سینمای طنز، یک ژانر از دهها ژانر سینمایی است که برخی کارگردانها و فیلمسازان در جهان یا فقط در همین بخش به کار سینمایی میپردازند یا در کنار کارهای جدی دیگر خود، به سراغ ساخت فیلم طنز نیز میروند.
سینما علاوه بر یک که یک صنعت و هنر سرگرم کننده است، وظیفه اصلی آن آگاهی بخشی، روشنگری، جریانسازی بر اساس سیاستهای حاکم بر کشور، فرهنگ سازی و انتقاد منطقی است، البته که وظایف دیگری هم دارد که مهمترین آنها را نام بردیم.
در این میان در دنیای سینما بخشی به نام طنز و کمدی وجود دارد که برای ایجاد نشاط و شادابی جامعه نیاز است.
جامعه بدون طنز قطعاً فرسوده و غمگین خواهد بود و سینما برای پر کردن این بخش از زندگی مردم وظیفه سنگینی دارد. اما آیا طنز به هر شکل و فرمی میتواند در جامعه ساخته و پخش شود؟ آیا میتوان طنز را با هجو، لودگی، بی ادبی، استفاده از کلمات سخیف و زشت، نشان دادن برخی رفتارهایی که ناهنجار است و باعث بدآموزی میشود و دهها رفتار و کردار اشتباه دیگر در کنار هم گذاشت؟
قطعا میان این دو مقوله فاصلخ زیادی وجود دارد اما هم اکنون در کشورمان فیلمهایی به نام طنز ساخته میشود که هیچ بویی از این بخش مهم سینمای جهان نبرده است.
بیشتر فیلمهای سینمایی به نام طنز که در ایران ساخته میشود سعی دارد به هر وسیلهای بیننده را بخنداند حتی با الفاظ رکیک، رفتارهای ناهنجار، لودگی و بازیهایی که رفتار بازیگران سعی دارد حتی با شوخی جنسی مخاطب را به سینما بکشد و سطح فرهنگی جامعه را تنزل دهد.
نمونههای چنین فیلمهایی که به نام طنز در سینمای کشور ساخته و پخش میشود زیاد است. ایران طنز پرداز کم ندارد و این نویسندگان در آثار نوشتاری خود به خوبی توانستهاند حرف و سخن خود را در قالب طنز بیان کنند و طعنه و کنایهای هم که میخواستند، بزنند.
اما طنزی که اکنون در پرده سینماها است، آن طنز فاخر و تأثیر گذار نیست. شاید نتوان نام چنین فیلمهایی را در قالب فیلم طنز گنجاند چرا که از استانداردهای لازم یک طنز برخوردار نیست. تاثیر بسیار زیاد آثار هنری بر ناخودآگاه انسان باعث میشود تا محتوای این آثار از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
نظریهپردازان بسیاری درباره این تاثیر صحبت کردهاند، اما شاید مهمترین آنها واقعگرایان باشند که درباره آموزش صحبت کرده و هنر را از عناصر مهم آن دانستهاند.
فردریک شومان یکی نظریهپردازان مهم واقعگرا که تاثیر مفاهیم مختلف بر سیاست و جامعه را تفسیر میکند، سینما و نمایش را سبب آموختن عمقی بسیاری از مسائل حتی امور پیچیده در انسانها بیان میکند، این دانشمند از اساس هنر را راهی برای تعلیم مفاهیمی میداند که باید در ناخودآگاه انسان مؤثر باشد. در این میان متولیان فرهنگی کشور، سه زیادی در زمینه ساخت فیلمهای سینمایی در هر زمینهای به ویژه طنز سهم دارند و آنها هستند که خط و ربط ساخت فیلم ها را مشخص میکنند. تبدیل ذائقه مردم از فضای فاخر به طنز هجو، مسئلهای است که تاکنون به آن اهمیت داده نشده و در این زمینه تنها به نگاه سرگرم کننده و خنده دار بودن فیلمها اهمیت داده شده و به محتوای فیلمنامههای طنز بیتوجهی شده است. اکنون فیلمهای طنزی در کشور است در حال اکران است که با فروش میلیاردی خود به فیلمهای دیگر طعنه میزند.
شاید برخی از منتقدان اعتقاد داشته باشند که جامعه نیاز به چنین فیلمهایی دارد تا مردم در شرایطی که به دلیل مسائل اقتصادی و اتفاقاتی که بر سر کشور آوردند، کمی بخندند و شاد شوند اما خنداندن مردم به هر قیمت؟!
البته سینمای ایران در همه زمینههای صنعت سینما ضعفهای زیادی دارد اما حرف برای گفتن هم بسیار دارد.
مهمترین ضعف سینمای ایران ضعف در فیلمنامه است، این مسئله در بخش سینمای طنز نیز وجود دارد که همین باعث شده تا نویسنده فیلمنامه طنز و کمدی، به سوی لودگی و سخیف بودن برود تا این که یک طنز فاخر بنویسد.
قدر مسلم برای پایان دادن به این یکه تازی بی منطق فیلمهای طنز ضعیف و سخیف، مسئولان فرهنگی کشور، فرهیختگان و دلسوزان فرهنگ و هنر ایران باید پای کار بیایند و اصلاحات و تغییرات اساسی در این زمینه به وجود بیاورند تا فضای سینمای طنز کشور از وضعیت موجود نجات یابد.
سینما علاوه بر یک که یک صنعت و هنر سرگرم کننده است، وظیفه اصلی آن آگاهی بخشی، روشنگری، جریانسازی بر اساس سیاستهای حاکم بر کشور، فرهنگ سازی و انتقاد منطقی است، البته که وظایف دیگری هم دارد که مهمترین آنها را نام بردیم.
در این میان در دنیای سینما بخشی به نام طنز و کمدی وجود دارد که برای ایجاد نشاط و شادابی جامعه نیاز است.
جامعه بدون طنز قطعاً فرسوده و غمگین خواهد بود و سینما برای پر کردن این بخش از زندگی مردم وظیفه سنگینی دارد. اما آیا طنز به هر شکل و فرمی میتواند در جامعه ساخته و پخش شود؟ آیا میتوان طنز را با هجو، لودگی، بی ادبی، استفاده از کلمات سخیف و زشت، نشان دادن برخی رفتارهایی که ناهنجار است و باعث بدآموزی میشود و دهها رفتار و کردار اشتباه دیگر در کنار هم گذاشت؟
قطعا میان این دو مقوله فاصلخ زیادی وجود دارد اما هم اکنون در کشورمان فیلمهایی به نام طنز ساخته میشود که هیچ بویی از این بخش مهم سینمای جهان نبرده است.
بیشتر فیلمهای سینمایی به نام طنز که در ایران ساخته میشود سعی دارد به هر وسیلهای بیننده را بخنداند حتی با الفاظ رکیک، رفتارهای ناهنجار، لودگی و بازیهایی که رفتار بازیگران سعی دارد حتی با شوخی جنسی مخاطب را به سینما بکشد و سطح فرهنگی جامعه را تنزل دهد.
نمونههای چنین فیلمهایی که به نام طنز در سینمای کشور ساخته و پخش میشود زیاد است. ایران طنز پرداز کم ندارد و این نویسندگان در آثار نوشتاری خود به خوبی توانستهاند حرف و سخن خود را در قالب طنز بیان کنند و طعنه و کنایهای هم که میخواستند، بزنند.
اما طنزی که اکنون در پرده سینماها است، آن طنز فاخر و تأثیر گذار نیست. شاید نتوان نام چنین فیلمهایی را در قالب فیلم طنز گنجاند چرا که از استانداردهای لازم یک طنز برخوردار نیست. تاثیر بسیار زیاد آثار هنری بر ناخودآگاه انسان باعث میشود تا محتوای این آثار از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
نظریهپردازان بسیاری درباره این تاثیر صحبت کردهاند، اما شاید مهمترین آنها واقعگرایان باشند که درباره آموزش صحبت کرده و هنر را از عناصر مهم آن دانستهاند.
فردریک شومان یکی نظریهپردازان مهم واقعگرا که تاثیر مفاهیم مختلف بر سیاست و جامعه را تفسیر میکند، سینما و نمایش را سبب آموختن عمقی بسیاری از مسائل حتی امور پیچیده در انسانها بیان میکند، این دانشمند از اساس هنر را راهی برای تعلیم مفاهیمی میداند که باید در ناخودآگاه انسان مؤثر باشد. در این میان متولیان فرهنگی کشور، سه زیادی در زمینه ساخت فیلمهای سینمایی در هر زمینهای به ویژه طنز سهم دارند و آنها هستند که خط و ربط ساخت فیلم ها را مشخص میکنند. تبدیل ذائقه مردم از فضای فاخر به طنز هجو، مسئلهای است که تاکنون به آن اهمیت داده نشده و در این زمینه تنها به نگاه سرگرم کننده و خنده دار بودن فیلمها اهمیت داده شده و به محتوای فیلمنامههای طنز بیتوجهی شده است. اکنون فیلمهای طنزی در کشور است در حال اکران است که با فروش میلیاردی خود به فیلمهای دیگر طعنه میزند.
شاید برخی از منتقدان اعتقاد داشته باشند که جامعه نیاز به چنین فیلمهایی دارد تا مردم در شرایطی که به دلیل مسائل اقتصادی و اتفاقاتی که بر سر کشور آوردند، کمی بخندند و شاد شوند اما خنداندن مردم به هر قیمت؟!
البته سینمای ایران در همه زمینههای صنعت سینما ضعفهای زیادی دارد اما حرف برای گفتن هم بسیار دارد.
مهمترین ضعف سینمای ایران ضعف در فیلمنامه است، این مسئله در بخش سینمای طنز نیز وجود دارد که همین باعث شده تا نویسنده فیلمنامه طنز و کمدی، به سوی لودگی و سخیف بودن برود تا این که یک طنز فاخر بنویسد.
قدر مسلم برای پایان دادن به این یکه تازی بی منطق فیلمهای طنز ضعیف و سخیف، مسئولان فرهنگی کشور، فرهیختگان و دلسوزان فرهنگ و هنر ایران باید پای کار بیایند و اصلاحات و تغییرات اساسی در این زمینه به وجود بیاورند تا فضای سینمای طنز کشور از وضعیت موجود نجات یابد.
گروه فرهنگی سیاست روز