اغلب دوستان اصلاحطلب از هر گروه و حزبی سهمخواهی و مال من است را دوست دارند، حالا میخواهد لیست نوشتن و تکرار کردن باشد یا میخواهد فشار بر رئیسجمهور برای انتخاب وزرا علیالخصوص وزیر زن باشد یا همین چشمهی آخر دوستان مبنی بر فشار بر شهردار همفکر و همنظر خود برای انتخاب معاونین. وقتی هم گوش به حرف دوستان سهمخواه ندهند گوششان پیچانده میشود. حالا اگر زور نرسد با حرف زدن و مصاحبه و تیتر و عکس یک کردن روزنامه و رسانههای خود این کار را میکنند و اگر زورشان برسد مانند نمونه شهردار تهران دست و پایش را قیچی میکنند.
حکایت این شورا از آن شوراهای عجیب و غریب است که شاید زودتر از شورای اول به سرازیری رفته است. شورایی پرحاشیه که هر روز یک خبر، یک جنجال و یک حاشیه از آن به بیرون درز میکند. از ماجرای انتخاب پیش از موعد شهردار و رئیس شورای شهر توسط بزرگان خودشان، تا فردای مراسم تحلیف اعضای شورا و متروسواری لاکچری و ارباب رعیتیشان، از تعطیلی یک هفتهای تابستانیشان پس از برگزاری تنها ۷ جلسه، از ماجرای خرید ماشین و تبلتهای گرانقیمت امریکاییشان و هزینهای که روی دست اعتبارات شورا گذاشتند، از توئیتهای عجیب و غریبشان درباره دفاعمقدس و همین رکورد عجیب و غریب اعضای شورا برای برگزاری یک ساعته جلسه در روز گذشته برای شهری که به گفته خودشان شهری سوخته است و باید جبران مافات ۱۲ سال مدیریت جهادی قالیباف را بکنند.
به گزارش جهاننیوز، در بیش از یک ماهی که از مدیریت جدید شهری تهران میگذرد، زخم اختلافات درونی در حال سر باز کردن است، اختلافاتی که در نهایت میتواند به رویارویی شهرداری و شورای اصلاحطلب تمام شود.
به نظر میرسد اعضای شورای شهر تهران، ری و تجریش، براساس سیاستهای درون جناحی قصد دارند تا اختیارات شهردار تهران را کاهش دهند. شورا که اکثریت آن از دو حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت تشکیل شده در جریان تعیین معاونان و شهرداران منطقه به اختلافاتی برخوردهاند و شهردار کارگزارانی تهران در آینده با محدودیتهای بیشتری نیز روبهرو خواهد شد.
حتی در زمان انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران، درگیریها میان کارگزاران و اتحاد ملت در جریان بود تا هر یک گزینه خود را به بهشت برسانند ولی در اوج این تنشها، تقسیمبندی مدیریت شهری کار را به حل موقتی تنازع کشاند.
با وجود این، با شروع فصل جابجاییها و تغییرات، محمدعلی نجفی بر خلاف خواست اعضای شورای شهر که قرار بود با آنها در مورد انتصابات به مشورت بپردازد، معاونانی انتخاب کرد که صدای اعتراض برخی از اعضای شورای شهر را بلند کرد. آنها معترض بودند که چرا نجفی برخلاف قول و قرارها از مشورت اعضا بهرهای نبرده و از کسانی استفاده کرده که در سن بازنشستگی به سر میبرند. در زمینه انتخاب شهرداران منطقه و استفاده از برخی از مدیران سابق شهرداری نیز، نجفی متهم به مسامحهکاری و بیتوجهی به خواست شهروندانی شد که به لیست امید در انتخابات شورای تهران رای دادهاند.
در چنین حالتی بود که زمزمههای کاهش اختیارات شهردار تهران بالا گرفت. هرچند شورای شهر تهران را یک دست اصلاحطلب میدانند و برای آنکه حتی یک اصولگرا به این شورا راه نیابد از خیر شهردار شدن محسن هاشمی گذشتند، اما با این وجود به مانند شورای اول، وجود اختلاف میان گروههای اصلاحطلب به صورت ذاتی وجود داشته و این محل نیز همواره سبب معضلاتی برای کشور و تهران شده است.
کاهش اختیارات شهردار تهران به بهانههایی چون بیانضباطی مالی و... در دست تنظیم است. این خبر را اعطا، سخنگوی شورا اعلام کرده است: «طراحان این طرح اعتقاد دارند باید ابتدا بازه زمانی مشخصی را در نظر بگیریم که اختیارات تفویض شده در این بازه زمانی احصا شود. در این بازه زمانی، میتوان ارزیابی کرد کدام اختیار ملغی شود و کدام اختیار تداوم داشته باشد و شهرداری میتواند نظراتش را در رابطه با اختیاراتی که ضروری میداند به شورا منتقل کند.»
پیشتر نیز افشین حبیبزاده رئیس کمیته عمران شورای پنجم شهر تهران درباره کاهش اختیارات شهردار توسط شورای شهر گفت: معتقدیم برخی اختیارات شهردار تهران توسط شورای شهر باید لغو شود.
وی با اشاره به موضوع بازنگری در اختیارات شهردار تهران که توسط شورای شهر صورت میگیرد، اظهارداشت: آنجایی که اختیارات شهردار طبق تکلیف قانونی مشخص شده مثل بهرهبرداریها از املاک و واگذاری آن به افراد باید مجددا بررسی شود.
این عضو شورای شهر تهران ادامه داد: پیشنهاد ما لغو تفویض اختیارات شهردار تهران توسط شورای شهر است. علاوه بر این مهلتی مشخص میشود تا شهرداری مواردی که علاقمند به تفویض اختیار است را اعلام کند و آن موارد مجددا در شورا مورد بررسی قرار گیرد.
با وجود آنکه به نظر میرسید حضور یک طیف در مدیریت شهری باعث کاهش تنشها و اختلافات میشود، اما تجربه شورای اول ثابت کرده که اصلاحطلبان هرگز نمیتوانند دور یک میز با یکدیگر جمع شوند و بر سر منافع و سهمها به وحدت رویه دست پیدا کنند. در شورای اول شهر تهران، سهمخواهیها کار را به آنجا رساند که سه شهردار در عرض دو سال در تهران انتخاب شدند و هیات رئیسه شورا چند بار دستخوش تغییرات شد.
الویری که اینک در جایگاه یکی از اعضای شورای شهر تهران قرار گرفته، در زمانیکه با رای شورای اول به پست شهرداری تهران رسیده بود، دخالتهای اعضا را یکی از دلایل اخلال در روند مدیریت خود دانسته بود. وی در اظهارنظری در آن زمان گفته بود: «برخی از اعضای شورای شهر بر این باور بودند که بایستی در کارهای اجرایی هم دخالت داشته باشند و حوزه کار خود را فراتر از یک عضو شورا و کارهای تقنینی آن میدانستند. به عنوان مثال انتظار داشتند در عزل و نصب شهرداران مناطق و مدیران شهری شهردار طبق نظر آنها عمل شود و یا حداقل از آنها مشورت بگیرد و یا برخی اوقات مصوباتی را مطرح و تصویب میکردند که با نوع کار اجرایی شهرداری و فعالیت شهردار سازگاری نداشت.»
مشکل اساسی آنجا بود که هر یک از اعضای شورا به دنبال سهم خود از امتیازات شهری بودند. به طوریکه با انتخاب الویری به عنوان شهردار و نقل مکان وی به یک خانه مجلل با بودجه شهرداری، اعضای شورای شهر را نیز بر آن داشت تا درخواست ملک و تراکم کنند. به گونهای که شورا مجبور شد یک ساختمان در خیابان الهیه تهران به این اعضا از جمله ابراهیم اصغرزاده اختصاص دهند.
به تدریج سهمخواهیها به تقابل شهردار، معاونین شهردار و شهرداران مناطق با اعضای شورا تبدیل شد و کاهش اختیارات شهردار تهران در شورا به جریان افتاد. اتفاقی که به استعفای اجباری الویری و ادامه کشمکشها و در نهایت انحلال شورا ختم شد.
مرور تحولات شورای اول نشان میدهد که هرچند اصلاحطلبان در ابتدا سعی میکنند تا از آشکار شدن اختلافات پرهیز کنند ولی در ادامه همین موضوع تبدیل به امری لاینحل و معضلات بعدی در اداره شهر میشود و روند توسعه تهران را که در یک دهه اخیر با شتاب دنبال میشد را نیز کند خواهد کرد.
حال این سرنوشت در انتظار نجفی است. اما در آن سوی ماجرا الویری و همکارانش ایستادهاند و به نظر هم نمیرسد از گذشته درس گرفته باشند و همان جدالهای شورای اول در حال اوج گرفتن هستند.
با همه این تفاسیر دعا میکنیم که حضرات دست از این بازیهای سیاسی و سهمخواهیها و لجبازیهایشان بردارند و به فکر مشکلات شهر و مردم تهران باشند. کاش حداقل این یک دعایمان مستجاب شود.