خروجی جلسه رئیسجمهور با اقتصاددانان چه بود؟ این سوالی است که طی دو روز اخیر دهان به دهان میچرخد اما بیش از آنکه جوابی داشته باشد این مساله مطرح میشود که چرا اقتصاددانان به صورت گزینشی دعوت شده و شاید بخش اعظم اقتصاددانانی که در طول ماههای اخیر عملکرد و روند فعالیت دولت را زیر ذرهبین نقد قرار دادند حضور نداشتند.
این نقطه نظرات در حالی مطرح شده که براساس اعلام سایت رسمی ریاست جمهوری در طول جلسه ۳ ساعت رئیسجمهور این تعداد از اقتصاددانان در فضایی صمیمی با رئیسجمهور، به طرح دیدگاهها و نظرات خود برای برون رفت از مشکلات اقتصادی کشور پرداختند.
خروجی مبهم
گفته میشود در این جلسه ۳ ساعته مواردی همچون راههای برونرفت از رکود و ایجاد شتاب در رشد اقتصادی، وضع تورم، ضرورت تغییرات سریع و باورپذیر در هدفگذاری اهداف مدنظر اقتصادی، تقویت سیستم ارزیابی سیاستها، ضرورت دخالت بیشتر دولت در بازار ارز، ضرورت مدیریت و کنترل تبعات شوکهای اقتصادی برای مصرفکننده و تولیدکننده، تقویت تعامل با جهان، بهرهگیری بیشتر از نظر اقتصاددانان در طرحهای اقتصادی پیش از اجرا، ضرورت وجود فرماندهی برای مقابله با تحریمها، ضرورت ارائه بستههای مشروط حمایتی از بنگاههای بزرگ اقتصادی، ضرورت توجه بیشتر به اقتصاد منطقهای و اقتصاد بنگاهها و تقویت تیم اقتصادی دولت مدنظر قرار گرفته است اما اینکه چه خروجی از این موارد ارایه شده قرار ست حاصل شود مسالهای است که همچنان مبهم است.
مشکلی حل نشد
در یک جمعبندی کلی از آنچه در دیدار اقتصاددانان با رئیسجمهور رخ داد چند نکته و مساله کلیدی را میتوان مدنظر قرار داد که توجه به آنها خالی از لطف نبوده و بعضا میتواند پاسخ بسیاری از سوالات مبنی بر اینکه چرا مشکلات موجود در اقتصاد حل نشده و هر روز یک بازار از بازارهای اقتصادی کشور دچار چالش میشود را مورد ارزیابی قرار داد. نکته قابل تامل در نشست برگزار شده آن است که در این نشست اقتصاددانان سرشناس و برجسته کمتر حضور داشتند و حتی گفته میشود برخی که دعوت شده بودند تمایلی به حضور نداشته و در جلسه حاضر نشدهاند.
طبق اطلاعات منتشر شده در این جلسه محسن رنانی، احمد توکلی، حسین عبدهتبریزی، بایزید مردوخی، سعید لیلاز، حجتالله میرزایی، کامران ندری، سهراب دلانگیزان، زهرا کریمی، جعفر خیرخواهان، سعید اسلامیبیگدلی، کوثر یوسفی، حمید زمانزاده، صادق الحسینی و... حضور داشتند که یک برآورد سرانگشتی از این تعداد خود نمایان میکند که اقتصاددان برجستهای در جلسه حضور نداشته و اگر داشته از بدنه خود دولت بوده است. به عنوان مثال عبدهتبریزی و سعید اسلامی به عنوان مشاوران دولت در حوزه راه و شهرسازی هستند که از ابتدای دولت یازدهم در این منصب گمارده شدهاند و کمتر دیده شده که این دو نسبت به سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده از سوی دولت موضع مخالفی گرفته باشند.
اما در مقابل افرادی همچون مسعود نیلی، موسی غنینژاد، حسین راغفر، فرشاد مومنی، حسن طایی، علی عربمازار، عباس شاکری، محمد طبیبیان، محمدمهدی بهکیش، حسن درگاهی، محمد ستاریفر و... که سالهاست در جرگه کارشناسان اقتصادی قد علم کردهاند در این جلسه حضور نداشتند که البته برخی صحبتها حکایت از این دارد که افرادی همچون فرشاد مومنی، مسعود نیلی، موسی غنینژاد، علی عربمازار از جمله افرادی بودند که دعوت شدهاند، اما علاقهای به حضور پیدا نکردند.
هرچند برخی غیبت اقتصاددانان برجسته و افرادی همچون نیلی، طبیبیان و غنینپاد را از اصلیترین نکات این جلسه بر میشمارند و مدعی هستند که نارضایتی آنها از دولت سبب بروز این قبیل اتفاقات شده است اما فارغ از همه اینها بحث اصلی در این بین آن است که این نشست به قولی ۲.۵ ساعته و یا ۳ ساعته خروجی را که باید نداشته است.
دعواهای کودکانه
اگر نخواهیم بپذیریم که برخی بازیها و دعواهای کودکانه در میان این کارشناسان وجود ندارد و نباید بپذیریم که عدهای به خاطر عدهای دیگر از حضور در این جلسه خودداری کردهاند اما اینکه این جمع بدون احتساب برخی اعضای دولت جمعی حدودا ۲۰ نفری بوده است و این در حالی است که شرایط کنونی اقتصاد و مشکلات موجود در آن که برخی از آنها به مرحله بحران رسیده است فراتر از آن است که جمع گزینش شدهای از اقتصاددانان بتوانند برای آن راهحل جستوجو کنند و با تعداد قابل توجهتری از اساتید برگزار میشود حداقل میتوانست یک خروج از بحران برای کوتاهمدت داشته باشد.
نکته قابل تامل دیگری که دراین نشست میتوان به آن اشاره کرد این است که بحرانهای اقتصادی موجود چیزی نیست که با یک نشست ۳ ساعته حل و فصل شود و جا دارد که سلسله نشستهای به این منظور با حضور رئیسجمهور و تصمیمگیران جرا شود اما آن طور که از شواهد امر بر میآید چنین نگرشی در برگزاری این جلسه وجود نداشته است و معلوم نیست این جلسات قرار است تداوم داشته باشد یا نه.
اینکه توقع داشته باشیم که از این جلسه ۳ ساعته سیاستهای جدید و راهکارهای اساسی جدا از سیاستهایی که تاکنون برای بازار ارز و سکه، کاهش نرخ بیکاری و یا حل معضلی به نام صندوقهای بازنشستگی و... بیرون بیاید، انتظار بیجایی است اما نباید فراموش کنیم که این اتفاقات در شرایطی رخ داده که کشور نه با چند چالش که با تعداد قابل توجهی ابرچالش روبهروست که گفت و شنودی ۳ ساعته یا راهحل و فصل کردن آن نیست.
بار کج به منزل نمیرسد
چراکه این بحرانها نیازمند بررسی دیدگاههایی اقتصادی با نگاه غیردولتی است چراکه اگر دیدگاههای دولتی میتوانست مرهمی باشد تاکنون اینبار کج را به منزل رسانده بود.
آنچه از برآیند این اقدام دولت و برخی از اعضا آن میتوان عبرت گرفت آن است که اشد جلسهای به این منظور وبا نیت حل مشکلات اقتصادی برگزار شود به جای آنکه تعدادی کارشناس اقتصادی گرد رئیسجمهور گرد هم بیایند تلاش شود تا سلسله جلساتی با حضور روسای سازمان برنامه ،بانک مرکزی و یا حتی متولیات اصلی وزارت اقتصاد و نه سرپرستهای آن برگزار شود که بتوان امیدوار بود که حرفهای اقتصاددانان در این سلسله نشستها شنیده شده و راهکارهایی که آنها ارایه میکنند تبدیل به یک نسخه کارگشا شود.
به سخن دیگر در شرایطی که کشور وزیر اقتصاد ندارد و رئیس بانک مرکزی آن هم اسیر چالشهای سازمان تحت نظارت خود است و دیدگاه برخی از اقتصاددانان عضو هیات دولت هم مورد قبول تعداد قابل توجهی از کارشناسان اقتصادی برجسته کشور نیست شاید بهتر باشد که اقدام جدیتر و منطقیتری صورت گیرد چراکه از قدیم ایان گفتهاند با یک گل و یا به تعبیری یک جلسه نمیتوان انتظاری برای تحول اقتصادی داشت.