علي تتماج: در ادامه بيداري جهاني در قبال حقايق حاكم بر فلسطين، كاروانهاي فعالان صلح براي شكست محاصره راهي غزه شدند. اين حركت با حمايتهاي گسترده افكار عمومي جهان در حالي آغاز شد كه در اقدامي متضاد با خواست جهاني يونان با حمايت برخي كشورهاي غربي به كارشكني در اين زمينه پرداخته و اين كاروانها را متوقف كردند. امري كه با اعتراضهاي جهاني و حتي اعتصاب غذاي فعالان صلح همراه شد. در باب دلايل رويكرد يونان به مقابله با خواست جهاني ديدگاههاي متعددي مطرح است. اولا برخي ناظران سياسي تاكيد دارند كه دولت يونان براي انحراف افكار عمومي از بحران اجتماعي و اقتصادي حاكم بر اين كشور به حاشيه سازي روي آورده است. يونان در ماههاي اخير با موجي از چالشهاي اقتصادي مواجه شده كه خشم مردم را به همراه داشته است. آنها با اقدامات حاشيهاي نظير مقابله با كاروان آزادي به دنبال سرپوش نهادن بر اين چالشها هستند. ثانيا، برخي ناظران سياسي نيز با اشاره به شرايط اقتصادي يونان و نياز اين كشور به كمكهاي خارجي بر اين عقيدهاند كه آتن با خوش خدمتي به صهيونيست ها و غرب به دنبال كسب منابع مالي از آنها است. تقارن توقف كاروان آزادي توسط يونان با تصويب كمكهاي مالي اروپا و نيز تاكيد آمريكا و صهيونيستها بر لزوم حمايت اقتصادي از اين كشور اين گمانه زني را تقويت كرده است. ثالثا، برخي نيز اقدامات يونان عليه كاروان آزادي را برگرفته از روابط اين كشور با صهيونيستها ميدانند. از سال 2009 و با ايجاد برخي چالشها ميان تركيه و تلآويو در حالي كه صهيونيستها به دنبال متحدي جديد بودند، يوناني ها اين شرايط را براي تقويت موضع خود در برابر تركها مناسب دانسته و روابط گستردهاي را با صهيونيستها آغاز كردهاند كه ديدار نتانياهو نخست وزير صهيونيستها از آتن و امضاي توافقنامه اقتصادي و امنيتي ميان طرفين از جمله نمادهاي تقويت اين روابط است. با تمام اين تفاسير اهداف يونان از مقابله با كاروان آزادي هر كدام از اين موارد را كه در برگيرد، يك امر مسلم گرديده و آن ناتواني يونان در تحقق اهداف خود از اجراي اين سناريو است. شايد يونان بتواند براي مدتي باجهايي از غرب و صهيونيستها دريافت كند اما رويكرد گسترده مردم يونان و افكار عمومي جهان به حمايت از فلسطين، در نهايت تشديد اعتراضها به اقدامات ضد بشري دولت يونان و انزواي بيشتر داخلي و خارجي آن را به همراه دارد. امري كه در آينده هزينههاي سنگيني را براي دولت يونان به همراه دارد چرا كه جهان ديگر پذيرنده چنين رويكردهايي نميباشد و همچون صهيونيستها و غرب، حاميان و مجريان طرحهاي آنها نيز با ترد افكار عمومي مواجه خواهد شد.