این رسم مالوف دولت یازدهم است. اینکه کلا یا اساسا با «عینک» آنها در کشور مشکلی وجود ندارد و یا اگر هست مربوط به «دولت قبل» است. بیش از سه سال از عمر این دولت گذشته است و ماههای پایانی آن هم مثل چشم بر هم زدنی میرود، اما آقایان هنوز در فضای تبلیغات انتخاباتی هستند. هنوز یا شعار میدهند و یا به نقد عملکرد «قبلیها» میپردازند.
طبیعی است در دولتی که ژنرالها (شما بخوانید پیرمردها) تصمیمگیر هستند، نباید توقعی بیش از این داشت. همین که یک برجامی امضا شده و کلی امتیاز نقد دادهایم و وعدههای نسیه گرفتهایم، یعنی یک کاری انجام شده است. همین برجام هم از سر مردم زیاد است! با همین برجام پر از سوراخ و چاله و چوله، باید خدا را شکر کنیم که حداقل سه سال موضوعی سرگرمکننده هم برای دولتمردان و هم برای مردم ایجاد است. هر که هم تحملش را ندارد «به جهنم»، این ضعف «سواد» و عدم ثبت مشخصاتش در اداره ثبت احوال است. البته که ضعف در بینایی را هم باید به همه این معضلات مردم اضافه کرد.
این روزها مردم ما در نقاط مختلف کشور در رنج و عذابند. در شمال، برف زندگی مردم را مختل کرده است، در فارس و کرمان و بوشهر و سیستان و بلوچستان، سیل زندگی مردم را برده است و خوزستانیهای شریف هم با ریزگردها سالهاست همخانهاند. به این اتفاقات مشکلات آب و برق و گاز را هم اضافه کنید تا متوجه شوید چه بر سر مردمی آمده است که جز «نجابت» کار دیگری نکردهاند. مردمی که با همه نداریها و بیمسئولیتیها ساختهاند، اما ظاهرا «برخیها» سکوت آنها را حمل بر چیز دیگری کردهاند.
راستی دولت سراسر تدبیر چه زمانی عزم آنرا دارد تا به مردم «امید» بدهد. دستگاه پمپاژ امید دولت معتدل را چه شده است؟ ریزگردها از کارش انداختهاند یا برف بر روی آن نشسته است؟ شاید هم سیل بیخیالی و مرکزنشینی آنرا با خود برده است و به ته دره فراموشی انداخته است؟ چرا برای دولتی که مثلا شعارش «دولت محیط زیست» است، نه تنها محیط زیست مهم نیست که اساسا به مخاطره افتادن زیست مردم، در حد لغو سخنرانی یک نماینده مجلس اهمیت ندارد؟ چرا اینجا کسی از مایه شرمساری حرف نمیزند؟ چرا نمیشود مثل کنسرت، مثل لغو سخنرانی غیرمجاز، مثل ممنوعالتصویری فلانی و بهمانی، خیلی سریع نامه و بیانیه صادر کرد و یا از تریبون رسمی دست کم به مردم گفت که «ببخشید»؟ چرا آقایان عذرخواهی را بلد نیستند و نمیخواهند بفهمند که مردم ما «زینتالمجالس» دولتها نیستند و این وظیفه آقایان پشت میزنشین است که گرهای از زندگی مردم باز کنند؟
انصافا روی این را دارید تا چندصباح دیگر، برای سفرهای تبلیغاتی انتخابات به این شهرها و استانها سفر کنید؟ آیا از این مردم نجیب و شریف خجالت نمیکشید؟ آیا فکر میکنید مردم چشم دیدن مدیرانی که فقط در مواقع «رای» جمع کردن سر و کلهشان پیدا میشود را دارند؟