هنوز از توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی به رئیسجمهور درباره توجه به آسیبهای اجتماعی یک هفته نگذشته که معاون دولت که باید درباره نیمی از جامعه و مشکلات و معضلاتشان پیگیر باشد، سخنی میگوید که شاید در بین آسیبهای اجتماعی موجود در حوزه زنان رده دهم را هم نتواند به خود اختصاص دهد!
خانم مولاوردی که اغلب درباره مشکلات و معضلاتی حساسیت به خرج میدهد که خاص و کمیاب است با وجودی که بعد از توصیه رهبری در کانال تلگرامی خود به این نکته اشاره کرده بود که "زنگ خطرآسیبهای اجتماعی، منجربه ورود رهبری به موضوع شد" اما باز هم معضلی را در اولویت قرار داد که تعداد کمی از دختران را درگیر خود کرده است. حالا درباره چیزهایی سخن میگوید که به وضوح نشان میدهد که برخیلی از معضلات احاطه کافی را ندارد یا نمیخواهد درباره آن اظهارنظری داشته باشد، در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
مناطق محروم و ندیدن کمبود امکانات تحصیل!
در حالی که برنامه ششم توسعه که از سوی دولت به مجلس تقدیم شده است تعریفی از مبارزه با آسیبهای اجتماعی نداشت و همین رویه داد نمایندگان را در آورد معاون حوزه زنان ریاست جمهوری هم انگار تعریف دقیقی از آسیبهای اجتماعی وارد شده بر حوزه خود نداشته و هنوز اولویتهای این حوزه را از لحاظ کمکرسانی نمیشناسد.
در حالی که آمار طلاق بالا رفته و به تبع آن آسیبهایی که پس از آن زنان و مادران را تهدید میکند، وجود دارد. در حالی که مشکلات بهداشتی، مشکلات مالی، اعتیاد زنان معضلاتی را ایجاد کرده تا جایی که در هفته گذشته در آمارها داشتیم که اعتیاد زنان به مخدرهای صنعتی از مردان پیشی گرفته است، در حالی که بارها و بارها ثبت احوال از بالارفتن سن ازدواج و رسیدن دختران به سن تجرد قطعی میگوید معاون رئیسجمهور گفت: "ازدواجهای زودهنگام و اجباری باعث عدم تحصیل دختران شده است."
معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور اضافه کرده که "آنچه در گوشه و کنار و مناطق محروم و مرزی وجود دارد این است که هنوز دختران بازمانده از تحصیل داریم و ازدواجهای زودهنگام و اجباری باعث عدم تحصیل دختران شده است."
وی این را هم گفته که "در دنیا گزارشی مبتنی بر جنسیت در بحث آموزش دختران وجود دارد و در ارزیابیهای رتبه کشورها بسیار تاثیرگذار است."
خانم مولاوردی بهتر نبود درباره میزان مدارس مناطق محروم نیز گزارشی تهیه میکردید؟! آیا مدرسهسازی و دسترسی به امکانات آموزشی جزو رتبهبندی کشورهای پیشرفته به حساب نمیآید.
قانون اساسی و تحصیلات رایگان
البته این همه ماجرا نیست معاون زنان رئیسجمهور برخی از مشکلات تحصیلی دختران را ناشی از فقر دانسته، فارغ از اینکه قانون اساسی ما تحصیلات را عمومی و رایگان میداند، خانم مولاوردی چند قانون اساسی از چه کشورهای مترقی را خوانده که همچنین موردی در آن وجود داشته؟! اگر دخترانی هستند که به دلیل فقر نمیتوانند مدرسه روند از دو حال خارج نیست، یا اینکه فقر باعث شده آنها شغلی را برگزیده و کمک خانواده شوند که این موضوع جزو آسیبهایی است که باید شما بررسی کنید و احتیاجات را برطرف کنید تا دختر کم سن و سال مجبور به دست فروشی و کار نشود، یا اینکه مدرسهاش به قدری از محل زندگی دور است که هزینه رفت و آمد وجود ندارد که باز هم شما باید این را به دولت گوشزد کرده و در نزدیکترین فاصله امکانات تحصیلی را برای بازماندگان از تحصیل فراهم کنید.
اما شاید آنچه بیش از همه نیاز به توجه دارد نگاه کردن خانم مولاوردی به آمار با سوادها در کشور است، درست است که نظام اسلامی حتی داشتن یک بیسواد را صحیح ندانسته و بر همین اساس بدون توجه به سن افراد بیسواد نظام سوادآموزی را راه انداخته است اما آمار کلی بیسوادان به قدری کم است که نرخ آن از کشورهای توسعه یافته و پیشرفته هم بهتر است و نمیتوان این موضوع را به عنوان معضل اصلی زنان مورد بررسی قرار داد.
تناسب تحصیلات به منطقه
شاید هم لازم باشد طور دیگری به موضوع نگاه کنیم، به خانم مولاوردی در کمال احترام میگوییم اصلا همان قشر اندک بازمانده از تحصیل که شما ادعا دارید ازدواج زود هنگام آنها را از ادامه مسیر بازداشته است اگر تحصیل میکرد دولت شما شغلی برای این تحصیلکردهها داشت؟!
بهتر است نگاهی به آمار بیکاران و زنان تحصیلکرده انداخته و بعد درباره این موضع اظهارنظر کنید، مثلی هست که میگوید "اول چاله را بکن بعد منار را بگذار" بر فرض که همه دختران ایران تحصیلات عالیه و دانشگاهی داشتند، با بالا رفتن سن ازدواج، با بیکاری تحصیلکردهها چه میکنید.
در عین حال با توجه به اینکه شما خودتان گفتید که اغلب این اتفاقات در مناطق محروم رخ میدهد، آیا این مناطق را نیازسنجی کرده و دروس مورد علاقه را برای آنها انتخاب کردید و آنها به تحصیل نپرداختهاند؟! شاید بزرگترین دلیل ازدواج کردن دختران کم سن و سال بیانگیزگی از ادامه تحصیل باشد، وقتی قرار است چیزی را بیاموزند که در منطقه خودشان به کارشان نیاید و مجبور به مهاجرت به شهر شوند ترجیح میدهند که تشکیل خانواده دهند! اصلا اینطور برای شما هم بهتر است وگرنه با معضل جدیدی به نام مهاجرت از روستا به شهر بیش از آنچه اکنون وجود دارد، مواجه میشوید.
ارائه ندادن راهکار
به نظرمیرسد که لازم است خانم مولاوردی موضوعات ومعضلات دختران و زنان را اولویتبندی کرده و سپس درباره آن برنامهریزی داشته باشد و یکی یکی به رفع آن بپردازد به جای داد زدن معضل و تهیه خوراک برای گزارشکران حقوق بشر که به گواه خودشان همه سندهایی که علیه کشورمان جمع میکنند را از سخنان مسئولان جمعآوری کردهاند.
مولاوردی این را هم گفتهاند که "در این سه سال و نیم گذشته سعی کردهایم تقریباً با دستان خالی نیز برنامهها را پیش ببریم و امیدواریم با حمایت وزیر آموزش و پرورش با قوت بیشتر برنامهها را ادامه داده و به سرانجام برسانیم."
در ضمن خانم مولاوردی برای هر معضلی که میبینند باید راهکار تعریف کنند، شما معاون رئیسجمهور شدهاید که همین معضلات را دیده و با تعریف راهکار آن را برطرف کنید، قرار نیست معضلات را داد بزنیم و فقط بگوییم اینها را دیدهایم. اگر شما که در جایگاه معاونت بانوان تکیه زدید و رئیس دولت را در جلسات هیات دولت میبینید و میتوانید از وی بخواهید برای معضلات بودجهای اختصاص دهند هم به جمع تشکلهای خصوصیای اضافه شوید که میگویند دستمان برای کمک خالی است چه تفاوتی بین شما و این نهادها است؟! چشم امیدتان به حمایت آموزش و پرورش باید باشد یا حمایت دولت؟! از طرفی جار زدن معضلات که در ردهبندی اولویتها از لحاظ فراگیری و تعداد در اقلیت هستند خوشایند چه کسانی و یا چه سازمانهایی است؟!
هیزم برای تنور بیگانه نیاوریم
این یک جمله کلیدی است، تا زمانی که آسیب شناسی و نقد در کار نباشد پیشرفتی حاصل نمیشود. واقعیت این است که آدمی تا زمین خوردن نیاموزد دویدن یاد نمیگیرد. بر همین اساس است که نقد و نقدپذیر بودن مهمترین مولفه برای حرکت صحیح جوامع و دولتهاست. تجربه و تاریخ نشان داده هر زمان ساختارهای حاکمیتی و حتی جوامع مردمی از عرصه نقد پذیری خارج شدهاند، گرفتار رفتارهای یک جانبه و در نهایت گرفتار آمدن در ورطه نابودی شدهاند.
اما باید در نظر داشت که نقدپذیری و نقد کردن یک مولفه ریشهای وحیاتی دارد و آن دادن راهکار و حرکت در مسیر رفع نابسامانیها است. در این میان یک نکته ریشهای در فرهنگ نقدپذیری وجود دارد و آن اینکه نباید اشتباهات خود را به گردن دیگران انداخت و مسئولیتپذیر بود و حتی اگر به اشتباهات دیگران اشاره میشود نباید در ورای سایه آن پنهان شد بلکه باید برای رفع آن با روش صحیح اقدام کرد تا چالش و معضلی رفع شود.
از دیگر سو در مواضع و سخنان خود در بیان چالشها و مشکلات باید به این مسئله هم توجه داشت که زمینهساز سوءاستفاده خارجی نشود. این یک حقیقت است که پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران سالهای سال است که برای فشار بر ملت ایران و نظام اسلامی از سوی آمریکا و اروپا اجرا میشود چنانکه آنها بارها صراحتا گفتهاند تحریمهای حقوقی بشری علیه ایران لغو نخواهد شد.
باید حواسمان باشد جملاتی مانند هنوز دختران بازمانده از تحصیل در کشور هستند که میتوان دلایل آن را ازدواج زودهنگام و اجباری به دلیل فرهنگ غلط و فقر به عنوان بزرگترین مانع تحصیل نام برد که به مولفهای برای پر کردن سطور پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران منجر نشود چنانکه صحبتهای گفته شده درباره دوچرخهسواری زنان و یا به استادیوم رفتن زنان بارها در گزارشهای آنان به عنوان سند نقض حقوق زنان در ایران مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
سوشیانت آسمانی