چند ماه قبل و وقتی فضای کشور انتخاباتی شده بود، رئیس اسبق رسانه ملی جمله جالبی را عنوان کرده بود: «روحانی نباید فراموش کند که در سال ۹۶، یک مدافع است و نه یک مهاجم!»
نکته درستی که البته در جریان رقابتهای انتخاباتی شکل دیگری به خود گرفت. رئیس دولت یازدهم به خوبی میدانست که با آن همه وعدههایی که از چهار سال قبل بر سر خرمن مانده بود و فاجعههایی که در زمان دولت «راستگویان» رقم خورده بود، رقابت با منتقدان و جناح رقیب نه تنها آسان که ناشدنی نیست. برای همین هم دست نفر دستِ راستیاش در دولت را گرفت و با عنوان تخریبچی، پوششی، آمار برسان و یا هرچیز دیگر با خود به میدان رقابت برد.
اما این همه نقشه دولت برای فرار از فشار انتقادات نبود. تیم عملیات روانی که دوستان و «آشنا»یان آقای روحانی ترتیب داده بود، کارشان را به خوبی انجام دادند و توانستند جلوی دولت یک دورهای را بگیرند و آنچنان با ایجاد انحراف در خواستهها و مطالبات مردم، بر مرکب مراد سوار شوند که آن بیست و چند میلیون نفری که انگشتشان را به نام آقای روحانی جوهری کردند، اصلا به این فکر نکردند که کتاب «از لولو بترسید» با کدام پیشینه علمی و عملی و براساس کدام تجارب و اطلاعات به خوردشان داده شد و اصلا چگونه میشود وسط این همه پیادهرو «خیابان» (ببخشید دیوار) کشید.
اما با این حال دولت، آنچنان برای ایجاد فضای دوقطبی سنگ تمام گذاشت که ناامیدها از وعدهها را هم به صحنه کشاند.
نتیجه انتخابات جدای از انتخاب رئیسدولت دوازدهم، یک معنا و مفهوم دیگر هم داشت. اینکه برنامهریزان جریان حامی دولت به این نتیجه رسیدند که وقتی یک فرآیندی به صورت «پایلوت» در یک زمان و مکانی نظیر انتخابات ریاست جمهوری به نتیجه میرسد، میتوان آنرا بسط داد و تا چهارسال و چهل سال بعد هم ادامه داد.
اینکه حواس مردم را از مطالبات اصلی منحرف کرد و ذهن آنها را در یک فضای احساسی و دوقطبی حفظ کرد.
برای همین است که هر روز و هر هفته در دوران پساانتخابات، شاهد حاشیهسازی کلامی رئیسدولت محترم و اعوان و انصارشان هستیم. برای همین است که سوژه اصلی مملکت «توهین به رئیسجمهور» میشود. مگر در دوران و دولتهای گذشته چنین اتفاقی رخ نداده بود؟ مگر در جریان فتنه ۸۸ به همه آرمانها و چهرههای بالابلند نظام جمهوری اسلامی توهین نشد؟ چرا آنموقع برخیها دچار خفقان خودخواسته و خودساخته شده بودند و بعضیها هم بلندگوی ترویج آن اهانتها؟
یا مثلا برجستهسازی «مداحی عید فطر» که اتفاقا نه تنها توهین نبود که نقدهای جدی به دولت داشت و جالبتر آنکه در سال قبل و در همین مراسم و اتفاقا با مداحی همین مداح، نقدهای تندتری در قالب شعر بیان شده بود. اما چرا امسال همه حامیان دولت دست به دست هم دادند تا از آن یک «فاجعه» بسازند؟
حمله به نهادهای نجیب انقلاب اسلامی نظیر سپاه، یا تخطئه منتقدان و اهانت به تفکر منتقد دولت هم در همین راستا صورت گرفته است. با این کار دولتیها میتوانند با یک تیر دو نشان بزنند. اول آنکه این پروپاگاندای رسانهای سبب میشود «بستن دهان رقیبان و منتقدان» به راحتی اتفاق بیفتد و به شکلی دهان منتقدان هم سرنوشت رآکتور اراک را پیدا کند.
از سوی دیگر «مصالح عمومی» قربانی «نفع شخصی و گروهی» عدهای خاص شود و مردم فراموش کنند که قرار بود کدام وعدهها از سال ۹۲ تاکنون به اضافه وعدههای مدل ۹۶ را پیگیری کنند. مردم فراموش کنند که به نیمه سال نزدیک میشویم و هنوز از «تولید و اشتغال» خبری نشده است، همانطور که از «اقدام و عمل» اتفاق ملموسی ندیدند.
روشی که مشاوران امنیتی آقای رئیس دولت چیدهاند، میتواند تا پایان چهارسال دوم دولت هم داغ و تازه باقی بماند و در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری هم کلید انحراف در ذهن مردم مجددا به شیوه دیگری زده شود. اینطوری دولت همین که باشد و هر روز یا یکروز در میان فقط «حرف» بزند، برای مردم کفایت میکند و دیگر کسی سراغی از اوضاع آشفته اقتصاد، رکود کمرشکن، دورقمی شدن دوباره تورم و... نمیگیرد. دیگر کسی حواسش به این نیست که بر سر نوزاد ناقصالخلقه برجام چه آمده و تحریمهای سریالی امریکا چه تیر و ترکشهایی به روح و جسم بیجان آن وارد کرده است. دیگر نه کسی از «باغ گلابی» سراغی میگیرد نه از «آفتاب تابان»
اما تصمیم جریان انقلابی منتقد دولت در حال حاضر یک تصمیم کاملا منطقی و عاقلانه است. اینکه ادامه این جریان قطعا به نفع دولت و به ضرر مردم خواهد بود و بهترین اقدام انقلابی سکوت در مقابل حاشیهسازیها و حاشیهبازیهای دولت است.
هرچقدر در مقابل شانتاژها واکنش نشان داده شود، دولت و حامیانش ماهی بیشتری از این آب گلآلود میگیرند و آنچه باقی میماند کارهای بر زمین مانده و وعدههای ریز و درشتی است که قرار بود (و هست) که در چهار سال دوم عملی شود.
الان وقت سکوت است تا اجازه ندهیم، دود این اختلافسازیها و «لولو پروریها» به چشم مردم و انقلاب برود و «کارآمدی» جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرند.
حدود یک ماه دیگر دولت دوازدهم روی کار میآید و باید کناری ایستاد و تماشا کرد آنها که قرار است در چهارسال دوم زندگی مردم را بهتر کنند، چه خواهند کرد. این سکوت سخت، شاید باعث بریده شدن زبان منتقد شود، اما میتواند ثمرات مبارک و خیری برای مردم داشته باشد. هم متوجه شوند که با حرف و وعدههای وعید و بعید کاری پیش نمیرود و هم اینکه به جای آنکه فریب عملیات روانی «برخیها» را بخورند، حواسشان را جمع و جفت بررسی «عمل» مسئولان اجرایی میکنند.