نهايي، فعاليتهاي هستهاي ايران ميتواند به خاطر زيادهخواهي و کارشکنيهاي فراوان آمريکا و غرب، از نظارت خارج شود.
سياوش کاوياني