مشکل کمبود آب در آینده، نسل بشر را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. هم اکنون تمامی منابع طبیعی توسط ما انسانها به سرعت مصرف ميشود؛ جنگلها تحلیل ميروند، مراتع تخریب ميشوند، سفرههاي آب فرو مينشینند و خاکها فرسایش ميیابند... نفت را به سرعت مصرف ميکنیم؛ گازهای گلخانه ای را در فضا رها ميسازیم و مانند مجنونان تمامی منابعی که در طی دوران زمین شناسی انباشته شده اند(مانند نفت و فلزات) در کار آنیم که طی یک یا دو نسل از میان برداریم. اگر روند زیست محیطی به همین منوال ادامه یابد، اقتصاد جهانی= سرانجام فرو خواهد نشست و هیچ تمدنی بر روی تمدن ما، سنگ بنایی نخواهد نهاد.
تا آغاز قرن بیستم، فقط چند شهر با جمعیت یک میلیون نفر وجود داشت. امروزه بیش از ۴۰۰ شهر بسیار بزرگ وجود دارد و ۲۰ کلان شهر با جمعیت ۱۰ میلیون نفری یا بیشتر در جهان هستند که یکی از آنها همین تهران خودمان است. در سالهاي اخیر درباره ناپدیدی دریاچه ها، خشکیدن چاه ها، یا سرازیر نشدن رودخانهها در دریاها خبرهای متعددی شنیده و خوانده ایم. جهان دارد کسری آب گسترده ای به بار ميآورد. در صورتی که مصرف و عرضه آب به نوعی تعادل باز نگردد، نتایج فاجعه باری برای نسل آینده به بار خواهد آمد. رودهای بزرگی که در دنیا رو به خشکی ميروند عبارتند از: رود زرد، بزرگ ترین رود در شمال چین، نیل؛ یعنی شریان حیاتی مصر؛ سند، منبع آبیاری پاکستان، و گنگ در گجرات هند. بسیاری از رودهای دیگر به کلی ناپدید شده اند. رودخانه زرد در چین، نخستین بار در سال ۱۹۷۲ خشک شد و از ۱۹۸۵ به این سو غالباً از رسیدن به دریا بازمانده است. در چین از ۴۰۷۷ دریاچه در طی ۲۰ سال گذشته، بیش از ۲۰۰۰ آن ناپدید شده اند. گاهی شنیده ميشود که ميگویند: «جنگ آینده در خاورمیانه بر سر آب خواهد بود تا نفت.» علت کمبود آب، مصرف بی رویه آن در قرن اخیر است.
از سال ۱۹۷۰ به این سو میانگین گرمای زمین ۸درصد درجه سانتی گراد افزایش یافته است. هواشناسان متذکر ميشوند که ۲۲ سال، از سنوات میان سالهاي ۱۸۸۰ تا ۲۰۰۶، گرم ترین سالها ثبت شده کره زمین بوده اند. گرمای بیشتر موجب آب شدن ذخائر برف و یخ، کاهش محصول، برانگیخته شدن توفانهاي مخرّب و سیل، و در نتیجه آتش سوزی ميشود. برآورد شده است که ادامه تغییر آب و هوا ميتواند یک چهارم از همه حیوانات و گیاهان زمین را نابود کند. کلیمانجارو، بلندترین کوه قاره آفریقا بین سالهاي ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۰ در حدود ۳۳ درصد عرصه یخی خود را از دست داده است. با گرم شدن کره زمین، ذخائر یخ آب ميشوند و آب دریاها بالا ميآیند. برآورد شده است که بر اثر بالا آمدن آب دریا به میزان یک متر، نیمی از شالیزارهای بنگلادش در آب غرق خواهد شد و دهها میلیون بنگلادشی ناچار به مهاجرت خواهند گشت. تنها بالا آمدن سطح دریا مطرح نیست. گرمای بیشتر، موجب توفان هایی ميشود که ميتواند بسیار ویرانگر باشد. در سال ۱۹۹۸ گردباد «میچ»، به سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت به حرکت افتاد و طی چند روز در نیکاراگوئه و هندوراس، به ارتفاع ۲ متر باران بارید. گردباد «کاترینا» بر روی هم صدها هزار آواره، در آلاباما، میسی سی پی و لوئیزیانا برجای نهاد و حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت به بار آورد. در دهه ۱۹۸۰، تعداد سیل و توفان و گردباد، سه مورد بیشتر نبوده، در طی دهه ۱۹۹۰ تعداد آن به ۲۶۰ رسیده است. برآورد کرده اند که تعداد حوادث مخرّب طبیعی بطور متوسط سالانه ۱۰ درصد افزایش یافته است.
با توجه به این رخدادهای هشدار دهنده این سوال پیش روی ما است که نباید برای این بحران بزرگی که در راه است و نسل بشر را تهدید ميکند، چاره ای اندیشید؟ در خوشبینانه ترین حالت باید امیدوار بود که دولتها و بزرگ مردان بحرانها هرچه زودتر برای جلوگیری از فاجعه کمبود آب و فجایع طبیعی دیگر که پرورده دست خودمان است تدبیری اساسی بیندیشند.
شهرام امیرپورسرچشمه