اصلاحطلبان راديكال همواره سعي كردهاند از آب گلآلود ماهي دلخواه خود را بگيرند. گاهي اين آب را خودشان گلآلود ميكنند و فضاي سياسي - اجتماعي كشور را غبارآلود ميكنند، نظير آنچه در سالهاي ۷۸ و ۸۸ رخ داد و گاهي هم گوشهاي مينشينند و سياحت ميكنند تا ببينند كجاي فضاي سياسي ظرفيت ماهيگيري را دارد.
البته در فتنههايي كه پشت سر گذاشتيم، آنها يك شكستخورده مطلق بودند. آنها آنقدر پلهاي پشت سر خود را خراب كرده بودند كه راهي جز خراب كردن مسير پيشرو هم نداشتند. اما حالا ديگر خود را داناي كل نميدانند.
با روي كار آمدن دولت تدبير، آنها از نقش «سياهيلشكر»ي بيرون آمدهاند و كمكم خود را به عنوان يك بازيگر مكمل درجه چندم نشان ميدهند. براي همين هم تلاش ميكنند، بازي نقش اولها را خوب ببينند و بعد واكنشي (رياكشن) متناسب با آن را از خود نشان دهند.
آنها كه براي ورود به دولت تدبير از همه فشارها و لابيهاي خود استفاده كردند و البته در مواقعي هم موفق بودند، از ابتدا روي يك وزارتخانه حساسيت زيادي داشتند. آنها به بهانههاي مختلف سعي ميكردند به وزير منتخب دولت يازدهم برچسبهاي «اصولگرا»، «سهميه» و... بزنند. انواع و اقسام فشارها وارد شد تا وزير دلخواهشان را با وزير مورد نظر رئيسجمهور تعويض كنند، اما نشد.
رحمانيفضلي همچنان وزير ماند، اما فشارها هم برقرار ماند. مثلا مدتها به موضوع معاون سياسي وزير پرداختند و براي نقد وزير كشور اين معاونت را ابزاري مناسب يافتند. البته آنها براي گرفتن آن صندلي نقشه داشتند و از همان ابزار تكراري فشار و چانهزني بهره بردند.
اما اين همه ماجرا نبود. آنها وقتي ديدند زورشان به تغيير وزير نميرسد، سعي كردند، به گونهاي ديگر با آن كنار بيايند. اواخر سال گذشته وزير كشور در يك اجلاسي نسبت به ورود پولهاي كثيف به عرصه انتخابات هشدار داد و اين همان گزكي بود كه آقايان اصلاحطلب به دنبالش بودند. از فرداي آن روز تيتر، عكس، گزارش، يادداشت، مصاحبه و... بود كه به رسانههاي جريان اصلاحات سرازير شد.
مدام قلم زدند و چاپ كردند تا از واژه «پول كثيف» چماقي براي كوبيدن بر سر طيف مقابل استفاده كنند. دو ماه روي اين موضوع مانور خود را اجرايي كردند تا اينكه همين چندوقت پيش وزير كشور در مجلس حضور يافت و اصل موضوع را با نمايندگان در ميان گذاشت و دست آخر هم يك عذرخواهي نصفه و نيمه از مجلسيها داشت.
اينجا بود كه اصلاحطلبان و اتاق فكر رسانهايشان به پلان B رجوع كردند. حالا وقت آن بود كه وزير كشور مورد حمله و فشار جديدي قرار بگيرد و ترسو بودن او را علم كنند تا دولت را وادار به تغيير كنند.
اين فشارها ادامه داشته و دارد چرا كه امسال براي آنها سال مهمي است. ورود به سرسراهاي بهارستان ميتواند گام محكمي براي بازگشت به حاكميت، بدون درد و خونريزي و عذرخواهي باشد!
چه از اين بهتر كه فشارهاي خود را تشديد كنند و تا چندماه آينده زير پاي وزير را خالي كنند.
اما اين اتفاق بعيد به نظر ميرسد. دولت روحاني به خوبي ميداند كه اصلاحطلبان تندرو بر خلاف شعار «زندهباد مخالف من» همواره تشنه اقتدارگرايي و كشتن مخالف و منتقد خود هستند. آنها اگر خيالشان راحت بود كه كانديداي مورد نظرشان در انتخابات ۹۲ ميتواند راي نسبتا خوبي را كسب كند(حتي اگر رئيسجمهور نميشد) قطعا تغيير رنگ نميدادند و پشت عباي روحاني جايي براي خود دست و پا نميكردند.
اما خيلي زود لطف دولت اعتدال را فراموش كردند و ايدئولوگهايشان از «نامزد اجارهاي» و «ستون فقرات» سخن گفتند. حالا هم اگر رُل همراهي با دولت را بازي ميكنند، دليلش صرفا حضور است و بس!
درست مثل بازيگري كه نقش كوتاهي را ميپذيرد تا در كنار بزرگان بازي كند و كمكم بتواند در قابهاي بيشتري تصويرش را ثبت كند.
آنها اين روزها هم براي زدن زيرآب وزير كشور مشغولند و اتاقهاي عمليات رواني و رسانهايشان به شدت مشغول است، اما موفقيتشان به شدت بعيد به نظر ميرسد، چرا كه شرط تدبير حكم ميكند كه دولت مراقب سوءاستفادهكنندهها و سودجوها و كاسبان اعتدال باشد.
انتظار اصلاحطلبان در اختیار گرفتن کامل وزارت کشور است
حمیدرضا ترقی، در گفتوگو با فارس درباره فشارهای اخیر به دولت برای تغییر وزیر کشور، بیان داشت: هیچ کدام از این فشارها تأثیری بر تصمیمگیری دولت ندارد به نوعی گوش دولت بدهکار این نقدها و انتقادات نیست.
به گفته معاون امور بینالملل حزب مؤتلفه، مقداری از این فشارها مربوط به توقعاتی میشود که اصلاحطلبان و اصولگرایان از وزیر کشور داشتهاند که وی هم نتوانسته توقعات آنها را برآورده کند یعنی وزیر کشور توانسته است همان حد اعتدال را در وزارت کشور حفظ کند.
ترقی ادامه داد: جریانات اصلاحات به دلیل نزدیک شدن به انتخابات تصمیم دارد افرادی که احیاناً وابسته به اصولگرایان در مجموعه وزارت کشور هستند را حذف کنند لذا این فشار را میآورند که سعی کنند تغییری را در وزارت کشور ایجاد کنند. وی در ادامه گفت: توقعات اصولگرایان و اصلاحطلبان ممکن است اینگونه باشد که مثلاً وزیر کشور یک تعادلی را در انتصاب مسئولان وزارت کشور رعایت کند؛ تعادلی که ممکن است نشانه این باشد که یک وزن مساوی را به دو جریان داده باشد ولی در این رابطه هیچکدام از دو طرف قانع نیستند که این رعایت شده بلکه معتقدند که باز هم یکطرفه و با گرایش به سمت اصلاحطلبان عمل شده است.
ترقی افزود: به دلایل فوق، رضایت از دو طرف خیلی وجود ندارد شاید این هم دلیلی بر این باشد که وزیر کشور تلاش کرده است که حد تعادل خود را حفظ کند؛ ولی در مجموع انتظار اصلاحطلبان از وزیر کشور این است که همان باقیمانده اصولگراها را هم از وزارت کشور حذف و کاملاً این وزارتخانه در اختیار عناصر وابسته به اصلاحات باشد.
معاون امور بینالملل حزب مؤتلفه در پاسخ به این پرسش که آیا رئیسجمهور با تغییر وزیر کشور موافقت خواهد کرد، گفت: فکر نمیکنم دولت زیر بار این مسئله برود همانطور که ديروز آقای نوبخت هم اعلام کردند بنا نیست فعلاً تغییری صورت بگیرد.
تغییر وزیر کشور در آستانه انتخابات دولت را در مظان اتهام قرار میدهد
ابوالقاسم رئوفیان سخنگوی جبهه ایستادگی هم در مورد فشار اصلاحطلبان به دولت یازدهم برای تغییر وزیر کشور اظهار داشت: تغییر وزیر کشور دولت را در مظان اتهام قرار میدهد.
وی افزود: بیتدبیری است اگر در آستانه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری بخواهیم وزیر کشور را تغییر دهیم چرا که باید در چندماه مانده به انتخابات مجلس وزیر کشور تدارکات لازم را صورت دهد کمااینکه تا انتخابات مجلس کمتر از ۹ ماه زمان باقی مانده است.
وي هدف اصلاحطلبان از فشار به دولت برای تغییر وزیر کشور را هماهنگیهای بهتر برای کسب کرسیهای مجلس دانست و خاطرنشان کرد: این روش خردمندانه نیست. نباید طیف اصلاحطلب فقط به این بیندیشد که کرسیهای مجلس را از آن خود کند بلکه باید همه در اندیشه برگزاری یک انتخابات آزاد باشند.
رئوفیان موضوع پولهای کثیف را از دیگر مواردی عنوان کرد که اصلاحطلبان به دلیل این مسئله بر روی تغییر وزیر کشور اصرار دارند.
وی ادامه داد: قطعا موضوع پول کثیف و عقبنشینی وزیر کشور در مجلس از این موضوع برای وی گران تمام شد و همین قضیه سبب شد تا اصلاحطلبان یکصدا عزل وزیر کشور را از روحانی خواستار شوند.
اصلاحطلبان به دنبال اثرگذاری بر انتخابات از طرق غیرقانونی هستند
داود گودرزی جانشین سازمان بسیج دانشجویی کشور هم گفت: اصلاحطلبان همواره میگفتند مجلس نباید وکیلدوله باشد ولی امروز حرفهایی میزنند که خلاف گفتههایشان است. البته حرف و شعار جریان اصلاحات و کسانی که در این گفتمان فعالیت میکنند همیشه با عملشان متفاوت بوده است.
وی افزود: اگر بخواهیم عملکرد چهرههای اصلی جریان اصلاحات را بررسی کنیم، میبینیم بین حرف تا عمل آنها فاصله بسیاری وجود دارد. آنها یک زمان هم میگفتند دانستن حق همه است ولی در مذاکرات دیدیم که مردم را محرم ندانسته و از جزئیات مذاکرات به ملت چیزی نگفتند. زمانی هم از قانون و قانونگرایی حرف میزدند ولی سال ۸۸ بر علیه قانون و مردم قیام کردند.
جانشین سازمان بسیج دانشجویی گفت: اصلاحطلبان میگفتند حرف آخر را مردم میزنند. در انتخابات ۸۸ هم گفتند، ملت به هر کس رأی بدهد باید پذیرفته شود ولی در همان سال، شکست را تاب نیاوردند و ۸ ماه تمام امنیت و آرامش کشور را بر هم زدند.
گودرزی ادامه داد: اصلاحطلبان چون در این دو سال با عملکرد خود نتوانستهاند جریان اجتماعی را با خود همراه کنند میخواهند به راههایی متوسل شوند تا بتوانند خارج از راههای قانونی در انتخابات اثر بگذارند. آنها از این میترسند که مردم در انتخابات به آنها رأی ندهند.
جانشین سازمان بسیج دانشجویی خاطرنشان کرد: اصلاحطلبان امروز با بدنه دولت هم اختلافاتی پیدا کردهاند و تلاش میکنند دولت را مجبور کنند تا وزیر کشور را از جنس اصلاح طلبان انتخاب کنند. حال مگر قرار است وزارت کشور در انتخابات آینده چه کاری انجام دهد که اصلاحطلبان این همه دست و پا میزنند.
وی تصریح کرد: البته سیستم برگزاری انتخابات در کشور طوری طراحی شده که به راحتی نمیتوان در آن تقلب گسترده انجام داد. ما در بحث فتنه ۸۸ هم همین را گفتیم البته ممکن است تخلفات کوچکی صورت گیرد ولی تقلب گستردهای که بتواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد ممکن نیست و اینها دست و پا زدنهای بیخودی است.