نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها معروف به بی بی، در سفری راهی آمریکا شده تا چنانکه عنوان شده با ترامپ و مقامات دولت جدید آمریکا دیدار داشته باشد. در باب این سفر و اهداف آن نکاتی چند قابل توجه است. این سفر نه برگرفته از قدرت نتانیاهو بلکه برگرفته از چالشهای درونی و بیرونی وی است که با نمایش ظاهری قدرت به دنبال حفظ موقعیت سیاسی خود است بویژه با پروندههای فسادی که خود و همسرش دارد. نتانیاهو با ادعای توان تاثیرگذاری بر ساختار آمریکا به دنبال جلوگیری از سرنگونی خود و کابینهاش است. نکته دیگر آنکه استقبال امریکا از وی نشان میدهد که ادعای صلح خاورمیانه همچنان یک ادعای واهی است و فلسطینیها گزینهای جز ادامه مقاومت و انتفاضه ندارند. نتانیاهو با این سفر به دنبال انحراف افکارعمومی از داخل فلسطین از جمله مسئله شهرکسازیهای جدید، ممنوعیت پخش اذان، حملات جدید به غزه و نیز تحرکات علیه قدس است. همزمان با سفر نتانیاهو به آمریکا، رئیس رژیم صهیونیستی عنوان داشت که باید کرانه باختری ضمیمه اراضی اشغالی شده و به فلسطینیها حق شهروندی کامل داده شود. این سخنان نشان میدهد که ادعای راهکار دو دولتی و مذاکرات گفتوگوی نتانیاهو با آمریکا برای احیای مذاکرات سازش یک ادعای واهی است و آنها به دنبال سلطه بر کل فلسطین و نابودی این سرزمین هستند که خود سندی بر سراب بودن مذاکره و لزوم پایبندی بر مقاومت است. نکته دیگر آنکه شکستهای منطقهای از جمله در قبال سوریه و تزلزل شدید این رژیم در برابر مقاومت از علل این سفر است.
سوق دادن آمریکا به اعمال فشار بر کشورهای عربی برای سازش با این رژیم و دست کشیدن از مسئله فلسطین از جمله اهداف این سفر است که برگرفته از رفتارهای انفعالی عربی در برابر تجاوزات و جنایات اخیر این رژیم است. ادعاهای نتانیاهو مبنی بر گفتوگو با آمریکا برای مهار ایران که با ادعای اقدامی مشترک با کشورهای عربی عنوان میشود برای ایجاد شکاف درون جهان اسلام است که با دروغپردازی و پنهانسازی نقش ایران و مقاومت در امنیت و وحدت جهان اسلام صورت میگیرد. همچنین وعدههای آمریکا برای تقویت توان نظامی رژیم صهیونیستی در حالی که نشانگر عدم صداقت آمریکا در حمایت از متحدان عربیاش است اقدامی برای ایجاد رقابت تسلیحاتی در منطقه برای سرکیسه کردن کشورهای عربی است. یک نکته مهم در سفر نتانیاهو سوء استفاده از بحران داخلی و شکاف درون ساختار آمریکا برای باجگیری از این کشور است. خیانتهای رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیستی به اوباما به عنوان درس عبرت برای ترامپ قابل توجه است. صهیونیستها حتی به تعهدات خود به حامیانشان نیز پایبند نبوده و صرفا برای منافع خود اقدام میکنند که خیانتشان به اوباما نمودی از آن است که میتواند در قبال ترامپ نیز تکرار شود. با استناد به این خیانت تاکید شود که چنین رژیمی قطعا نمیتواند طرف مناسبی برای آنچه مذاکرات فلسطین نامیده میشود باشد و این خود سندی بر لزوم مقاومت به عنوان تنها گزینه است. با توجه به اینکه صهیونیستها تحقق دیوار مکزیک را برابر با مشروعیت یافتن دیوار حائل میدانند از اهداف این سفر را فشار بر آمریکا برای اجرای این طرح تشکیل میدهد.