در روزهای اخیر نظامیگری از ابعاد اهداف مشترک اعضای شورای همکاری خلیجفارس شده است است چنانکه روسای ستاد مشترک ارتش کشورهای حاشیه خلیجفارس از جمله قطر برای شرکت در مانور نظامی وارد مسقط پایتخت عُمان شدند. این مسئولان نظامی به همراه هیأتهایی جهت شرکت در مانور میدانی و تمرینات «الشموخ ۲» و «السیفالسریع ۳» وارد مسقط شدند و قرار است در تمرینات مذکور که با استفاده از گلوله جنگی در منطقه الرمایه الحیه واقع در ولایت محوت برگزار میشود، شرکت کنند. «السیفالسریع» مانور نظامی مشترک بین عُمان و انگلیس است که با مشارکت برخی هیأتها و ناظران نظامی از کشورهای مختلف برگزار میشود.
مرحله نخست این مانورها در سال ۱۹۸۶ مرحله دوم در سال ۲۰۰۱ و مرحله سوم نیز از یک ماه قبل با مشارکت انگلیس آغاز شد در حالیکه تمرینات و مانور معروف به «الشموخ ۲» نیز که بزرگترین تمرین داخلی عُمان با مشارکت ۷۰ هزار نظامی است، در حال برگزاری است. بر اساس گزارشهای منتشره اوایل اکتبر تمرینات ملی عُمان با نام «شموخ ۲» و تمرین مشترک عُمان و انگلیس تحت عنوان «السیفالسریع ۳» (شمشیر بُرنده ۳) آغاز شد.
۱۰ سپتامبر نیز کویت شاهد برگزاری نشست روسای ستاد مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس بود که طی آن راهکارهای تقویت همکاری نظامی و دفاع مشترک بررسی شد و قطر نیز در این نشست شرکت داشت. همچنین هشت کشور عربی دیروز رزمایش نظامی مشترکی را تحت عنوان «سپر عربی ۱» در مصر آغاز کردند. حال این سوال مطرح میشود که این رزمایشها با چه هدفی برگزار میشود و تا چه میزان بر امنیت منطقه تاثیرگذار است؟
این رزمایشها در حالی برگزار میشود که ادعای اولیه آن نشان دادن وحدت میان اعضای شوراست حال آنکه روند تحولات سیاسی واهی بودن این ادعا را نشان میدهد چنانکه نزدیک به دو سال است که میان اعضا و قطر اختلافات شدیدی روی داده که حتی مانع برگزاری نشست سران شورا شده است. نکته دیگر در باب ادعای نشان دادن توان بالای نظامی شوراست حال آنکه تحولاتی همچون یمن به خوبی عدم واقعی بودن این ادعا را نشان میدهد چنانکه ائتلاف سعودی همچنان در برابر اراده ملت یمن ناتوان بوده و هر روز با شکست جدیدی مواجه میشود و موفقیت آن صرفا در کشتار مردم و ویران سازی یمن بوده است.
نکته دیگر ادعای تلاش برای برقراری امنیت در منطقه است اگر این ادعا حقیقی بوده پس باید نیروهای مشترک شورا در جهت حمایت از فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی به کار میگرفت و در عین حال در کنار نظامهای سوریه و عراق علیه تروریسم اقدام میکردند در حالی که هیچ کدام از این رویکردها صورت نگرفته است.
با توجه به این حقایق میتوان گفت که این رزمایشها اهداف دیگری را دنبال میکنند که از آن جمله توجیه خریدهای تسلیحاتی و حتی رقابت تسلیحاتی جدید در منطقه و نیز زمینهسازی برای حضور نیروهای خارجی در خلیجفارس است. در اصل رفتارهای نظامی شورا نه برگرفته از اقتدار آنها بلکه رزمایشی با سلاحهای اجارهای است که نه تنها در تحقق امنیت منطقه تاثیری ندارد بلکه از مولفههای ناامنی در منطقه است چراکه از یکسو زمینهساز حضور بیشتر نیروهای خارجی در منطقه است و از سوی دیگر این نیرو در جهت مبارزه با تروریسم و رژیم صهیونیستی به کار نمیرود.
نویسنده: علی تتماج