در دوره نخست دولت تدبیر و امید تمام مطالبات حوزه بانوان به وسیله مسایلی کماهمیت مانند دوچرخه سواری به حاشیه رفت و کمتر به مسایل مهمی چون مرخصی زایمان زنان، بیمه زنان خانهدار و کمک به بدسرپرستها پرداخته شد و کمتر آسیبهای اجتماعی ناشی از مطلقه شدن زنان مورد بحث قرار گرفت و اینبار نیز در دوره خانم ابتکار این مطالبات مهم با سیاسی کاری مورد انتظار از او، به حاشیه رفته و استادیوم رفتن زنان برجسته شده است!!
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور در امور زنان اخیراً اظهار نظرهای در مورد برخی ازمسائل زنان کرده است که اگرچه این مسائل نیز در جای خود پرداختنی است اما نسبت به مسائل روز زنان کشور و شرایط آنان اولویتی ندارد. از جمله مسائلی که وی به آنها اشاره کرده است پوشش ندادن مسابقات تیم فوتسال زنان در صدا و سیما، حضور زنان در ورزشگاهها، اعمال محدودیتهای سلیقهای در اجرای کنسرت زنان؛ و...بود. البته این اولین بار نیست که برخی از خانمهای مسئول در کشورمان درمورد امور زنان چنین اظهار نظرهایی را بیان میکنند. اما آیا در شرایط فعلی کشور مهمترین مسئله زنان حضور در ایستادیوم یا برگزاری کنسرت است؟ آیا سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور بایستی این مسائل زنان را در اولویت خط اصلی کارهای خود قرار دهند یا آنکه زنان با مسائل دیگری هم که توجه به آنها به مراتب ضروری تر است روبرو هستند و نیاز است تا راه کارهایی برای آن تدوین شود.
در این میان به نظر میرسد که برخی نیز تلاش میکنند تا با طرح مشکلات بانوان، غوغای تبلیغاتی رسانه ای، حاشیه ای بسازند تا در ورای آن به اهداف سیاسی پنهان خود دست یابند.
نگاهی به مشکلات زنان
نگاهی به مشکلات زنان در حال حاضر نشان میدهد که زنان با مشکلات متعددی در جامعه برای رسیدن به حقوق اولیه خود روبرو هستند. زنان به عنوان نیمی از واقعیت جمعیت کشور در جامعه ایرانی حضور دارند که وجود تندرویهای افراطی، نزاعهای سیاسی و خود باختگی فرهنگی موجبات مشکلات متعددی برای آنان شده است.
برای مثال ساختار شغلی بسیاری از مشاغل کاملاً مردانه است و همین امر فشار مضاعفی را به زنان وارد میکند و دسترسی زنان به مشاغل سطح بالا یا کاملاً مسدود و یا بسیار محدود است.
در عین حال امکانات زیرساختی برای حمایت از کار کردن زنان یا اصلاً وجود ندارد و یا بسیار محدود است و در بسیاری از موارد درکاری یکسان زنان درآمدی کمتر از مردان دارند
امروزه بیش از یک سوم از خانوارهایی که سرپرستی آنها با زنان است فقیر هستند و از عدم امکانات کافی رنج میبرند.
نگاه قانون اساسی به زن
این درحالی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به کرامت و شخصیت انسان، اعم از زن و مرد توجه جدی شده، تا آنجا که در بند ۶ اصل دوم این قانون، ایمان به کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خداوند به عنوان یکی از پایههای نظام جمهوری اسلامی شمرده شده است. این توجه و اهتمام در مورد زنان، دو چندان شده و این قانون در موارد متعددی بر پاسداشت شخصیت انسانی زن و زمینه سازی برای رشد شخصیت او تأکید کرده است.
در بخشی از مقدمه قانون اساسی، پس از معرفی خانواده به عنوان «واحد بنیادین جامعه و کانون رشد و تعالی انسان» در مورد شخصیت انسانی زن چنین آمده است:« زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت (شیء بودن) و یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی، پیشاهنگ، و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات است و در نتیجه، پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.در اصل بیست و یکم قانون اساسی نیز آمده است: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او...فراهم نماید.
حال این پرسش مطرح است که آیا سیاست گذاریها، برنامه ریزیها، قانون گذاریها و اقدامات اجرایی مرتبط با زنان در دو سه دهه گذشته به گونه ای بوده است که کرامت و ارزش انسانی آنان را آن گونه که قانون اساسی جمهوری خواسته است، پاس دارد و زمینههای مساعد برای رشد شخصیت آنها را فراهم شود؟
دستاوردها علی رغم دستاوردهای بسیاری که در سالهای اخیر در موقعیت زنان در سرتاسر جهان ایجاد شده است هنوز چالشهای جدی بر سر راه آنها وجود دارد که به بعضی از موارد اشاره میشود.
فرافکنی موضوعات اصلی
در این میان ازآنجا که بحث زنان بدلیل حساسیت فراوان و قابلیت افراط و تفریط در آن، همواره دستاویز مناسبی برای جذب آراء و همراهمی جامعه با سیاستمداران به شمار میرود.
حالا درست در زمانی که دولت رسالت واقعی خود در پرداختن به مشکلات و معضلات اقتصادی و فرهنگی مردم را به فراموشی سپرده است، به نظر میرسد برخی از مسئولین با پرداختن به سیاسی کاری وفرافکنی سوژههایی چون حضور زنان در ورزشگاه را مطرح کرده و منافع جناحی خود دنبال میکنند
در نهایت
متاسفانه درحال حاضر به دلیل مشکلات حوزه زنان خصوصا زنان سرپرست خانوار و نادیده گرفتن حقوقی که از زنان در قانون اساسی و قوانین دیگر مصوب شده و اجرایی نشده بسیاری از زنان جایگاه مادری خود را کمتر مورد نظر قرار داده و با احتیاط درباره فرزدند آوری صحبت میکنند اما این مشکلات با نادیده گرفتن اولویتها و نیازهای زنان امروز توسط مشئولانشاتن تشدید شده و طرح مسایلی که معاون امور زنان آن را مساله زن میداند بیشتر به این موضوع دامن میزند.
از سوی دیگر در عرصه اجتماعی نیز وضعیت بسیاری از زنان تناسبی با شان انسانی آنها ندارد تا آنجا که بسیاری از زنان سرپرست خانوار درحالی مشغول به کار هستند که حمایتهای ناچیز دولت کفاف مخارج سنگین آنها را نمیدهد، و برخی از آنها به کارها یی که شأن انسانی آنها ارتباطی ندارد، روی آورده اند و چشم انداز روشنی هم برای اصلاح این وضع وجود ندارد.
برای مثال علی رغم اینکه ساختار تحصیل در بسیاری از رشتهها زنانه است، ساختار شغلی کاملاً مردانه است و دسترسی زنان به مشاغل سطح بالا یا کاملاً مسدود و یا بسیار محدود است. زنان عمدتاً در مشاغل سطح پایین، کم درآمد و یا نیمه وقت قرار داده میشوند. امکانات زیرساختی برای حمایت از کار کردن آنها یا اصلاً وجود ندارد و یا بسیار محدود است.
در این میان متأسفانه اقداماتی هم که در چند سال گذشته برای دفاع از حقوق زنان و بهبود شرایط آنها در جامعه صورت گرفته است نه تنها کمکی به اصلاح این وضع نکرده بلکه جامعه ما را با بحرانی تازه روبرو کرده و منجر به تزلزل بنیان خانواده شده است. در این میان ضرورت دارد که برنامه ریزیها، سیاستگذاریها، قانونگذاریهای مرتبط با زنان با توجه به واقعیتهای موجود در جامعه تدوین شود.
مطالعه و تحقیق در مورد مسایل زنان میتواند بسیاری از غفلتهای گذشته را جبران نماید و دانش جدیدی را برای سیاستهای اجتماعی فراهم سازد.. دیدگاههایی که علی رغم داعیههای خود از درک مسایل زنان عاجز میباشند.
در نهایت میتوان اینطور عنوان کرد که بزرگنمایی حضور زنان در ورزشگاه و امثالهم که به غلط از سوی ابتکار به عنوان اولویت نخست جامعه زنان مطرح میشود، موضوعی حاشیهای است که به نظر میرسد پرداختن به آن رازی را در درون خود دارد. عدهای معتقدند که پاسخ به چرایی این ماجرا خیلی سخت نیست، تنها لازم است به موضوعات اصلی این روزهای کشور و مطالبات اصلی مردم و مباحث پیرامون تورم افسارگسیخته، مشکلات معیشتی، عدم موفقیت برجام، عملکرد دولت و فراکسون امید و امثالهم که این جریان کارنامه قابل دفاعی ندارد، در این روزنامهها بنگرید. در این شرایط این دسته از مطبوعات راهی جز پرداختن به موضوعات حاشیهای ندارند.