تمدید تحریمهای دهساله موسوم به تحریمهای ISA که همان تحریمهای معروف داماتو است و اساس و پایهی مشروعیت بقیهی تحریمهای بینالمللی ثانویه علیه ایران را تشکیل میدهد، چندین پیام برای کل کشور و بهطور خاص غربگرایان و در مرحلهی بعد دولت محترم دارد که به برخی از آنها اشاره خواهد شد. لازم است توجه ویژهای به ضرورت اتخاذ یک استراتژی ملی برای کنترل و خنثی کردن این نوع اقدامات به وجود بیاید تا هرازگاهی آمریکاییها تصور نکنند بهدلیل شیفتگی عدهای در کشور به سیاستها و مدل فرهنگی و اقتصادی آنها میتوانند هر سیاستگذاری خود را بهعنوان قانون لازمالاجرا برای ایران درآورند.
برجام سند قابل اتکایی نیست
پیش از امضا و تصویب این سند نیز بارها به انحای مختلف گفته شده بود که این سند با فریبکاری و نقض عهد آمریکا مواجه خواهد شد و سند قابل اتکایی نخواهد بود. همانطور که پیشبینی میشد، شکافهای متعدد فنی و متنی در این سند هست که از یکسو امکان تفسیرپذیری آن را زیاد میکند و از دیگر سو، این امکان را به طرفهای دیگر خواهد داد تا از این شکافها برای فشار بر ایران استفاده کنند؛ موضوعی که دقیقاً بعد از برجام اتفاق افتاد؛ آنهم نه با فاصلهی زیادی از برجام، بلکه درست چند ماه بعد از آن توسط عالیترین مقامات آمریکایی، یعنی رئیسجمهور و وزیر امور خارجه و حتی در مرحلهی بعد دستگاههای قانونگذاری این کشور.
آمریکا با فاصلهی کمی از برجام تکلیفش را با این سند مشخص کرد
آمریکا با فاصلهی بسیار کمی از برجام، تکلیف خود را با این سند مشخص کرد. در زیر برخی اقدامات آمریکاییها صرفاً لیست خواهد شد:
رئیسجمهور آمریکا در تاریخ ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۵ در حاشیهی کنفرانس امنیت هستهای: ایران باید به روح برجام پایبند باشد.
مقامات وزارت خزانهداری، جک لو (وزیر خزانهداری) حفظ چارچوب تحریمها و فشار بر ایران
قانون ویزا: محدودیت در صدور ویزا برای شهروندان اروپایی که به ایران سفر کنند. قانون محدودیت ویزا اصطلاحاً به طرحی اطلاق میشود که شهروندان کشورهایی که در این قانون تصویب شده است، اگر طی سه سال اخیر به این کشورها مسافرت کرده باشند، اجازهی ورود به خاک آمریکا را نخواهند داشت. کشورهایی که مشمول این قانون میشوند، ایران، عراق، سوریه، سودان و یمن هستند.
تحریمهای موشکی علیه ایران: در تاریخ ۳۱ دسامبر، یعنی ۱۰ دی، در روزنامهی «والاستریت ژورنال» و خبرگزاری «رویترز» به نقل از منابع آگاه گزارشی تحتعنوان «دولت اوباما در حال آمادهسازی تحریمهای جدید علیه ایران» منتشر شد که طی آن عنوان شد «دولت اوباما در حال آماده کردن تحریمهایی علیه تقریباً ۱۲ شرکت و فرد در ایران، هنگکنگ و امارات متحدهی عربی در ارتباط با نقش آنها در توسعهی برنامهی موشکهای بالستیک ایران است.»
قانون شفافیت حمایت مالی ایران از تروریسم: آمریکاییها سال ۲۰۱۶ را با خصومت نسبتبه ایران شروع کردند. چهار روز بعد از اتمام سال ۲۰۱۵ و شروع سال ۲۰۱۶ کمیتهی روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا طرحی را تصویب کرد که طبق آن، «لغو تحریمهای اعمالشده علیه برخی اشخاص و نهادهای ایرانی در صورتی اجرا میشود که اثبات شود در برنامهی موشکی ایران نقشی نداشتهاند. اعضای کنگره در کمیتهی روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، مطابق با این قانون که به «شفافیت حمایت مالی ایران از تروریسم» موسوم است، بخش مهمی از توافق هستهای را تحت نظارت شدیدتر کنگره قرار میدهند.»
ممنوعیت خرید آب سنگین ایران: تام کاتن، سناتور جمهوریخواه این کشور، طرحی را برای ممنوع کردن خرید آب سنگین ایران به سنا ارائه کرده بود، اما بهدلیل مخالفت دموکراتها این طرح به تصویب نرسید. این در حالی است که دولت باراک اوباما نیز به کنگره هشدار داده بود که بهشدت مخالف هرگونه اقدامی در مانع شدن از طرح برنامهریزیشدهی خرید آب سنگین ایران به ارزش ۸.۶ میلیون دلار است.
ممنوعیت پرداخت پول از محل منابع مالی فدرال آمریکا به ایران: مایک پمپئو، یعنی گزینه ترامپ برای سیا و نمایندهی جمهوریخواه آمریکا، روز پنجشنبه ۲۸ آوریل ۲۰۱۶ میلادی، یعنی ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، طرحی را برای ممنوع کردن خرید آب سنگین ایران پیشنهاد کرد که در صورت تصویب، پرداخت پول از محل منابع مالی فدرال آمریکا برای خرید آب سنگین از ایران ممنوع میشود.
همانطور که مشخص است، آمریکاییها تکلیف خود را با برجام مشخص کردهاند. اگر تا پیش از این تصور عدهای بر این بود که دولت اوباما قائل به حفظ این سند است، اکنون و احتمالاً بعد از امضای قانون ایسا، محرز است که حتی این دولت نیز چیزی جز اجرای یکجانبهی توافق توسط ایران را طلب نمیکند و این فقط جمهوریخواهان تندرو کنگره نیستند که از ابزارهای فشار برای از بین بردن خاصیت این سند استفاده میکنند، بلکه رئیسجمهور دموکرات و روشنفکر! برخی غربزدگان داخلی نیز مجدانه بهدنبال آن است.
آیا تکلیف برخی نخبگان داخلی و برخی غربگرایان نیز روشن است؟
با تحلیل شرایط فعلی، بهنظر دموکراتهای ساکن کاخ سفید هم به فکر بزککنندگانشان در ایران نخواهند بود. در آن صورت است که حکم تمدید تحریمها که نقض صریح برجام است را با علم به نتایج آن امضا کردهاند. اینک نوبت دولت محترم است تا بهجای انجام یکجانبهی این سند راهحل آبرومندانهای اتخاذ کند. دولت باید بداند که اگر نیتش از حفظ برجام، نگه داشتن آرای انتخابات بوده است نیز با این سکوت و آن تمدید، آن را نیز از دست میدهد.
دولت بایستی تکلیف را هرچه سریعتر با این فشارها مشخص کند. روحانی نباید اجازه دهد این تن نیمهجان برجام به دست کابینهی وحشت ترامپ بیفتد. در غیر این صورت، باید منتظر مطالبات وحشتناک کابینهی وحشت ترامپ در مورد این سند بود.
تعجیل در رسیدن به توافق عامل رسیدن به این وضعیت
یکی از مسائلی که سبب شد تا توافق به این شدت دچار نقص باشد، مسئلهی تعجیل در رسیدن به نتیجه برای بهرهبرداریهای داخلی بود. حضرت آیتالله خامنهای در دیدار فرماندهان نیروی دریاییادعاهای طرف آمریکایی دربارهی تمدید تحریمهای دهساله علیه ایران را از اشکالات توافق هستهای دانستند که بر اثر عجله برای زودتر رسیدن به توافق و در نتیجه، غفلت از جزئیات، روی داده است.
پیشتر نیز ایشان بیان کرده بودند که تعجیل در رسیدن به توافق، کار صحیحی نیست. ایشان در دیدار با مداحان در ۲۰ فروردین ۱۳۹۴ بیان داشتند: «الآن فرصت خوبی است برای همدلی. یک عدهای مخالفاند، یک عدهای اعتراض دارند. خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقهمند به منافع ملیاند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را (از آن افرادی را که شاخصاند) دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند. ایبسا در حرفهای آنها یک نکتهای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود. اگر چنانچه نکتهای هم نبود، آنها را قانع کنند. این میشود همدلی. این میشود یکسانسازی دلها و احساسها و بهتبع آن عملها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم. خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمیآید. چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برههی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلیها و همزبانیها و تبادلنظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود. یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد، طوری نخواهد شد.»
تکلیف مشخص است؛ لزوم گرفتن ابزار فشار از آمریکاییها و عدم تعجیل
رهبر انقلاب همچنین از تلاش آمریکاییها برای استفاده از برجام بهعنوان ابزاری برای فشار علیه ایران یاد کردند و فرمودند: «حرف من در این زمینه به مسئولین و به مردم این است که این توافق هستهای که اسمش را گذاشتهاند برجام، نباید تبدیل بشود به یک وسیلهای برای فشار هرچند وقت یکباری از سوی دشمن به ملت ایران و به کشور ما؛ یعنی نباید اجازه بدهیم که این را وسیلهی فشار کنند. مسئولین به ما گفتند که ما این کار را انجام میدهیم، این اقدام را میکنیم برای اینکه فشارهای تحریم برداشته بشود. حالا علاوه بر اینکه آن کاری را که آنوقت قول دادند بکنند و بنا بود همان روز اول انجام بگیرد و تا هشت و نُه ماه هنوز بهطور کامل انجام نگرفته و ناقص است (که مسئولین ما این را صریحاً بیان میکنند. آنهایی که خودشان دستاندرکار بودند این را صریحاً بیان کردند و بیان میکنند) [انجام ندادند]، این را باز وسیلهای قرار بدهند برای فشارهای مجدد به جمهوری اسلامی. نه، جمهوری اسلامی با اتکا به قدرت الهی و با باور کردن قدرت حضور مردم، از هیچ قدرتی در دنیا هراس ندارد.»
یکی از دلایلی که رهبر انقلاب این جمله را بیان کردند، به تلاش آمریکاییها برای قانونی بودن هر تحریم غیرهستهای برمیگردد. طبیعی است که وضع تحریمهای هستهای نه طبق سند هستهای رواست و نه مقبولیتی نزد کشورهای دیگر طرف توافق دارد. بنابراین آمریکاییها بهدنبال راهی برای دور زدن این مانع بودهاند و چهچیزی بهتر از همین استدلال. آنها استدلال میکنند چون در برجام وضع تحریمهای هستهای منع شده است، بنابراین وضع تحریمهای غیرهستهای نهتنها غیرقانونی نیست، بلکه با توجه به «اقدامات مخرب ایران» مشروعیت نیز دارد.
طبیعی است که هر اقدامی که با اصول مندرج در معاهده مغایرت داشته باشد، توسط اطراف معاهده نمیبایستی صورت گیرد. بهعبارتی ممکن است که آمریکاییها از مشروعیت اعمال تحریمهای غیرهستهای سخن بگویند، اما این موضوع بهدلیل مغایرت با محتوا و اصل حسننیت نهتنها مشروعیت ندارد، بلکه از اساس غیرقانونی و غیرحقوقی است.
پیشتر بارها و بارها اشاره شده بود که منفذهای سیاسی و حقوقی برجام بایستی کور شود تا این اتفاقات نیفتد. این همان مسئلهای است که از شکافها و منفذهای برجام از آن یاد میشود؛ همان موضوعی که رهبری از آن تحتعنوان عجله کردن یاد میکنند.
اینک تکلیف چیست؟ پاسخ: ارائهی یک طرح واحد ملی
بههرحال اینک ما با یک سند نیمهجان و با یک کشور ناقض عهد مواجه هستیم که این سند نیمهجان را نیز ابزار فشار خود علیه ایران قرار داده و تکلیف کشور شفاف است. ضروری است کشور به یک طرح واحد برای مواجهه با این اقدامات آمریکاییها برسد. دولت محترم باید به درک صحیحی از رابطه خود با آمریکا برسد و تمنای پیشرفت کشور و حل مشکلات کشور بهواسطهی این رابطه را رها کند و با تکیه بر ظرفیتهای درونی کشور، مشکلات معیشتی مردم را حل و رفع کند.
اینکه رئیسجمهور صرفاً آمریکا را (هرچند بهصورت کمرنگ) متهم به نقض عهد کرد، کافی نیست و نیاز به گرفتن موضعی صریحتر برای دستیابی به وحدت ملی است. همانطور که بسیاری از خبرگزاریها از سخنان نمایندگان مجلس در نکوهش این فشار آمریکاییها سخن گفتند، ضروری است مابقی نخبگان کشور ردای محافظهکاری را کنار نهند و موضعگیری جدی در قبال این فرایند داشته باشند.
مسئله بههیچوجه مربوط به مقطع فعلی نیست. مسئله مربوط به نسل بعد و نسلهای بعد از ماست که وقتی به کشورشان و تاریخ سیاسی کشورشان نگاه میکنند، آیا با عزت به آن مینگرند یا با ذلت؟ آیا ما میتوانیم از بحران احتمالی عزت ملی کشور عبور کنیم یا آن را تبدیل به یک ننگ در طول تاریخ خواهیم کرد.
فرجام سخن
ضروری است کشور به یک طرح واحد برای مواجهه با برجام دست یابد. نهتنها برای مواجهه با برجام، بلکه برای مواجهه با طرحهای متعدد آمریکاییها علیه ایران که احتمالاً از هماینک توسط دموکراتها کلید زده شده و بهصورت مهندسیشدهای قرار است در اختیار کابینهی سراسر وحشت ترامپ قرار گیرد. (برهان)