شش سال پیش در چنین روزهایی گروهی از اصحاب سیاست درصدد بودند تا بتوانند به نحوی از انحاء خودشان را کاندیدای حضور در گوشهای از کابینه دولتی نمایند که موفق انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ برای دولت یازدهم است زیرا بهخوبی میدانستند اگر بتوانند به نحوی پا به این میدان بگذارند هشت سال بیمه کاری در گوشه و کنار این مجموعه خواهند داشت تا باقیمانده عمر را در آسایش اقلام مشاوره با دیگر وزرای کابینههای بعدی سپری کنند!
این اتفاق نیکو به میمنت و مبارکی افتاد و وزرا همراه با کسانی که به نحوی در این انتخ! صاب! دخیل بودند پشت میزهای تصدی نشستند تا با تمام توان به رتق و فتق امور بپردازند در حالی که فکر و ذکرشان عاقبتاندیشی و جذب آرای موافق در دولت یازدهم برای ادامه کار دولت دوازدهم بود و همچنان از معضلات منفک بودند!
این امر بالطبع قسمت اعظمی از اوقات آنها را به برگزاری جلسات هماندیشی با دیگر همفکران سپری میکرد که ناچار میشدند کارهای جاری مجموعه را به معاونان، مشاوران و مدیران کل بسپارند و آنها هم همین دغدغه را برای خودشان داشتند!
روایت است شخصی که مخارج ۱۰ سال زندگی خود و خانواده را فراهم کرده بود به در خانه یکی از معصومان میرود و از ایشان میپرسد پس از طی ۱۰ سال چه طریقی را بهمنظور دورانهای بعد برای کسب درآمد انتخاب نماید؟ معصوم «ع» دو قرص نان به سائل میدهند تا به خانه یکی از یاران ایشان ببرد و بگوید برای شامشان نگهدارند. سائل امر را اطاعت و نانها را برای آن یاور میبرد اما نمیپذیرد و پیام میدهد که رزق امشب ما تأمین شده است و این مائده را به محتاجش بدهید. سائل پیام یار را به معصوم میرساند و حضرت از او میخواهند که مجدداً به آن یاور مراجعه و نانها را به او برساند و از جانب ایشان بخواهد تا برای معاش فردایشان بگذارند! سائل که از رفت آمد ها مکدر شده بود اما بازهم اطاعت کرد و نانها را به بیت آن یار رساند و در جواب شنید که از حضرت بخواهید رقعه ای بنویسند دال بر ادامه حیات من در روز آتی تا تحفه را بپذیرم! سائل که این بار از دوباره رفتن و آمدن ناامید مانده بود بازهم تحمل کرد و به خانه معصوم برگشت تا نانها و پیام سائل را به ایشان برساند! حضرت وقتی سائل و نانها را در دست و پشت در دیدند و پیام او را شنیدند عبا بر سر کشیده و فرمودند: مردم از دست کسانی که از رفتوآمدها عبرت نمیگیرند! آنچه در طول ۴۰ سال گذشته از اسلام ناب به بعضی دنیاطلبان رسیده فلسفه اصلی نیست که ثوابش نصیب رزمندگان و جوانانی شده که در طول آن مسیر واقعی را پیدا کردند و به آنسو رفتند. این معدود آنچه را که میاندیشند دنیاطلبی و مقامپرستی در سمتهایی است که نیازمند چهرههای جوان و خالص است که اگر با دریافت یک فرکانس به دلیل اشتباهات مدیریتی استعفا را بر ماندن ترجیح میدادند میتوانست راهگشا باشد!
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که طی این سالها در پست خود نسبت به دیگران مثمر ثمر تر بوده اما به دلیل حساسیتهایی که به وظائف محوله داشته و از سویی با ناکارآمد بودن تصمیمات سازمان برنامهوبودجه روبرو میشود بهناچار از سمت خود استعفا میدهد درحالیکه کمترین میزان چالش را در این مدت و علیرغم حساس بودن پست خود داشته است.
از سوی دیگر و در همین مقطع از زمان رئیس سازمان خصوصی سازی ادعا میکند بااینکه از سمت خود استعفا داده اما وزیر اقتصاد و دارایی هنوز موافقت نکرده است در حالی که بیشترین تنشهای اقتصادی حاصل از نوع واگذاری شرکتها و صنایع دولتی بر اساس اصل ۴۴ را در پرونده خود دارند! آنچه در این میان باعث تعجب آحاد جامعه میشود سخنان ضد و نقیضی است که پیرامون عملکرد یکی از واحدهای واگذارشده تولید گوشت در اردبیل طی سالهای ۸۲ تا به امروز رونمایی شده و رئیس سازمان خصوصیسازی با عنوان مدیرعامل یا رئیس هیأت مدیره که خود فروشنده و همچنین خریدار آن بوده مدعی است: این شرکت هیچگونه بدهی به کارگران، سازمان امور مالیاتی و سازمان تأمین اجتماعی ندارد که بلافاصله نمایندگان قوه قضائیه در اردبیل ین ادعا را رد کرده و مجتمع گوشت اردبیل را بر اساس پروندهها و مدارک موجود بدهکار میدانند!
آنوقت بازهم هستند کسانی که در صف دریافت پستهای سازمانی در دامنههای مالی و اقتصادی چشم به راه میمانند تا برای همه تداعی شود زمانی که عقل را تقسیم میکردند بعضیها خواب بودند!
در اینجا بد نیست قسمتی از مقالات مکتوب پیمان رحیمی نژاد تحت عنوان (آقای رئیسجمهور کارسنجی) از کتابی بانام (آقای رئیسجمهور سه نقطه) نقل شود که سه سال قبل منتشر شده است «آقای رئیسجمهور: با نیروی انتظامی از اجرای قانون حرف زدید اما همانطور که افزایش تولید آن کارخانه با برخورد قهری ممکن نبود افزایش قانون مداری در جامعه هم فقط با کار قهری ممکن نیست. مشکل تعمیر یک قطعه یا اصلاح یک قانون یا یک سازمان نیست. ابتدا باید فرآیندها اساساً تغییر کند. اگر به دنبال حل ریشهدار مشکلات هستید باید هزینهها و زمان تولید را (به شدت) حذف کنید. آقای رئیسجمهور با بیست و پنج درصد مالیات بر درآمد و سی درصد هزینه بانکی و ۹ درصد ارزش افزوده و هزار جور هزینه دیگر مالیاتی و گمرکی و انواع هزینههای غیر رسمی و رقابت ناسالم اداری که نبودن فهم (خط تولید) است شما شکست میخورید».
نویسنده: حسن روانشید - روزنامه نگار پیشکسوت