برای پیشبرد سیاستهای اقتصادی مقاومتی از سوی وزارت امور خارجه، معاونتی تحت عنوان دیپلماسی اقتصادی در ساختار جدید این وزارتخانه تاسیس شده است که به نظر میرسد هنوز این ستاد نتوانسته در ارتباط با توسعه مناسبات اقتصادی با همسایگان آنطورکه باید موفق عمل کند.
ابراهیم رحیمپور معاون سابق وزیر امور خارجه در مصاحبهای که با مهر داشته، گفته است: ۳۰ تا ۴۰ درصد تعاملات اقتصادی ایران با ۱۵ کشور همسایه است که قطعا مناسب نیست و درصد پایینی است. بخوانید ماحصل این گفتوگو را:
به نظر شما در مقطع کنونی کشور با توجه به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم، نقش وزارت خارجه به عنوان تسهیل گر روابط ایران با کشورها در زمینه اقتصادی باید چگونه باشد؟
اگر شما شعارهایی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ توسط اشخاص تاثیرگذار و مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران مطرح شدهاند را ببینید به وضوح مشخص است که این شعارها از جنس عمومی، اجتماعی، انقلابی، فرهنگی، مذهبی و جنگی بودند و این رفته رفته با تغییر شرایط به اینجا میرسد که در چندین سال اخیر شعارهای مد نظر ما به سمت مسائل اقتصادی میرود و اقتضائات شرایط و زمان است که تعیین میکند اولویتهای ما چه مسائلی خواهند بود.
در ابتدای انقلاب اگر کسی شعارهایی از جنس اقتصادی مطرح میکرد به آن فرد و حرفش اهمیت نمیدادند چون قابل قبول نبود و خُب این را هم اقتضا زمان و شرایط ایجاب میکرد، اما امروز برای مردم مساله مهم این است که قیمت مسکن، دلار، طلا و امثال اینها چه میشود و چرا سیر صعودی دارند و قیمتها کی به ثبات میرسند و این دست موارد.
کار وزارت خارجه پیگیری امور مختلف کشور در خارج از مرزهای ایران است که در قالب سیاست خارجی مطرح میشود و البته اقتصاد هم در این قالب میگنجد، ولی باید به این نکته دقت کرد که در زمانهای مختلف اولویتهای دستگاه دیپلماسی هم متفاوت میشود، در زمانی که کشور در تحریم، جنگ و یا دوره عادی به سر میبرد در هر یک از این شرایط، وظایف، اولویت بندی و هدفگذاریهای خاصی دارد که اینها مشخص است و دوستان ما در وزارت خارجه این موارد را انجام میدهند.
خب، با این تفاسیری که شما گفتید نظرتان درخصوص معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه چیست؟
ساختار وزارت امور خارجه در این چهل سال که از انقلاب میگذرد تغییراتی را به خود دیده و در دورههای مختلفی هر یک از وزیران به اقتضا شرایط و زمان خود تغییراتی را در ساختار وزارت خانه اعمال کردهاند، در این دوره هم آقای ظریف بنا به صلاح دیدی که داشتند ساختار وزارت خانه را تغییر دادند.
در موضوع دیپلماسی اقتصادی آقای ظریف خواستهای را قبول کردند اما، وسایل و ابزار آن را نگرفتند، به اعتقاد من یکی از ابزارهای آن کادرسازی است که باید در وزارت خارجه باشدوقتی شما انتظاراتی را از یک دستگاه متوقع میشوید، باید سازو کارها و امکاناتی را هم متناسب با آن توقعات به دستگاه مربوطه بدهید اما، متاسفانه چنین چیزی امروز برای وزارت خارجه مهیا نیست و صرفا توقعات بالا رفته است.
لذا باید کلی به موضوع نگاه کرد، من مشکلات موجود را فراتر از دستگاه دیپلماسی میدانم که نشات گرفته از ساختار ضعیف اقتصادی و تولیدی است که در کشور داریم، به طور مثال تجارت خارجی ما ساماندهی مناسبی ندارد و خُب وزارت خارجه نمیتواند به اینطور حوزه ها ورود پیدا کند و دستگاههای متولی دیگری هستند که باید اقدامی در جهت اصلاح آن انجام دهند، اما در نهایت وزارت خارجه میتواند به کشور و رونق اقتصاد خارجی کمکهایی داشته باشد.
چالشهای پیشروی دستگاه دیپلماسی در ابعاد داخلی و خارجی را چه مواردی میدانید؟
به نظر من اولین چالش این است که سیاست خارجی باید در وزارت امور خارجه متمرکز شود، امروز اقدامات موازی با دستگاه دیپلماسی از سوی افراد و نهادهای داخلی و خارجی صورت میگیرد که این مناسب نیست. بهتر است اختیارات وزارت خارجه و شخص وزیر در این حوزه کمی افزایش پیدا کند. این اختیارات در موضوع برجام و مذاکرات هستهای خوب بود و شخص وزیر اختیارات بالایی را داشت، یعنی کاری که در دوره قبل شورای عالی امنیت ملی انجام میداد به وزارت امور خارجه ارجاع داده شد، بنابراین در وهله اول باید تا حد امکان جلوی موازی کاریها گرفته شود که به نفع مملکت نیست.
دوم آنکه بودجه وزارت امور خارجه باید متناسب با توقعاتی که از آن دستگاه میرود افزایش پیدا کند، دستگاهی با آن همه پرسنل و نیروی فعال در سراسر جهان بودجهای قابل توجه میخواهد. افزایش بودجه میتواند به تسریع و بهبود هر چه بهتر وظایف جدید وزارت امور خارجه و سفرایی که در کشورهای مختلف باید پیگیر رتق و فتق امور اقتصادی ما با خارج از کشور باشند کمک میکند و همینطور میتواند منجر به افزایش تولید و صادرات کشور شود.
تا جایی که میدانم ۳۰ تا ۴۰ درصد تعاملات اقتصادی ایران با ۱۵ کشور همسایه است که قطعا مناسب نیست و درصد پایینی است. همه دنیا این روند را که تعاملات اقتصادی خود را با همسایگان افزایش دهند، دارند زیرا نفع متقابل باعث پیوندهایی میشود که کسی نتواند آن را تخریب کند. بنابراین توجه بیشتر به همسایگان میتواند سهم آنها را در تجارت خارجی ایران افزایش دهد که قطعا وزارت خارجه میتواند در این خصوص نقش به سزایی داشته باشد که البته نیاز به همکاری بیشتر دیگر دستگاهها با وزارت خارجه دارد.
روسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، در شرایط فعلی چگونه میتوانند کمک کننده سیاست خارجی باشند؟
وزارت خارجه و سفارت خانهها همگی در مساله اقتصادی مهم هستند و در رأس این سفارتخانهها باید افراد لایقی قرار بگیرند که این مهم صورت گرفته است. سفیر در هر کشوری میتواند مثمر ثمر باشد و در راستای تامین منافع کشور گام بردارد. ما نیاز داریم به سفرایی که آشنایی خوبی از کشورها محل ماموریت خود دارند، زبان بدانند، اقتصاد بدانند، روابط عمومی بالایی داشته باشند و این قبیل خصوصیات که به واقع لازمه کار یک سفیر است و در این شرایط ما نیاز داریم به افرادی که مصداق یک مرد جنگی به از صد هزار باشند.
ببینید، ما یک سوم تجارت خارجی خود را با چین داریم و برای تصدی این سفارت خانه آقای همتی را انتخاب کردیم، او را فرستادیم و بعد نیمه راه برگرداندیم که به بانک مرکزی برود، خب این نشان میدهد که ما برای آینده برنامه نداریم و صرفا مسائل را کوتاه مدت میبینیم، اینطور عملکردهای ما مناسب نیست.
اینکه کسی را با سابقه کار در بانک مرکزی به چین بفرستیم و بعد از دو هفته که آنجا میماند وی را مجدد به بانک مرکزی مامور کنند، این درست نیست آقای همتی فرد لایقی است ولی چین که فقط کار اقتصادی صرف نیست. مهر