لیبی همچنان یکی از بحرانترین مناطق قاره آفریقا و بعضا نظام بین الملل است. روزهایی که نه تنها در آن جنگ و کشتار دیده میشود که انسانهای بیشماری برای ادامه حیات تن به بردهگی میدهند. نکته قابل توجه آنکه اخیرا در آلمان نشست لیبی با حضور سران و مقامات بازیگران حاضر در معادلات لیبی برگزار شد. نکته قابل توجه در این نشست کلید واژهای است که از سوی حاضران مطرح شد. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان میگوید ۱۲ کشوری که در نشست صلح لیبی به میزبانی برلین شرکت داشتند؛ درباره اقدامات احتمالی از بابت نقض تحریمهای بینالمللی تسلیحاتی علیه لیبی رایزنی نکردند حال آنکه درباره لزوم رعایت تحریم تسلیحاتی توافق دارند.این در حالی است که هایکو ماس وزیر خارجه آلمان نیز مدعی است طرفین درگیری در لیبی برای تلاش در راستای یافتن راهی که به حل مسئله تعطیلی بنادر نفتی شمال این کشور بپردازد؛ قول مساعد دادهاند. آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل نیز در تکمیل اظهارات مرکل افزود: کمیته نظامی لیبی ظرف چند روز آینده در ژنو تشکیل جلسه خواهد داد.
وی همچنین از بسته شدن چاههای نفت لیبی ابراز نگرانی کرد. در پیش نویس بیانیه پایانی کنفرانس برلین که در رسانهها منتشر شده بر ممنوعیت هرگونه اقدام تجاوز کارانه ای که باعث وارد آمدن خسارت به تأسیسات نفتی شود تاکید شده است. وزیر خارجه آمریکا ابراز امیدواری کرد که در نتیجه کنفرانس برلین، تاسیسات نفتی لیبی مجددا بازگشایی شود. در همین حال سفیر آمریکا در لیبی نیز خواستار آغاز دوباره صادرات نفت از لیبی شد. نگاهی بر این واژگان نشان میدهد که یک کلید واژه در گفتار حاضران وجود دارد و آن مسئله نفت لیبی است. لیبی در گذشته نزدیک به دو میلیون بشکه نفت صادر میکرده و جالب توجه آنکه در سالهای اخیر که با جنگ و کشتار همراه شده همچنان خواسته غرب استمرار صادرات نفت این کشور است. این نوع موضع گیری نشان میدهد که آنچه در سال ۲۰۱۲ از سوی ناتو صورت گرفت نه برای کمک به دموکراسی و عدالت در این کشور بلکه برای نفت این کشور بوده است و نگرانی کنونی کشورهای غربی از وضعیت لیبی را نیز نه کشتار مردم بلکه نگرانی از منابع نفت این کشور تشکیل میدهد. غربی ها به لیبی به عنوان منبعی مهم یاد میکنند که میتوانند نیازهای نفتی آنها را رفع نماید. در اصل میتوان گفت که حمله نظامی به لیبی، دلسوزیهای اخیر برای لیبی نه برای مردم بلکه برای نفت این کشور است. این نوع رفتار را می توان همان حقوق بشر و دموکراسی غربی دانست که بر اساس منافع نفتی استوار است. تحولات لیبی به خوبی دروغین بودن ادعاهای حقوق بشری این کشورها را نشان میدهد. رفتاری که اثبات میکند تنها راه صلح و امنیت جهان پایان دادن به سلطه گری غرب است که جز منافع استعماریاش هیچ هدف دیگری ندارد. چنانکه زمانی با همین هدف سرنگونی قذافی و کشتار مردم لیبی را رقم زد و اکنون نیز با همین ادعای به دنبال دامن زدن به بحرانهای درونی این کشور است.
نویسنده: فرامرز اصغری