حكايت برخيها، همان حكايت رو دادن به مردهاي است كه... بقيهاش را خودتان ميدانيد.
اما به هر حال برخي مواقع بيدقتي يا كمدقتي باعث ميشود كه اين اتفاق هم بيفتد.
برخيها راستي راستي باورشان شده كه نه تنها بدهكار نيستند، بلكه طلبكار هم هستند. راست راست راه ميروند و پيشنهاد ميدهند و جوري ژست ميگيرند كه هر كه نداند فكر ميكند اينها از آن عاشقان و سينهچاكان نظام هستند و اگر بعد از آن فتنه معروف، كسي كاري به كارشان نداشته، به خاطر بيگناهيشان بوده است.
عجيبتر آنكه آنها همزمان با ششمين سال از آن اتفاقات تلخ، گويي موفق شدهاند روي افتضاحات خود «خاك» بپاشند و ذهن مردم را هم «پاك» كنند.
نخير جناب دبيركل فلان حزب كه اشك تمساح ميريزي و از تريبوني كه در اختيارت گذشتهاند سوءاستفاده ميكني. نه برادر من. بعضي كثيفكاريها نه به راحتي خاك ميشود و نه پاك.
شايد شش سال براي شما زمان زيادي باشد و فكر كنيد مردم آلزايمر گرفتهاند. شايد شما فكر كنيد مردم ظلم بزرگ دوستان شما را يادشان رفته است و حالا ميشود در مقام دفاع از آنها گفت «کلان نظام را قبول دارد و نیت بدی نداشت» اما ما فراموشكار نيستيم.
اساسا آدمها نميتوانند به راحتي ظلمي كه بر آنها روا شده را فراموش كنند. آنها كه به زعم بعضيها كلان نظام را قبول داشتند و نيت بدي نداشتند، مشكلشان فقط با احمدينژاد بود؟ آنها در برابر شعارهاي ساختارشكنانه چه كردند؟ در برابر توهين به امام، آرمانهاي امام چه واكنشي نشان دادند؟ آنها در برابر توصيههاي رهبري چه كردند؟
آنها كه نظام را قبول دارند (به گفته برخيها) چگونه هنوز نپذيرفتهاند كه از گذشته خود توبه كنند و بپذيرند كه داشتند با دروغهايشان، مملكت و نظام را به باد ميدادند؟
ادعاهاي مضحك برخي آقايان، شبيه فرو كردن سر در برف است. اظهاراتشان به لطيفه و هزليات ميماند. هرچند كه اين افراد به اندازه كافي تابلو هستند. گذشتهشان را اگر فيلم كنيم و جلوي رويشان بگذاريم، خودشان هم روي ديدن ندارند.
كسي قطعا فراموش نميكند ظلمي كه آنها و دار و دستهشان به نظام و مردم كردهاند. كسي يادش نميرود كه اينها بدهكاران بزرگ به نظام جمهوري اسلامي هستند. حالا اگر كسي بيايد به اسم «مردمسالاري»، ظالمان به مردم را «نخبه و عصاره ملت» خطاب كند، نميتواند صورت مسئله را پاك كند.
برخي افتضاحات با خاكپاشي پاك نميشود. اما برخيها با ژست طلبكاري ميخواهند بر آن خطاهاي بزرگ خود سرپوش بگذارند. آقايان اينكه نظارت استصوابي و بررسي صلاحيتها زير سوال برود، فتنهگران لقب مظلوم بگيرند، حقوق بشر غربي ملاك قرار گيرد و... راهحل خوبي براي بازيابي يك جريان شكست خورده و از چشم افتاده نيست. راه ديگر را امتحان كنيد كه ضرر نخواهيد كرد!
به عنوان نكته آخر بايد يك سوال را هم مطرح كنيم. اينكه چرا در دو شب متوالي در مراسم افطاري رئيسجمهور اتفاقاتي مشابه ميافتد؟ تيم تشريفات دقيقا مسئول چه كاري بوده و هست؟ آيا تريبوني كه رئيسجمهور در اختيار برخي افراد ميگذارد، بايد وسيلهاي براي عبور از خطوط قرمز شود؟ واكنش رئيسجمهور چه بوده و هست را هم بايد بدانيم.
البته ما در آن مراسم نبوديم و نميتوانيم قضاوت كنيم. اما اميدواريم رئيسجمهور محترم آن توصيه رهبري خطاب به ايشان و وزرايشان را همواره در ياد داشته باشد كه: «علائق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند. در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»