رئیسجمهور در صحبتهایی که روز گذشته داشت به نکتهای اشاره کرده و گفت که: «باید بدانیم امروز مشکل اول در کشور، مشکل اقتصادی است. مشکل اقتصادی با بگیر و ببند حل نمیشود. ممکن است بگیر و ببند در گوشهای لازم باشد اما اساس آن است که باید فضا آرام شود و مردم نسبت به آینده اعتماد پیدا کنند. باید مردم بدانند آینده بدی در انتظار آنها نیست. اگر چیزی موجب نگرانی آنهاست، آن نگرانی را برطرف کنیم.»
نکتهای که با تحلیل بند به بند آن میتوان نقدی را به او وارد دانست. نقدی درباره بگیر و ببند نداشتن که اتفاقا پاشنه آشین دولت همین سخت نگرفتنها بوده است که باعث ریخت و پاشها و اتفاقات تاثیرگذار در مشکلات اقتصادی کنونی شده است. اما برای درک بهتر صحبت صورت گرفته همین پاراگرافی که رئیسجمهور بیان فرمودند را با پنج کلیدواژه رمزگشایی میکنیم.
مشکل اقتصادی داریم
در وهله نخست روحانی اعتراف میکند که مشکل اول جامعه، مشکل اقتصاد است. کسی که با شعارهای اقتصادی رای آورده و قول گشایش معیشتی به مردم داده آنهم آنطور که مردم به دولت صدقه دهند و از خیر یارانه بگذرند، امروز و با گذشت ۵ سال از ریاستش در قوه مجریه اعتراف به تشدید مشکلات اقتصادی میکند و این یعنی در پنج سال گذشته راهی طی شده که بر خلاف شعارها بوده و مشکل را حل نکرده است. این یعنی در پنج سال گذشته با همه تلاشها نتوانستیم کاری کنیم که هم سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد!
همین جمله یعنی لازم است در سیاستهای اقتصادی ۵ سال گذشته تغییر حاصل شود و این تغییر به تغییر استراتژی و شاید در نهایت تغییر در کابینه نیز باید منتهی بشود. همین جمله روحانی نشان دهنده این نکته است که در پنج سال گذشته آنطور که باید روی عملکرد مدیران دولتی برای مبارزه با فساد نظارت دقیقی رخ نداده است که جریان حقوقهای نجومی، صندوق ذخیره فرهنگیان، کاهش ارزش پول ملی، هدر دادن ۱۸ میلیارد دلار، ثبت سفارش ۶ هزار خودروی خارجی غیر قانونی که کسی گردن نمیگیرد جز هکر گمنام!!! همه و همه از عدم نظارت دقیق ناشی میشود که با جمله بعدی روحانی که میگوید بگیر و ببند نداشته باشیم تناقض دارد.
مشکل با بگیر و ببند حل نمیشود
روحانی اما بعد از اینکه اعتراف به پذیرش وجود مشکل اقتصادی آنهم در رتبه نخست مشکلات دولتی میکند، میگوید که همه این مشکلات با بگیر و ببند حل نمیشود! جملهای که دقیقا بر خلاف آن چیزی است که برای حل مشکل اقتصادی باید رخ دهد، چراکه در ۵ سال گذشته با حلول مشکلاتی نظیر مشکل ورشکستگی صندوقهای مالی و اعتباری، هدر دادن ۱۸ میلیارد دلار، واردات خاک گربه و اقلام غیرضرور، رو شدن فیشهای حقوقهایی که از چپاول بیتالمال توسط مدیران دولتی خبر میداد همه و همه ثابت میکند که اتفاقا در پنج سال گذشته بگیر و ببند درون سازمانی و دولتی وجود نداشته وگرنه کسی جرات ثبت ۶۴۰۰ خودرو در زمان ممنوعیت نمیکرد، وگرنه کسی با مظلومیت پوشاک وارد نمیکرد یا خاک گربه نمیآورد و یا ارز دارویی را صرف واردات موز و امثالهم نمیکرد... این جمله بگیر و ببند مشکلات را حل نمیکند نکتهای است که از اعتقاد روحانی در ۵ سال گذشته در مدیریت اقتصادی خبر میدهد اعتقادی که امروز چینن وضع آشفتهای را برای معیشت مردم و اقتصاد رقم زده است، اعتقادی که براساس جمله قبلی روحانی حتما باید تغییر یابد.
باید فضا آرام شود
روحانی در ادامه پاراگراف پرتامل خود تاکید دارد که مشکلات با بگیر و ببند حل نمیشود چون باید فضا آرام باشد!! اما نکته مهم و ضروری که لازم است رئیسجمهوری به آن پاسخ دهد این است که بگیر و ببندها خواب چه کسانی را آشفته میکند و آرامش چه کسانی را مختل؟! و آیا منظور مسئولان از حضور در پستهای خود حفظ آرامش مردم است یا مفسدان؟!
روحانی البته این نکته را باید بداند که که مطالبه مردم برای مبارزه با مفسدان سرک کشیدن به کسب و کار بخش خصوصی واقعی، نبوده و مردم میخواهند مدیران دولتی و برخی افراد دولتی و خانوادههای آنها را که به قول دادستان کل کشور در پشت قاچاق کالا هستند به سزای اعمالشان برسانند و این نه مردم و نه بخش خصوصی را ناآارم نمیکند. اگر باور کنیم که روحانی فکر میکند بخش خصوصی و مردم از مبارزه با مفسدان دولتی ناآرام میشوند باید بپذیریم که او مردم و بخش خصوصی را نشناخته است که با توجه به سابقه حضور او در مدیریت اجرایی کشور چنین باوری مضحک به نظر میرسد.
اعتماد مردم به آینده جلب شود
روحانی معتقد است که باید آرامش مردم حفظ شود و آنها به آینده بدبین نشود، اما نمیگوید که بگیر و ببندهایی که باید کم شود بگیر و ببند واگذاری کارها به مردم است نه بگیر و ببند درون سازمانی ناظر بر مستخدمین ملت که قرار است امین بیتالمال باشند. قطعا اعتماد مردم زمانی به آینده جلب میشود که اعتمادشان به مسئولان تقویت شده و این اعتماد جز با جدا کردن مسئولان خدوم از مسئولانی که به فکر چپاول بیتالمال و رانتخواری هستند حاصل نخواهد شد و مسلم است که جداسازی قشر خدمتگزار از سوءاستفادهچی تنها با بگیر و ببند و نظارت امکانپذیر خواهد بود.
در نهایت میتوان نوشت که حتما منظور روحانی از بگیر ببند همین است که باید بگیر و ببند منطقی صورت گیرد نه بگیر و ببند هیجانی اما اگر او دقیق و درست به تاکید رهبری در دیداری که با اقشار مردم داشتند دقت کند متوجه میشود که ایشان هم در زمانی که مردم هیجانی فریاد«مفسد اقتصادی اعدام باید گردد» را سر دادند خیلی منطقی و صریح گفتند که این شعارهای تند و رفتارهای هیجانی نباید صورت گیرد، به نوعی همین جمله رهبری دغدغهای که شاید امروز روحانی بیان میکند را پاسخ داده و تایید میکند که منظور از مبارزه با فساد، بگیر و ببند بخش خصوصی و هیجانی و اعدام بدون محاکمه نیست.
نگرانی مردم برطرف شود
اما نکته مهم صحبتهای روحانی این است که بعد از بیان چهار کلیدواژه فوق اعلام میکند که باید نگرانی مردم که آن را ناشی از مشکلات اقتصادی میداند، برطرف شود.
بر این اساس باید به رئیسجمهوری یادآور شویم که نگرانی مردم در شعارها و مطالبهگریهایشان مشخص است. مردم از رانت و فساد و اختلاس نگران و ناراحتند، مردمی که حتی با پیام دولت و تکتک اعضای هیات دولت راضی به گذشتن از ۴۵ هزار تومان یارانه نشدند پیامشان به روحانی مشخص است، آنها نگران بیتالمال هستند، نگران سلامت مسئولان هستند و خواستار مبارزه با مفسدان. قطعا برطرف کردن این نگرانی راهی جز مبارزه با فساد و بگیر و ببند منطقی و اصولی خاطیان و رانتخواران و ویژهبگیران ندارد.
نکتهای که روحانی دقیقا باید به آن توجه کند برآورده کردن مطالبات منطقی مردم است که هم آرامش را به جامعه تزریق میکند و هم اعتماد را به آنها میدهد، مبارزه با مفسدان و نظارت دقیق روی خرج شدن ریال به ریال از جیب بیتالمال دقیقا همان چیزی است که مردم میخواهند و اگر رعایت شود قطعا تا حدود بسیاری مشکلات اقتصادی را نیز رفع خواهد کرد. بر همین اساس به رئیسجمهوری که دغدغه برطرف کردن نگرانی مردم را دارند توصیه داریم با رانت و فساد و ویژهخواری دقیقتر برخورد کرده و نظارت بر مسئولان دولتی را بیشتر کنند.
نویسنده: مائده شیرپور