بیانیه اخیر اروپا در واکنش به گام چهارم کاهش تعهدات هستهای و ادعای آنها به پایبندی به تعهدات برجامی خود، نشان از آن دارد که یا اروپا پیام گامهای ایران را نگرفته و یا گمان میکند با اتخاذ سیاست ادامه فشار به مقابله با راهبرد مقاومت فعال ایران شود.
وزرای خارجه سه کشور اروپایی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بیانیه مشترکی را درباره برجام منتشر کرده و در آن در خصوص از سرگیری غنیسازی در فردو ابراز نگرانی کردند. تروئیکای اروپایی از ایران خواستهاند تا به برجام کاملا پایبند بوده و بدون هیچگونه تاخیری به تمامی تعهدات برجامی بازگردند.
جالب است که در بخشی از بیانیه ادعا شده است که اتحادیه اروپا به تمامی تعهدات برجامی از جمله امور مربوط به برداشتن تحریمها پایبند بوده است. این بند از بیانیه کمی تاملبرانگیز و عجیب بنظر میرسد، تا حدی که برداشت اولیه این است که شاید وزرای خارجه اروپایی درباره توافقنامه دیگری بیانیه صادر کردهاند، نه درباره برجام.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در واکنش به بیانیه فوق نوشت: «به تعهدات خود ذیل برجام کاملا پایبند بودهایم.» شما؟! واقعاً؟! فقط یک تعهد را نشان دهید که در ۱۸ ماه گذشته به آن عمل کردهاید.»
بیانیه روز دوشنبه گویای واقعیت دیگری نیز هست. زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، اروپاییها به ابراز تاسف و درخواستهای ضعیف از آمریکا بسنده کردند، اما زمانی که نوبت به واکنش ایران میرسد، اروپاییها مدعی پایبندی به توافق شده و از ایران میخواهند پایبندی کامل به برجام داشته باشند، آن هم بدون کوچکترین اشارهای به خسارات خروج آمریکا و عدم توانمندی اروپا برای جبران تعهدات برجامی.
البته بیانیه اخیر با مواضع قبلی اروپا تناقضی آشکار دارد. اروپاییها خود در گذشته به آسیبهای خروج آمریکا از توافق اذعان کردهاند، به همین دلیل هم ۱۱ تعهد به ایران در زمینه جبران این خسارت دادند. اما الان به ناگهان صحبت از پایبندی کاملشان به توافق میکنند.
بنظر میرسد، اروپا با امتحان کردن سناریوهای مختلف، از وقت کشی گرفته تا درخواست تجدید نظر آمریکا، یا مکانیزمهای نمادینی مانند اینستکس، به استیصال خود در این زمینه پی برده است. تحولات دو سال گذشته بیش از همه چیز میزان ناتوانی و وابستگی اروپا در رابطه با آمریکا را به رخ اهالی قاره سبز کشانده است. اروپا که الان نه زورش به آمریکا میرسد و نه می تواند تهران را برای برنداشتن گامهای کاهش تعهدات ذیل توافق هستهای قانع کند، دچار وضعیتی شده است که نه راه پیش دارد و نه راه پس.
وضعیت دوگانگی کنونی شاید عاملی بوده که اروپا میان ایران و باقیماندن آن در تعهدهستهای و همراهی با اروپا یکی را انتخاب کند. شاید دلیل امر همین است که اروپا ناگهان تغییر رنگ داده و بجای جبران تعهدات، به سیاست فشار بر ایران روی بیاورد. سیاستی که پیش از این به صورت عملیاتی در همراهی با آمریکا در پیش گرفته بود ولی در اعلام سعی داشت خود را طرفدار ادامه حیات رویکرد دیپلماتیک نشان دهد.
اروپا که زمانی تهدید میکرد در ازای برداشتن گام چهارم از برجام خارج خواهد شد، به خوبی میداند که فروپاشی این توافق هزینههای سنگینی را بر دوش اتحادیه خواهد گذاشت. اگر بیشترین نفع ایران از برجام رفع تحریمهای اقتصادی بود، که با خروج آمریکا و بازگشت تحریمها عملا بی اثر شده است، اروپا دغدغهها و ملاحظات فراوانی را دارد که در پی مرگ برجام میتوانند به واقعیت بپیوندند؛ که عمده این دغدغهها از جنس امنیت و ثبات و اشاعهای هستند. بماند که با این روند آبرو و اعتبار اروپا با این اقدامات آمریکا بر باد رفته است. از اینروست که تروئیکای اروپایی در بیانیه خود همچنان بر حفظ توافق تاکید میکند، هر چند که قبل از آن تهدید متفاوتی کرده بودند.