سوریه همچنان به عنوان یکی از مسائل غرب آسیا کانون توجهات جهانی است بگونهای که حتی قدیمیترین و اصلیترین مسئله منطقه یعنی فلسطین درحاشیه قرار گرفته است. این روزها تحولات سوریه را در دو بعد سیاسی و نظامی میتوان تقسیم بندی کرد. در حوزه نظامی ادامه عملیاتهای ارتش سوریه و متحدانش در برابر گروههای تروریستی و البته اقدامات حمایتی آمریکا و شرکای منطقهای آن از تروریستها تشکیل میدهد. در حوزه سیاسی نیز بیشتر اقدامات در قالب تحرکات بینالمللی است. پس از توقف مذاکرات ژنو میان نظام سوریه و معارضان، اکنون تحرکات در سطح کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و البته با محوریت روسیه و آمریکا در جریان است. نشست لوزان نمودی از این مذاکرات است.
این شرایط در حالی بر سوریه حاکم است که یک نکته مهم در آن قابل توجه است و آن تشدید تحرکات فرانسه و انگلیس است. از یک سو انگلیس رسما به حمایت از تروریستها پرداخته و وزیر خارجه انگلیس برسرنگونی نظام سوریه تاکید دارد. از سوی دیگر فرانسه نیز بر مخالفت با نظام سوریه و اقدامات متحدانش تاکید و گزارشهای منتشره از ارسال تسلیحات فرانسوی برای تروریستها در حلب حکایت دارد.جالب توجه آنکه فرانسه و انگلیس در سازمان ملل نیز تحرکات گستردهای را آغاز کرده و حتی قطعنامهای را علیه سوریه ارائه کردهاند. حال این سوال مطرح میشود که ریشه این اقدامات چیست و چرا فرانسه و انگلیس تمام قد وارد میدان شده و حتی از گزینه نظامی سخن میگویند.؟
برخی ناظران سیاسی براین عقیداند که انگلیس و فرانسه نیز مانند بسیاری از دشمنان سوریه، روند کنونی تحولات این کشور را برابر با شکست کامل خود میدانند در حالی که گروههای تروریستی و متحدان منطقهای آنها نیز توان مقابله با این روند را ندارند. در این شرایط آنها مانند آمریکا گزینهای جز ورود مستقیم به عرصه سوریه ندارند تا شاید از شکست نهایی خود جلوگیری کنند. نکته دیگر آنکه آمریکا برای فشار بر روسیه به دنبال یارگیری جهانی است و ورود کشورهای اروپایی نیز در این چارچوب است چنانکه این اتحادیه از آمادگی برای تحریم جدید روسیه گفته است. در رفتار اروپا و آمریکا نوعی تقسیم کار مشاهده میشود چنانکه آمریکا مستقیما وارد نبرد یمن شده است و سوریه را به انگلیس و فرانسه واگذار کرده تا شاید با اعمال فشار در هر دو جبهه بتوانند ایران و روسیه را به باجدهی و عقبنشینی از مواضع خود در قبال سوریه و یمن وادار سازند. در این میان یک اصل مهم وجود دارد و آن اینکه انگلیس و فرانسه به دنبال جلب نظر شرکای منطقهای خود هستند بگونهای که با ادعای اقدام در سوریه و یمن به سرکیسه کردن کشورهای عربی و خوشخدمتی برای رژیم صهیونیستی بپردازند. به هر تقدیر ورود انگلیس و فرانسه به عرصه سوریه نه از روی قدرت بلکه برگرفته از نقطه ضعف آنان است که برای فرار از شکست اجبارا خود وارد میدان شدهاند در حالی که روند تحولات نشانگر ناتوانی آنان برای فرار از این وضعیت است.