چند روزی از نطق پرحاشیه پروانه سلحشوری در صحن علنی مجلس میگذرد اما مردم بیش از اینکه بدانند او چه گفته است براساس پروپاپاندای رسانهای میدانند که یک عده به او بیادبی کردهاند! بیش از آنکه بدانند سلحشوری چه نطقی کرده است، میدانند چند مرد با خانمی در جمهوری اسلامی بدور از احترام صحبت کردهاند! منکر نقش رسانههای بیگانه در تشدید اختلافات و جنجالسازیهای عجیب و غریب برای کشور نمیشویم، حتی نمیخواهیم بگوییم رسانههای زنجیرهای طرف مقابل با چه نیتی به برجسته کردن منتقدان روی آوردند.
فقط میخواهیم بگوییم، هر چه بلا سر این دوستان که نقد منصفانه و صحیح را یاد نگرفتند آمده است حقشان است. حسشان است حتی اگر حرف درست را با کلمات نادرست و ادبیات هیجانی خلط کرده باشند! حقشان است حتی اگر موقع نوشتن از فرط تعصب و عصبانیت و انتظار نداشتن از یک نماینده که وظیفه خود را نمیداند، حرصشان گرفته و برای همین قلمشان در کنار سخنان منطقی به هیجان و تعصب آلوده شده است. ما هم از خانم سلحشوی انتقاد کردیم و گفتیم که سخنانی که در صحن علنی بیان کرد نه در چارچوب وظایف نمایندگیاش بود و نه دلیل به همریختگی معیشت مردم و مطالبه مردمی از رئیسجمهوری و تیمش! همه اینها را نوشتیم اما با رعایت احترام و منطق.
مهم نیست طرف مقابل تحت تاثیر چه کسانی بوده، مهم نیست طرف مقابل این سخنان را عمدی مطرح کرده که فرار رو به جلو داشته باشد یا از سر سادگی و بیتجربگی جملاتی را در صحن گفته باشد که ناخواسته حواشی زیادی را دامن زده است. اما مهم است که طرف مقابل اویی که ادعای رعایت نشدن حرمت و وقت مجلس را دارد و امروز از رعایت نشدن چارچوب قانونی در نطق سلحشوری انتقاد میکند، خود قانون نقد منصفانه را زیرپا نگذارد تا شکار رسانههای غربی نشده و اصل ماجرا در بحبوحه حواشی ریز و درشت تغییر نکرده و مانند بومرنگی بر سرشان فرود نیاید. مهم است که جناحهای سیاسی نقد و احترام را در کنار هم بیاموزند.
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم در این مسیر اصلاحاتیها چند پله از اصولگرایان پیش هستند. آنها هم راحت تر از رسانه به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافشان بهره میبرند و هم بهتر میتوانند با ادبیاتی نرم و لبخندی مردم پسند سخنان خود را طوری بیان کنند که حق به جانب بمانند. فارغ از فهوای کلام آنها و راست و دروغ بودن لبخندهایشان، این انتقاد به اصولگرایان وارد است که متاسفانه زود جوش میآورند و حرفهای منطقی خود را در قالبی بیان میکنند که با بزک دیگران جلوه دیگری داشته و حواشی زیادی را برایشان رقم میزند و همین میشود که حرف درست هم دیده نشده و تنها به حالت و نحوه بیان توجه میشود تا اصل آن چیزی که گفته شده است. این انتقادات به اصولگرایان وارد است که کمتر میتوانند در مقابل جنگ رسانه و جنگ نرم خود را کنترل کرده و با مهار خشم، عصبانیت و حتی شادی خود حرفهای منطقی شان را به ورطه نقد دیگران نسپارند.
روی سخنمان با دلسوزانی است که شاید از سر شنیدن طرح موضوعات بیاساس در صحن علنی مجلس انهم در زمانی که مردم دچار معضلات و چالشهایی هستند که گاها مجلس هم در آنها موثر بوده است، بعد از چنیدن چند نطق بیربط از صحن علنی برآشفته شده و به هوای تعصبی که روی بیتالمال دارند با هیجان و دلسوزی قلم به دست گرفته و احساساتشان را در لوای نقد به رفتاری بیان میکنند.
روی صحبتمان با آنهایی است که دلسوزی بلندند اما اسیر جنگ و حاشیه رسانهای شدن نه، آقایان دلسوز لطفا حواستان را جمع کنید تا جای مظلوم و ظالم تغییر نکند، تا در لوای نابلدی شما در بازیهای جنگ نرم و پروژه مظلومسازی، اسیر بازیهای طرف مقابل که گاه این طرف مقابل دشمن است و بدون توجه به برچسب حزبی چپ و راست میخواهد اختلاف انداخته و ماهی خودش را از آب بگیرد نشوند. روی صحبتمان با آنهایی است که گاه رفتارشان باعث میشود اصلها گم شده و حواشی برجسته شود.
نویسنده: مائده شیرپور