رژيم سعودي كه از سال ۲۰۱۵ با روي كار آمدن بن سلمان سياست راديكاليسم حداكثري را در پيش گرفته كه نتيجه آن زنجيره بحرانسازيهاي گسترده در منطقه و حتي همگرايي با دشمنان جهان اسلام همچون رژيم صهيونيستي است، سياستهاي نظامي جديدي را در پيش گرفته است.
بخشي از اين اقدامات در قالب خريدهاي تسليحاتي از آمريكا و انگليس صورت ميگيرد چنانكه از يك سو توافق يك ميليارد دلاري با آمريكا به امضا رسانده و از سوي ديگر انگليس بزرگترين قرار داد تسليحاتي خود با سعودي را كه شامل صدها ميليون دلار ميشود را به امضا رسانده است. بخشي ديگر از تحركات نظامي سعودي در قالب تشديد حملات به يمن صورت ميگيرد چنانكه در جنايتي بزرگ در ۱۷ مهر ماه با بمباران يك مراسم ختم يك هزار نفر را به خاك و خون كشيد. عمق اين جنايت چنان بود كه حتي سازمان ملل و آمريكا كه همواره حامي سعودي بودهاند نتوانستند در برابر آن سكوت نمايند و در نهايت وادار به محكوم سازي آن شدند. نكته نهايي آنكه سعودي در اقدامي قابل تامل اقدام به برگزاري رزمايش نظامي آن هم به صورت انفرادي در خليج فارس نمود. آنها بر اين ادعا بودهاند كه براي نمايش قدرت و نيز خط و نشان كشيدن براي جمهوري اسلامي ايران اين رزمايش را برگزار كردهاند.
مجموع اين اقدامات در حوزه نظامي در حالي صورت ميگيرد كه سعودي سعي دارد تا چنان وانمود سازد كه اينها برگرفته از اقتدار و توان بالاي نظامي آن است حال آنكه بررسي ريشهاي روند تحولات منطقه بيانگر نكاتي ديگر است. سعودي در منطقه با دو چالش بزرگ مواجه است. نخست آنكه تجاوز ۲۰ ماهه آن به يمن بدون دستاورد بوده و ايستادگي يمنيها در قالب نيروهاي مردمي و ارتش طراحي ائتلاف آمريكايي – سعودي را ناكام ساخته است. دوم آنكه جنگ افروزي سعودي در سوريه و عراق نيز نتيجه مطلوب را نداشته و ارتش اين كشورها در كنار نيروهاي مردمي و متحدان منطقهاي و فرامنطقهاي عراق و سوريه، شكست سنگيني را به سعودی متحمل ساخته است. در كنار اين مسائل سعودي با چالش ديگري به نام جاستا يا همان طرح كنگره براي شكايت مردم از سعودي به دليل دست داشتن در حادثه ۱۱ سپتامبر مواجه. با توجه به اين شرايط ميتوان گفت كه سعودي با رويكرد به راديكاليسم بيشتر در قالب نظامي كه در قالب خريدهاي تسليحاتي براي كشتارهاي بيشتر و برگزاري رزمايش در خليج فارس صورت ميگيرد، از يك سو به دنبال پنهان سازي شكستهاي خود است و از سوي ديگر با حربه، جهان را به آتش خواهد كشيد، سياست باجگيري از جامعه جهاني را در پيش گرفته است.
به هر تقدير ميتوان گفت آنچه سعودي در حوزه نظامي صورت ميدهد نه برگرفته از قدرت بلكه نشانهاي بر ضعفها و شكستهاي گسترده آن بويژه در يمن، سوريه و عراق است كه با راديكاليسم و كشتارهاي گسترده به دنبال پنهان سازي اين شكستها است.