در دنیای سیاست گاه سالها وقت لازم است تا چهره واقعی یک سیاستمدار و اهداف پنهانش آشکار شود. در واقع برخی سیاستمداران بخاطر تبحرشان در نقش بازی کردن، این توانایی را دارند که نیات واقعیشان را پشت نقابی از تظاهر مخفی کنند، ولی از آنجا که نیات واقعی به هر حال دیر یا زود باید ابراز شوند، چهره این سیاستمداران هم دیر یا زود افشا ميشود.
رجب طیب اردوغان مثالی کمنظیر یا شاید بینظیر از این نوع سیاستمداران است. اردوغان (متولد ۱۹۵۴) در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ نخستوزیر ترکیه بود و هماکنون هم رئیسجمهور این کشور آسیایی - اروپایی است. در طول این سالها رفتارهای او بویژه در عرصه سیاست خارجی بسیار متلون و گاه متناقض بوده است.
او در آغاز روی کار آمدنش، پس از آنکه نتوانست توفیقی در کسب کرسی اتحادیه اروپا به دست بیاورد، سیاست دوستی با کشورهای همسایه را پیش گرفت، ولی در سه چهار سال اخیر سیاستی بسیار عنادآمیز را با سوریه در پیش گرفته که این طبیعتا بر روابط آنکارا - تهران هم تاثیر منفی گذاشته است.
اردوغان که زمانی (۲۰۰۹) گریبان شیمون پرز را در اجلاس جهانی اقتصاد گرفت و علنا اسرائیل را کودککش نامید و بر سر ماجرای کشتار ملوانان ترک بر عرصه کشتی مرمره، قهرمان مسلمین شده و تحسین آزادگان جهان را برانگیخته بود، نزدیک سه سال است که همداستان با اسرائیل برای سرنگونی دولت بشار اسد تلاش ميکند و بر آتش جنگ مذهبی شیعه و سنی که توسط اسرائیل شعلهور شده، نفت ميریزد... اردوغان که در سال ۲۰۰۴ در ترکیه میزبان بشار اسد بود و او را برادر نامید و به همراه دمشق یک منطقه آزاد تجاری تاسیس کرد و به حذف ویزا برای مسافران دو کشور دستور داد، در سال ۲۰۱۱، به همراه عربستان و قطر و ارباب کل، امریکا، جنگ داخلی در سوریه را کلید زد... اردوغان که در سالهای آغازین نشستن بر مسند قدرت، خود را طرفدار دموکراسی معرفی ميکرد و این نوید را به ملت ترکیه و به جهان ميداد که از این پس با ترکیه دموکراتیک و آزاد روبرو خواهند بود، مردمی را که (در سال ۲۰۱۳) در اعتراض به سیاستها و رفتارهای مستبدانه او به خیابان آمده بودند به شدت سرکوب و دستور انسداد شبکههاي اجتماعی اینترنتی را صادر کرد.
اردوغان که در سالهای قبل مدام از اراده جدیاش برای صلح با کردها صحبت ميکرد (عاملی که باعث شد وی در آن سالها نزد کردهای ترکیه نسبتا محبوب شود)، در ادامه همان سیاست سرکوبی را که سالها دولت ترکیه بر ضد کردها پی گرفته بود، ادامه داد و به قول رهبران کردها، از جمله عبدالله اوجالان، کردها را بازی داد و اکنون هم با داعش در حمله به کوبانی همداستان شده و علنا خواهان سقوط این شهر است.
بله، اردوغان که سعی داشت چنین وانمود کند که در جنگ داخلی سوریه که با نیروهای معتدل نظیر ارتش آزاد هم پیمان است، در ماههای اخیر چهره واقعیاش را کاملا آشکار کرد و مشخص شد با وحشیترینِ گروههای افراطی و تکفیری یعنی داعش پیمان بسته از این گروه برای جنگ بر ضد اسد و بر ضد کردها استفاده ميکند.
واقعیت این است که جاهطلبیهاي اردوغان و تیمش تاکنون ترکیه را با چالشهای جدی مواجه کرده. مثلا حمایت بیحساب و کتاب آنکارا از اخوانالمسلمین مصر، باعث شد تا برکناری اخوان از قدرت، نه فقط برای این گروه بلکه برای ترکیه هم یک شکست جدی محسوب شود. همچنین، سرپا ماندن اسد پس از چیزی حدود سه سال و نیم و با وجودی که آنکارا همه تلاشش را برای سرنگونی او انجام داد. اکنون برای جهان آشکار شده که اردوغان در اساس ضدیتی با اسرائیل ندارد و اتحادی استراتژیک بین تلآویو و آنکارا در جریان است...
واقعیت این است که چهره اردوغان اکنون کاملا مخدوش شده؛ هم در عرصه داخلی و هم خارجی. در داخل، بخش بزرگی از او منزجرند و در خارج، وی را ریاکار و دغلباز مينامند. فعالان سیاسی در ترکیه معتقدند که سیاستهای اردوغان این کشور را به شدت دو قطبی کرده؛ عدهای شیفتهوار طرفدار او هستند و عدهای از او نفرت دارند، و این برای یک کشور یعنی فاجعه؛ یعنی نواخته شدن زنگ جنگهای داخلی و برادرکشی؛ و بیشک مسئول این وضع شخص اردوغان است.
مانی الوند