دهه پرالتهاب رکود اقتصادی آمریکا طی قرن بیستم تنها حاصل جنگهای اول و دوم جهانی نبود که ریشه اصلی آن شکل گرفتن قدرتی تازه پس از سپری شدن دوران رؤسای جمهوری سیاستمدار آن متبلور میشد که همه اقتدار را در پولتیک های سیاسی خود همچون انداختن توپ جنگهای نیابتی در زمین اروپای شرقی و قسمتی از آسیا به سرکردگی آلمان و اتریش میدانستند تا زمانی که این نهال بارور میشد میوه رسیده و نوبرانه آن را در تهران از درخت کنفرانس سهجانبه اتمام جنگ جهانی دوم برچیند و در همانجا مالک این باغ پر اشجار شوند. صاحبنظران پروژه پیرامون اشتراک سیاست و اقتصاد به این نتیجه رسیدهاند که هرگز این دو را با هم نمیتوان در یک ظرف جای داد که دزد و درویش همچون دو پادشاه در یک اقلیم نمیگنجند زیرا درنهایت یکی بردی گری چیره خواهد شد که نهایتاً اقتصاد در اولویت است. رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران در تاریخ هشتم خردادماه امسال نشستی با سایت ایراسین برگزار کرد که طی آن از تفاهمنامه ایجاد شبکه ۵G فیمابین شرکت فولاد مبارکه و ایرانسل با هدف هوشمند سازی این شرکت خبر میدهد و اظهار میدارد: «آینده صنعت و تحول دیجیتال به اینترنت اشیاء و استفاده از ظرفیتهایش از امروز خواهد بود و چنانچه بنگاههای اقتصادی و صنعتی به این دانش مجهز شوند و با استفاده از این ظرفیت بهرهوری تولید را افزایش دهند میتوانند در بازار رقابتی داخل و خارج پیروز باشند. در این میان بهرهوری یکی از موضوعهای مهم در شرکتهای بزرگ نظیر فولاد مبارکه است و استفاده از تکنولوژی به کاهش هزینه و افزایش راندمان منجر میشود که این تفاهمنامه طرح تحول دیجیتال را در این شرکت شتاب میبخشد. بنابراین امضاء آن بین ایرانسل و فولاد مبارکه را باید به فال نیک گرفت تا با بهرهگیری از شبکه ارتباطی نسل پنجم و اینترنت اشیاء این امکان فراهم شود که در آینده نزدیک شرکت فولاد مبارکه گامهای بزرگی را در مدیریت این واحد صنعتی و مجموعههای وابسته بردارد. شبکه فروش و زنجیره تأمین کالا در شرکت فولاد مبارکه و صنایع بزرگ یکی از مهمترین بخشهایی است که با توسعه ارتباط نسل پنجم و طرح تحول دیجیتال میتواند بیشازپیش به افزایش راندمان در تولیدات کمی و کیفی محصولات منتج شود». صنعت فولاد در ایران ازجمله صنایعی همچون پتروشیمی است که پس از انقلاب اسلامی توسعه یافته و تا حدودی قابلقبول بومیسازی شده است. همچنین این صنعت توانسته درزمینه اشتغالزایی و ارزآوری جایگاه قابلتوجهی را داشته باشد. علاوه بر این میزان مصرف فولاد در هر کشور نشاندهنده توسعهیافتگی آن است که صنعت فولاد بهخوبی در ۴ دهه گذشته رشد کرده و نهتنها در سالهای قبل از واردات آن جلوگیری بهعملآمده و درنتیجه میزان خروج ارز را بشدت پایین آورده بلکه هماکنون در رده دهم تولیدکننده جهان قرار گرفته و جزء کشورهای صادرکننده آن بهحساب میآید. این واحد صنعتی که تا قبل از انقلاب نشان چندانی از آن نبود وسعی داشت با استفاده از مواد خام ذوبآهن دست به تولید بزند امروز و پس از گذشت ۴۲ سال با اتخاذ استراتژی بلندمدت و مخفی شدن زیر چتر حمایت از صنایع کوچک، استارتاپ ها و شرکتهای دانشبنیان سعی میکند نقش پدرخوانده را برای آنها بازی کند تا این بخش از صنعتگران کشور که خوشبختانه کم تعداد هم نیستند بتوانند با همکاری فولاد مبارکه و البته با نگاهی بلندمدت و خیال آسوده از سرمایهگذاری مطمئن و در کنار فولادسازی که بزرگترین آنها در منطقه و خاورمیانه میباشد و همچنین قدرتمندترین تولیدکننده آهن اسفنجی جهان به کار و فعالیت اقتصادی خود ادامه دهد. اما آنچه بهظاهر خوشحالکننده و در باطن با نوعی نگرانی اکوسیستمی همراه و در سایه بودن یک قدرت روبروست استمرار آینده آن در یک منطقه خاص از مرکز کشور است که امروز با مشکلات عدیدهای ازجمله چالش حذف آب و آلودگیهای محیطزیست و صوتی روبرو میباشد زیرا توسعه آن چند سالی است کلید خورده که این مشکلات را مضاعف خواهد کرد. در حال حاضر ۹ پروژه گستردگی در فولاد مبارکه تعریف شده که هریک در مراحل مختلفی از اجرا قرار دارند. این طرحها با سرمایه ارزی حدود یک میلیارد یورو و بیست هزار میلیارد تومان انجام خواهد شد که بهاینترتیب برای گروه فولاد مبارکه حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان پروژه تا سال ۱۴۰۴ تعریف شده و در راه است. این طرحها شامل احداث واحد گرم ۲ مبارکه، افزایش ظرفیت تولید در فولاد هرمزگان از یک و نیم میلیون تن به ۲ میلیون تن فولاد در سال، تکمیل طرح ۸۰۰ هزار تنی فولاد سفیددشت و چند پروژه مهم دیگر ازجمله احداث واحد تولید الکترود گرافیتی یکی دیگر از ۹ پروژه توسعهای فولاد مبارکه است که بهطور پراکنده و خزنده در سطح کشور تا سال ۱۴۰۴ تکمیل و به بهرهبرداری میرسد و برای این شرکت و حتی سرزمین پروژهای استراتژیک به شماره میرود چرا که در حال حاضر مهمترین وابستگی صنعت فولاد به خارج در تأمین الکترود گرافیتی است که با امکان تولید آن در داخل بهواقع فولاد خودکفا خواهد شد. البته نیاز و تقاضای بازار طراحی شده و با توجه به اینکه در حال حاضر بخش قابلتوجهی از انواع ورقهای خاص و باکیفیت موردنیاز خطوط تولید صنایع مختلف از محل واردات تأمین میشود. به بهرهبرداری رسیدن هرچه سریعتر خطنورد گرم شماره ۲ فولاد مبارکه بازهم این اصفهان و محیطزیست آن و دیگر نقاط کشور است که باید هزینهها را پرداخت کنند زیرا با برداشت هر گام تازه صنعتی در اصفهان بهناچار متقاضی گردشگری و توریسم جهانی برای دیدن نوستالژیهای تاریخی آن چند قدم به عقب برمیگردند تا کویر بنشسته در حاشیه آن فرصت طلایی را برای قبضه این استان به دست آورد و سکنه بومی را ناچار به مهاجرت نماید. امروز اگرچه صنعت فولاد توانسته است نقشی قابلاعتنایی در منطقه و جهان داشته باشد اما نباید فراموش کرد که هزینههای دادهشده در کشوری چون ایران با غنای انرژی فراوان و نیروی کار ارزان و از دست دادن منابع فانی آبی دو استان همجوار طی این سالها که قسمت اعظم آن در صنعت ذوبآهن و فولاد صرف شده به دست آوردن برتریهای اینگونه در صادرات سرمایهها افزایش و واردات مصرفی و فاقد اعتبار دوچندان شوند افتخار چندانی را بهجز وهم و خیال پوچ و کم گذاشتن از امانت نسلهای بعدی نخواهد داشت! زیرا هدف نهایی که اعتلای وطن بوده در این میان مفقود گردد و اپوزیسیون اقتصاد کلان کشور توفیق به دست آوردن قدرت در سایه را داشته باشد که با طی این مسیر توانسته ضمن هزینه کردن سرمایههای غیرقابلبازگشت اکوسیستمی تا حدودی بر آن فائق آید! فولاد مبارکه امروز و بهظاهر قدرتی بلامنازع در اقتصاد که نشان داد با یک مانور ظاهراً ساده میتواند بانک مرکزی و بورس را نیز تحتالشعاع خود قرار دهد که نمونهای از آن را براثر سهلانگاریهای دولت دوازدهم در تعجیل برای سکون قیمتها طی همین اواخر و عرضه فولاد در بورس کالا شاهد بودیم تا همهچیز ازجمله صنعت پاییندستی خود را برای تهیه مواد اولیه ازجمله ورق که با مازاد تولید روبروست به چالش بکشد تا در این مانور توان دولتی در سایه بودن را محک بزند!
نویسنده: حسن روانشید
نویسنده: حسن روانشید