صهيونيستها كه از مقابله با جمهوري اسلاميايران ناتوان هستند توطئههاي بسياري را براي اجراي طرحهاي خود در پيش گرفته اند. در كنار تهديدات نظاميو تحريك غرب عليه جمهوري اسلاميايران، از نكات قابل توجه در طرحهاي صهيونيستها، مطرح كردن ادعاهايي در زمينه نقش ايران در ناآراميها و به ويژه در حوزه تروريسم عليه امنيت كشورها است.
اين توطئه از همان سالهاي آغازين پيروزي انقلاب اسلامياز سوي صهيونيستها طراحي شده كه از نمودهاي آن پرونده انفجار در مركز يهوديان آرژانتين( آميا) در دهه ۱۹۹۰ است. بررسي تحركات صهيونيستها در ماههاي اخير نشان ميدهد كه آنها باز هم اين سناريو را در ابعاد گسترده تري صورت داده اند.
ادعاهايي مبني بر دخالت ايران در حمله اي كه به كاروان صهيونيستها در هند صورت گرفت، مطرح شده است. ادعاي طرح ايران براي بمب گذاري در تايلند و گرجستان، ادعاي بازداشت دو ايراني در كنيا به اتهام تلاش براي بمب گذاري و اقدام تروريستي عليه مراكز عربستان، انگليس، آمريكا و رژيم صهيونيستي و نيز ادعاي نقش ايران در حمله به اتوبوس گردشگران صهيونيست در بلغارستان از جمله اين ادعاها است. اين مسائل در حالي از سوي محافل سياسي و رسانه اي صهيونيستها مطرح شد كه سران كشورهاي مذكور صراحتاً بر عدم نقش ايران در اين حوادث و بر روابط مسالمت آميز و همه جانبه با جمهوري اسلامي ايران تأكيد كرده اند. با توجه به اين امر، اين سوال مطرح است كه دليل پردازشها و فضاسازيهاي گسترده رسانه اي و سياسي صهيونيستها براي برجسته سازي و اتهام زني به جمهوري اسلاميايران در حوادثي كه ايران هيچ نقشي در آنها نداشته چيست؟
در پاسخ به اين پرسش چند نكته قابل توجه است.بخشي از تحركات صهيونيستها برگرفته از تقلاي آنها براي برهم زدن روابط ايران و ديگر كشورها است. زمان بندي ادعاهاي صهيونيستها در قبال حوادثي همچون حمله تروريستي در هند، تايلند و گرجستان نشان ميدهد كه در آن مقاطع زماني روابط اين كشورها با جمهوري اسلاميدر حال گسترش بوده است و به نوعي منافع صهيونيستها از جمله طرح به انزوا كشاندن ايران با ناكاميهمراه شده است. صهيونيستها كه از حضور ايران در معادلات جهاني به شدت در هراس ميباشند برآنند تا با فرافكنيها و تخريب چهره ايران روابط تهران با ساير كشورها را به چالش بكشانند. محور ديگر در اين زمينه، تحركات صهيونيستها براي توجيه حضور امنيتي و اطلاعاتي در كشورهاي مذكور است. يكي از اركان نفوذ صهيونيستها در كشورها استفاده از دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي مانند موساد است. نمود عيني اين امر، اعزام تيمهاي اطلاعاتي به بلغارستان پس از طرح ادعاي حمله به كاروان گردشگران اين رژيم در اواخر تير ماه است. با توجه به سابقه صهيونيستها و تحركات آنها براي نفوذ در كشورها ميتوان گفت كه طرحهايي مانند ادعاي نقش ايران در حملات تروريستي تايلند، هند، گرجستان، كنيا و بلغارستان در اين چارچوب طراحي شده است. مسئله مهم ديگر آنكه صهيونيستها به دنبال تخريب چهره ايران در جهان هستند. در اين چارچوب آنها در بازي رسانه اي ايجاد فضاي منفي با محوريت متهم سازي ايران، نقض حقوق بشر و حمايت از تروريسم را در پيش گرفته اند. آنها با اين رفتارها برآنند تا به رغم خود ايران را در انزواي منطقه اي و جهاني قرار داده در حالي كه افكار عموميرا براي تقابل نظاميبا ايران تحريك ميكنند. بر اين اساس ادعاهايي مانند نقش ايران در حوادث تروريستي هند، تايلند، گرجستان، كنيا و بلغارستان را ميتوان در اين چارچوب ارزيابي كرد.
در جمع بندي كلي از آنچه ذكر شد، ميتوان گفت كه بازي رسانه اي صهيونيستها بر اصل به چالش كشاندن روابط ايران و ساير كشورها، تخريب جايگاه جهاني ايران و توجيه دخالت اطلاعاتي و امنيتي و حتي نظاميصهيونيستها در امور كشورهاي هدف، تدوين شده است. بر اين اساس ادعاهاي مطرح شده عليه ايران در تحولات هند، تايلند، گرجستان، كنيا و بلغارستان نه بر اساس واقعيت بلكه در چارچوب سناريوپردازي صهيونيستها طراحي و اجرا شده است و در آينده نيز ادامه خواهد داشت. هر چند كه جايگاه جهاني ايران به گونه اي است كه اين تحركات نتوانسته خللي در آن ايجاد كند، چنانكه كشورهايي مانند تايلند، هند، گرجستان، كنيا و بلغارستان بر توسعه مناسبات با ايران تأكيد و تحركات فرافكنانه را در آن بي تأثير دانسته اند؛ امري كه ناكاميديگر در تحركات ضد ايراني صهيونيستها در جهان است.