ابراهيم حاتميكيا ديگر به اسوهاي در عرصه سينماي دفاع مقدس بدل شده است. اين جوانِ سالهاي آغازين دفاع مقدس، حالا ديگر سرداري شده است هم در بضاعت شناخت جنگ و هم در ساخت فيلمهاي دفاع مقدسي. شاهد مثال اين ماجرا هم يادآوري فيلمهايي است كه ابراهيم سينماي ايران براي اداي دين به سينماي دفاع مقدس و همرزمان شهيدش ساخته است كه خيليهايشان هنوز هم در حافظه شفاهي بسياري از ما ثبت است.
اما ابراهيم سينماي ايران، گاهي كه چندان زياد نيست، زمام صبر از دست ميدهد در برابر طاغوت و بتهاي دوران مدرنيته. وقتي ميبيند كه جرياناتي از خيل دوستنمايان و يا مغرضان و معاندان با تلاش خويش درپي آنند كه از حرارت مشتاقان فرهنگ ايثار و شهادت بكاهند يا به فوتي از خويش، چراغ فرهنگخانه انقلاب را كمسو و يا خاموش كنند، در اين مواقف و پيچهاي خطرناك، زبان بيباك ابراهيم حاتميكياست كه به ميان ميآيد و ابراهيموار با كلامي كه چونان گدازههاي آتشفشان سوزاننده است و سوز دل دارد، از غم ايام و ياران سفر كرده سخن ميگويد و سخن او كه از دل برميآيد لاجرم بر دل مينشيند. حاتميكيا بارديگر جمعه شب گذشته در برنامه هفت مجالي مناسب يافت تا از دلنگرانيهايش و مخاطرات پيش روي سينماي ايران و البته سينماي دفاع مقدس بگويد.
ابراهیم حاتمیکیا در برنامه «هفت» گفت: دویست و بیست و پنجمین برنامه هفت جمعه گذشته به صحبت ابراهیم حاتمی کیا کارگردان متعهد سینمای ایران اختصاص یافت.
حاتمی کیا پيش از اين هم نشان داده است كه او اگر چه گاهي حتي موجب دلخوري برخي ياران انقلاب شده، اما گوشت و استخوانش با انقلاب تنيده و قلبش براي انقلاب و آرمانهاي انقلاب ميتپد. از همين روست كه هر از چندگاهي صبر او كه صبور نيز هست، سر ميرود و تلاش ميكند تا با واگويه دغدغههاي اثربخش و سازندهاش اگر اين قطار هنر و فرهنگ انقلاب در مسير خطا افتاده و يا بيم به خطا رفتن آن هست، زينهار دهد و راهبانان را هشدار دهد تا با دلسوزي بر عهد خويش استوار باشند و بر حراست از كيان فرهنگ انقلاب بيشتر مداقه نمايند.
حاتمیکیا جمعه شب ضمن آنكه از رخدادهاي متن و حاشيه فيلم چمران كه از آن به عنوان تازهترين سخن وي در حوزه دفاع مقدس نام برده ميشود سخن گفت به مباحث اصليتر جريان سينما نيز پرداخت.
کارگردان بوی پیراهن یوسف سخنان خود را به حوزه مشكلات سينماي ايران رساند و در اين خصوص گفت: مشکل سینمای ما از روزی آغاز شد که هنرمند را از زمانش گرفتند که دلایل مختلف داشت و کوته بینی ها و ممیزی ها مطرح شد و نتیجه اش این شد که من فیلمساز از آنچه که جامعه به آن احتیاج داشت فاصله گرفتم و به سمتی رفتیم که اصلا نسبتی با ما ندارد.
وی تاکید کرد: نسبت سینمای امروز با من بسیار غم انگیز است یعنی وقتی من به جشنواره میروم و جشنواره به عنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را میبنیم احساس میکنم که یک سیاره دیگر است. ما یک افقی دارم که من اینها را در فیلم نمی بینم. چرا ملت به سینما نمیروند که تنها بخشی از آن به اقتصاد مربوط میشود ولی مهمتر از همه اینها این است که مخاطب به سینما می آید تا چه چیزی را ببیند؟ چه مسئله ای را ببیند تا با آن ارتباط ایجاد کند؟ من هنرمندم و آینه نمیگیرم، من یک دهه آرمانهایی برای سینما داشتیم و میخواستیم عرفان را در سینما مطرح میکردیم و برای آن جنگ میکردیم و گفتند که اتفاق نیفتد اما عرفان اتفاق نیفتد که چه چیزی در سینما رخ بدهد؟ خوب ما که سینمای قبل از انقلاب داشتیم و همه ام زندگی خودشان را میکردند. مسئله این است که سینما قرار بود که سربازانی باشند که مردانه مسئله جامعه خود را بیان کنند اما این اتفاق در سینما رخ نمیدهد.
حاتمی کیا با بیان اینکه برخی منتقدین که دم از اتمام جنگ میزنند تاکید کرد: وقتی منتقد میگوید که جنگ تمام شده و دیگر حرف های عادی بزنیم و هنوز نمیفهمد که ۱۲۰۰ کیلومتر این کشور با یک کشور بیگانه درگیر بوده و هشت سال ۳۰۰ هزار شهید دادیم من در اینجا باید با او چه کنم؟ او که راهنمایی میکند و چراغ قوه بر مسیر من می اندازد، کاری میکنند که من به نظر آدم کهنه ای بیایم.
وی با اشاره به فیلم وصل نیکان خاطرنشان کرد: من در این فیلم گفتم که این حرف ها چیست که میزنید و وارد بحث جامعه شویم. الان در سال ۹۳ میبینیم که اگر آن هویت ها نبود الان چه میشد؟ دوست منتقد ما نسبت به این مسائل به چشم یک موضوع خسته ای نگاه میکند و میگوید که دیگر تمام شده و برگردیم به زندگی عادی. کوچه ها به نام شهدا شده که اینها هنوز التیام پیدا نکرده است. چطور میشود که سینما میخواهد به اینها پشت کند و به آنها اعتنا نکند.
کارگردان «مهاجر» گفت: باید فیلمساز برای چیزی که میخواهد بگوید مقاومت کند. خدا رحمت کند آقای داد که مسئول سینما شد و من از همان روز با ایشان دعوایم شد. پشت میز رفتن قواعدی دارد برای خودش اما واقعیت این است که باید برای ایده آل ذهن خود بجنگیم ولی الان فیلمسازان ما میگویند که نمیگذارند بسازیم.من روی حرفم با کسانی است که خون دیده اند ، چرا تفنگ جبهه را در جای دیگری استفاده میکنی؟ چه اتفاقی برای ما افتاده است، اینها نمیشود جز وسواس الخناس هایی مثل برخی منتقدانی که گفتند از این نسل حرف نزنید در حالی که طرف در حوزه خودش ژنرال بود اما به حوزه ای رفت اصلا ربطی به او ندارد.
جای خالی آقا مرتضی در حوزه اندیشه و فکر
حاتمی کیا در ادامه با اشاره به حواشی حضور فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر عنوان کرد: چرا باید در جشنواره سال گذشته فیلم شیار بیاید و برخورد مردم اینگونه شود؟ مگه شیار حرف تازه ای زد؟ نه اصلا حرف تازه ای نزد ولی چه میشود که در جشنواره نسبت به این نوع نگاه ها غریبگی وجود دارد؟ حرف این است که چرا این جو علیه من فیلمساز جنگ به راه افتاده است، من نمیگویم فیلم تفنگی و هفت تیر کشی بساز، کدام فیلم من تفنگ زیاد دارد؟ من جامعه را مطرح میکنم و مسائلم را میگویم. من از نسلی میگویم که اگر من و تو از آن نگوییم بچه های ما نسبت به آن غریبه میشوند و میگویند کدوم چمران و کدام پاوه؟
وی تاکید کرد: متاسفانه در حوزه اندیشه، فکر و حوزه نرم افزار امثال آقا مرتضی ها را کم داریم که باعث گمراهی ما میشود و تن میدهم به آنچه که الان میگویند و به زندگی عادی خود میپردازم.
حاتمی کیا ادامه داد: بنده خدا قرار بود شهید شوی چطور شد که الان عوض شدی؟ چرا فکر میکنی که بباید معاشت را با سینما چفت کنی و روز به روز هم بالاتر بروی؟ عادی تر باش و هر وقت توانستی فیلم بساز. من بارها پای حرف این بچه ها نشسته ام و میبینم که اصلا از خود چیزی ندارند.
وی افزود: فیلمسازانی که ازجنگ آمدند باید از این فضا حرف بزنند نه اینکه کهنه شوند، شرم بر فیلمسازی باد که بخاطر نان به این بخش ورود پیدا کند از باب اینکه من حرفهایی دارم که حرف های زمانم است. آنچه که من می گویم در همین گربه ای که ساخته شده مسئله است که هویت است آن فضا قرار بود که بخشی از آن بشود آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی کار خودش را انجام دهد اما بخشی از آن باید بشود مسئولیت من فیلمساز.
وی در ادامه با ابراز تاسف از کم کار شدن بهزاد بهزادپور در سینما گفت: در فیلم آقای بهزادپور سینما شکست محض خورد اما بهترین فیلمی بود که از تلویزیون پخش شد و من متاسفم برای بهزاد که دیگر فیلم نمیسازد و ساکت نشسته است. چرا همچین فیلمسازانی گوشه نشین شده اند؟ وی اظهار داشت: ما فیلمسازان پر از اشتباه هستیم و به آنها افتخار میکنیم چون از نسل ذریه حضرت آدم هستیم و اصلا این را از ما نگیرید، ابراهیم حاتمی کیا هم یکسری فیلم ساخته که در نیامده است، چه کسی این مسئولیت را به گردن ما انداخته که اصلا اشتباه نکنیم؟ فیلمی مثل «شیار ۱۴۳» خانم آبیار ساخته میشود که مادری برای تنها بچه اش بال بال میزند و او را به جبهه میفرستد که بچه برنمی گردد و کل فیلم انتظار مادر را نشان می دهد که آخر هم جنازه بچه اش را تحویل میگیرد؛ من با دیدن این فیلم نمیگویم که که چه غلطی کردیم که جنگیدیم اما از آن طرف فیلمی دیگری ساخته میشود که یک بچه خوشگل و چشم آبی را نشان میدهد که به جنگ میرود و از دست می رود و این را طوری میگوید که اشتباه کردیم جنگیدیم که این درد است. درد این است که فیملساز بگوید که من از آبادان فیلم میسازم و میگویم که آبادان شبیه دزد دوچرخه ویتوریو دسیکا است و دزد دوچرخه ای که از کشور فاشیم زده حرف میزند و کشور من را هم فاشیم زده است ، درد این است فیلمساز آبادانی ما از دالامب دلومب قبل از انقلاب حرف بزند و من را با فاشیسم یکی کنی؟ بعد بگویی من استایل دزد دوچرخه را اینطور برداشتم، دسیکا مختصات آن کشور است و ماجرایی که برای موسیلنی رخ داده است، آیا من در کشورم موسیلنی داشتم؟ من برای ارسال این فیلم به لوکارنو گریه کردم و گفتم باید از فرستادن این فیلم که کشور ما را ذلیل میکند خجالت بکشید و با جیغ و داد از فارابی بیرون آمدم.
حاتمی کیا تصریح کرد: این دلیل دارد که فیملساز آن طرف را نمیبیند چون با اولین تقه او به تهران آمده است. مسئله مردم است، مسئله کوچه هایی که هنوز اسمش دارند و بعضی ها برای عوض کردن اسامی کوچه ها مقاومت میکنند، هنوز تخت طاووس برای ما مهم تر از اسم شهید مطهری است که باعث تاسف است.
وی تاکید کرد: امثال ما در این مملکت اقلیت هستیم و جریان حاکم بر این هرم لعنتی سینما طوری شده که ما اقلیت قرار گرفتیم و ما را به بازی میکشند که باید در آنجا صفر شویم ولی خدا انشاءالله به ما مقاومتی بدهد که بچه های این حوزه اصلا کوتاه نیایند و به مسیر خود ادامه بدهند.
کارگردان «به رنگ ارغوان» با اشاره به فیلمسازان جوان عرصه دفاع مقدس تاکید کرد: سینما که ورشسکته است، من کار ندارم که الان «شهر موش ها» خوب میفروشد که انشاءالله این روند فروشش هم ادامه پیدا کند و ۱۰۰ میلیارد بفروشد اما مگر میلیارد چقدر است. یا من باید وارد چرخدنده شوم و حرف های پائین تنه ای بزنم تا ملت به سینما بیایند که این اتفاق برای بچه های ما افتاده است که وای بر ما و وای بر آینده ما، یا اینکه ما فقط مواظب شترهای خودمان باشیم و بچه های خود را بچسبیم. من عشقم این است که فیلمم را در شهرستان ببینند چون ما باید بشارت خود را بدهیم.
وی افزود: سینمای دفاع مقدس تنها ژانری است که هویت دارد و این سینما خیلی حرفها برای گفتن دارد که با مطرح شدن آن باید سر از لبنان در بیاوریم.