دولتمردان و اعضای تیم هستهای در حالی سکوت کرده اند که طرف مقابل تدارک گستردهای برای آینده برجام دیده است.
آمریکا از آغاز مذاکرات هستهای، از سوی دولت یازدهم، دستگاه دیپلماسی و تیم هستهای محور مذاکرات قرار گرفت، این هویت دادن به آمریکا باعث شد که همه چیز به او ختم شود در حالی که در گروه ۱+۵ پنج کشور دیگر هم بودند.
جمهوری اسلامی ایران در یکطرف میز مذاکره قرار داشت و آن ۶ کشور در آن سوی میز، در واقع آنها را باید یک گروه واحد دانست که هدفشان یکی بود، حل موضوع هستهای ایران از راه دیپلماسی و گفتوگو که منجر به محدودیت برای فعالیتهای هستهای ایران شود.
حتی چین و روسیه نیز چنین هدفی داشتند و هیچگاه خواهان پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلاممی ایران نبوده و نخواهند بود، این خصلت آنهایی است که خود را ابرقدرت در دنیا میپندارند و دارای سلاح هستهای هستند.
اما در هر صورت دولت تدبیر و امید، آمریکا را کدخدای دنیا تلقی کرد و همین باعث شد تا مذاکرات هستهای بیشتر با آمریکا انجام شود و دیگران حکم ناظر را داشته باشند.
آقای روحانی در مناظره انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ گفته بود،«نکتهای که آقای حدادعادل درباره مسأله کدخدا گفتند، سوال این بود: آیا مذاکره با آمریکا راحتتر است یا اروپا؟ من گفتم آمریکا. چون کدخدای اروپاست.»
آقای روحانی در همان سال به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ در جمع دانشجویان دانشگاه شریف گفته بود؛ «آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است و حالا که رهبر انقلاب در سخنان اول فروردین امسال راه مذاکره را باز گذاشتند دولت بعد با رعایت خطوط قرمز میتواند این رابطه را برقرار کند.»
آقای روحانی آمریکا را کدخدای ده میدانست یا شاید اکنون هم میداند، او اعتقاد بر این داشت که اگر مشکلات خود را با آمریکا حل کنیم، مابقی مشکلات هم به واسطه آمریکا حل خواهد شد و کدخدا دستور میدهد دیگران هم با ایران روابط دوستانه داشته باشند.
آنطور که اتاق خبر ۲۴نوشته، البته چنین دیدگاهی، با دیدگاه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی مشترک است، او هم اعتقاد داشت که باید با آمریکا رابطه برقرار کرد و اختلافات را حل نمود آنگاه کشورهای دنیا و منطقه روابطشان با ایران خوب خواهد شد!
رئیس دولت تدبیر و امید که در اردیبهشت ۹۲ نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود، درباره مذاکره با آمریکا هم سخن گفته و ادعا کرده بود که رهبر انقلاب راه مذاکره با آمریکا را بازگذاشتند، با بازخوانی سخنان ایشان در فروردین ماه سال ۹۲ که در حرم رضوی بیان شد، چنین سیاستی در سخنان حضرت آیتالله خامنهای دیده نمیشود.
به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی که به همین موضوع هستهای و مذاکره میپردازند مراجعه کردیم و عین آن سخنان را در اینجا هم منتشر میکنیم؛
نکتهی دوم: آمریکاییها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند که ما درپیشنهادِ مذاکرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم که مذاکره کنید و مذاکرهی منطقی بکنیم؛ یعنی مذاکرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم که درپی سلاح هستهای نیستیم، شما میگوئید باور نمیکنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور کنیم!؟ وقتی شما حاضر نیستید یک سخن منطقی و صادقانه را قبول کنید، ما چرا باید حرفی را که شما میزنید که خلاف آن بارها ثابت شده است از شما قبول کنیم؟ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکائیها، یک تاکتیک آمریکائی و برای فریب دادن افکار عمومی است؛ افکار عمومی دنیا و افکار عمومی مردممان. باید شما ثابت کنید این نیست. میتوانید ثابت کنید؟ ثابت کنید.
همینجا من این را بگویم که از جمله تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی که ما هم مخالفتی نداشتیم با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.
نکتهی سوم: براساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و کنجکاوی، برداشت ما این است که آمریکا مایل به تمام شدن مذاکرات هستهای نیست. آمریکائیها دوست ندارند گفتوگوهای هستهای تمام شود و مناقشهی هستهای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاکرات و حل این مشکل بودند، راه حل، بسیار نزدیک و بسیار آسان بود. ایران در مسئلهی هستهای، فقط میخواهد حق غنیسازیِ او که حق طبیعیاش است از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان کشورهائی که مدعی هستند، اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنیسازی هستهای را برای اهداف صلحآمیز در کشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است که ما همیشه گفتهایم؛ آنها همین را نمیخواهند.
آنها میگویند ما نگرانی داریم که شما به سمت تولید سلاح هستهای بروید چند تا کشور هم بیشتر نیستند، که اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند "جامعهی جهانی"! میگویند جامعهی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعهی جهانی هیچ نگرانیای ندارد. اکثر کشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستهی ما حمایت میکنند؛ چون خواستهی بحقی است. آمریکائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنیسازی برای ملت ایران اعتراف کنند؛ برای اینکه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیک به راه حل میشویم، آمریکائیها یک سنگی میاندازند که جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی که من دارم، این است که میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ که آن فشارها همان طور که خودشان گفتند برای فلج کردن ملت ایران است. البته به کوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.
نکتهی چهارم و آخر در این مسئله این است که اگر آمریکائیها صادقانه میخواهند کار تمام شود، بنده راه حل را ارائه میدهم. راه حل این است: آمریکائیها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره، حرف منطقی و متین و مستدلی نیست؛ حرف درست این است، اگر میخواهند مشکلات فیمابین وجود نداشته باشد که میگویند ما میخواهیم بین ایران و آمریکا مشکلی وجود نداشته باشد دست از دشمنی بردارند. سی و چهار سال است که دولتهای گوناگون آمریکا با فهم غلط از ایران و ایرانی، دشمنیهای گوناگونی را با ما طراحی کردهاند. از سال اول پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، اینها با ما دشمنی کردند؛ در زمینه امنیت، علیه امنیت ما برنامهریزی کردند؛ حرکات خصمانه انجام دادند؛ علیه تمامیت ارضی ما اقدام کردند؛ از دشمنان ریز و درشت ما در طول سالهای متمادی همیشه حمایت کردند؛ علیه اقتصاد ملی ما فعالیت کردند؛ از همهی ابزارها علیه ملت ایران استفاده کردند؛ و در همه اینها هم بحمدالله شکست خوردند؛ بعد از این هم در مقابله با ملت ایران اگر این دشمنیها را ادامه دهند، شکست خواهند خورد. بنابراین بنده مسئولان آمریکائی را هدایت میکنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه میگردند، راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند؛ عمل خود را تصحیح کنند و دست از دشمنی با ملت ایران بردارند. این بحث تمام شد.
میبینید که حضرت آیتالله خامنهای در سخنانشان میگویند: «پیشنهاد مذاکره، حرف منطقی و متین و مستدلی نیست» ایشان راه حل را هم بیان میکنند و میفرمایند؛ « اگر آمریکائیها صادقانه میخواهند کار تمام شود، بنده راه حل را ارائه میدهم. راه حل این است، آمریکائیها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ایران دست بردارند.»
اما دولت یازدهم با روی کار آمدن آقای روحانی سیاست مذاکره با کدخدا را درپیش گرفت، مذاکره با آمریکا گرچه به برجام ختم شد، اما دشمنیهای این کشور علیه ایران پایان نیافت. بلکه افزایش هم داشت.
مذاکرات هستهای به سبک و سیاق دولت یازدهم آغاز شد و پس از نزدیک به ۲ سال مذاکره به توافق هستهای رسید، که اکنون همین توافقی که قرار بود مشکلات اقتصادی و بسیاری مسائل دیگر را حل کند، خود تبدیل به مشکل شده است.
آمریکا برجام را نقض میکند که بارها این اتفاق افتاده است، تهدید به خروج از برجام میکند و حتی تهدید میکند که گزارش بعدی آژانس درباره پایبندی ایران به تعهدات اش را تأیید نخواهد کرد، و دولتمردان و تیم هستهای میگویند آمریکا یکی از کشورهایی است که در توافق هستهای حضور داشته اگر او هم برجام را نقض کند یا از آن خارج شود، ما در کنار اروپا باقی میمانیم و برجام را اجرا میکنیم! و این موضع در تناقض با سیاستی است که در آغاز مذاکرات هستهای در سال ۹۲ گرفته شد. آن زمان آمریکا کدخدا بود و اکنون که ساز نقض و خروج از برجام را نواخته، کشوری است که برای توافق هستهای اهمیتی ندارد؟ً!
آمریکا هنوز نفوذ و تأثیر خود را بر روی اروپا دارد، اروپاییها علیرغم وجود رئیسجمهوری همچون دونالد ترامپ باز هم تابع نظرات آمریکا هستند، و این تنها آمریکا نیست بلکه لابی صهیونیستها قویتر و پررنگتر از همیشه حضور دارند و سعی میکنند تا ضمن ترغیب کردن آمریکا به خروج از برجام اروپا را نیز با خود همراه سازند.
نکته قابل توجه اینجا است که منتقدین مذاکرات هستهای با آمریکا، از همان زمان که گفتوگوها سر گرفت و دیدارها با مقامات آمریکایی هم آغاز شد، بر این موضوع تأکید داشتند که نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد، دولت باید سعی کند در مذاکرات هستهای نقش زیادی به ایالات متحده ندهد، این هشدار را هم میدانند که پس از دولت اوباما که پیمان هستهای در دوران او امضا شد، رئیسجمهور بعدی چه واکنشی به توافق هستهای خواهد داشت؟ اگر او بخواهد برجام را نقض کند یا از آن خارج شود چه شرایطی برای ایران ایجاد میشود؟
همه این هشدارها و تحلیلها نشان از یک دوراندیشی راهبردی داشت، آینده نگری و پیشبینی از نوع برخورد آمریکا با توافق هستهای هنری بود که منتقدین از آن بهره بردند اما دستگاه دیپلماسی از این موهبت بیبهره بود و دولتمردان حتی بارها منتقدین را بیسواد خطاب کرد! اکنون باید پذیرفت و باور داشت که با خروج آمریکا از برجام و نقض آن از سوی ایالات متحده، توافق هستهای از درجه اعتبار ساقط است، نباید گفته شود که اگر حتی آمریکا از برجام خارج شود ایران به برجام پایبند خواهد ماند، چرا که چنین موضعی نشان از ضعف ایران است، در حالی که جمهری اسلامی ایران هیچ نقطه ضعفی در این زمینه ندارد.