یکبار تماس کافیست تا دو ساعت بعد برای مصاحبه تعیین شود. دفتری ساده و قدیمی محل قرارمان است. از همان برخورد نخست میفهمیم که به راحتی میتوانیم سوالاتمان را بپرسیم، در برخی از مسایل، همنظرمان نیست اما نه عصبانی میشود نه دلخور، در خیلی از مسایل هم بیشتر از ما نگران است مانند وجود مدیران دوتابعیتی در بدنه دولتها و حضور نزدیکان رئیسجمهورها در کابینه. با این مقدمه بخوانید مصاحبه سیاست روز را با سیدمصطفی هاشمیطبا یکی از کاندیدای ریاست جمهوری دوره دوازدهم:
از حضورتان در انتخابات شروع کنیم، اینکه باز هم در پایان چهارسال اول یک دولت کاندیدا شدهاید. آمدهاید که به نفع روحانی کنار بروید یا تا آخر رقابت میکنید؟
انشاالله میخواهم بمانم و تا آخر باشم.
این اتفاق با توجه به گرایش شما به اصلاحات نوعی انشقاق اصلاحطلبها که کاهش آرای آقای روحانی را در داشته باشد محسوب نمیشود؟
نه؛ همانطور که در زمان آقای خاتمی کاندیدا شدم و کاهش آرای وی را درپی نداشت، این موضوع کاهش رای روحانی را درپی ندارد.
چرا این دوره کاندیدا شدید؟ فکر میکنید آقای روحانی نتوانسته بود وعدههایش را محقق کند؟
نه خیر، تردیدی در این نیست که آقای دکتر روحانی کارهای اصولی و منطقی و عاقلانه زیادی کردهاند. در حقیقت اقدام به یک آواربرداری از آنچه در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد کردند. اما من فکر میکنم برای اولویتهای کار در مملکت باید بیشتر دقت کرد. یعنی هر چند که ایشان در وضع بسیار نابسامان کشور به روی کار آمدند اما حرکت کلی کشور دارای اولویتهایی است که آن اولویتها باید بهتر رعایت شود، البته بگویم که هرگونه اقدامی در کشور ما موانع و مسایل متعددی دارد و این نکاتی که من میگویم به هیچوجه نفی اقدامات جناحهای مختلف نیست اما معتقدم که از زوایای دیگری میشود مسایل مملکت را دید و اولویتهای دیگری برایش قائل شد.
یعنی بهتر از آقای روحانی بر این اولویتها اشراف دارید، اولویتهای مدنظرتان را نام میبرید؟
البته یکی از اولویتهای بسیار مهمی که آقای روحانی به آن وارد شدند بحث امضای سند برجام بود که جزو اولویتهای درجه یک کشور بود، اما صحبتهای من نسبت به اولویتهایی است که درباره مسایل مملکتی میخواهم بیان کنم، اولویتهای مسایل مملکت الان حفظ ایران است. شاید این اصطلاح برای برخیها کمی عجیب جلوه کند چون کاندیداها بیشتر انتقادهایی که به روحانی مطرح میکنند بحث معیشت مردم است. من حتی یکی از کسانی که از جانبازان دوران جنگ تحمیلی هستند مصاحبههایشان را دیدم تقریبا همه مسایل مملکت را ریز کرده بود و گفته بود امروز مساله مملکت ما معیشت مردم است. اما من میگویم وقتی به مسایل مردم فقط از این دید نگریسته شود و ندانیم که معیشت مردم مسالهای است که در حقیقت وابسته به اجرای مسایل دیگر است نمیتوان کاری از پیش برد.
نمیشود معیشت مردم را مثل یک مائده آسمانی تصور کنیم و بخواهیم بدون درنظر گرفتن آن عوامل درستش کنیم، حداقل من میتوانم بگویم در دوران جنگ تحمیلی مساله اول مملکت حفظ کشور بوده است یعنی رزمندگان کشورمان با رفتن در جبههها و فدا کردن خونشان مرزهای کشور را حفظ کردند؛ بنابراین آنها وظایف خودشان را در حفظ مملکت انجام دادند اما بعد از آن چه شده؟! بعد از آن ما فکر کردیم ایران فقط وجودی است که شیر میدهد و باید شیره آن را بمکیم یعنی ما سعی کردیم و تلاش شد که متاسفانه آگاهانه یا ناآگاهانه که مملکت را از وجود آنچه که دارد، تهی کنیم. در این مدت میلیونها بشکه نفت استخراج کردیم. ۸۰۰ هزار چاه که ۴۰۰ هزار آن غیرمجاز است زدیم که آبهای زیرزمینی را برداشت کردیم؛ رودخانه همه آلوده است فاضلابها همه به داخل آبهای سطحی نفوذ کرده و یا باعث تخریب محیطزیست شده است. تالابهایمان خشک شده و ۲۰۰ دشت از ۶۰۰ دشت مملکتیمان دچار خشکی شده اگر دریاچه ارومیه خشک شود کشاورزی بین استان البرز و آذربایجان شورهزار میشود.
بنابراین میبینیم که ما مثل یک دستمال کاغذی یا کالای یکبار مصرف با کشور برخورد میکنیم. اگر ما کشوری به نام ایران نداشته باشیم چگونه میخواهیم در داخلش زندگی کنیم؟ چطور شعری میخوانیم "چو ایران نباشد تن من مباد" بنابراین اولویت اصلی کشور ما حفظ ایران هم از لحاظ حدود و صغور یعنی بحث دفاع و نظامیگری و امنیت از یک طرف و بحث وجود کشور از طرف دیگر است. یعنی ما هر کاری که در کشور میکنیم باید در این راستا باشد و اگر هر کاری بکنیم که این راستا دچار انحراف شود یعنی کارمان دچار انحراف است. بر این اساس اولویت اول من در حقیقت حفظ کشور به همراه اصلاح کشاورزی کشور است یعنی همان اسمی که گذاشتیم جهاد کشاورزی به تحقق برسد. این نگاه باعث حفظ مملکت و ثروت آن میشود و مهاجرت معکوس میشود.
میشود گفت تفاوت دیدگاه بین شما و آقای روحانی این است که آقای روحانی بیشتر به مسایل سیاست خارجی توجه دارد و شما به مشکلات داخل کشور؟
نه، نگاه ایشان اینکه من میگویم هم است. به نظر من امضای قرارداد و روابط خارجی و سرمایهگذاری خارجی در ایران جزو حفظ مملکت است اما من میگویم ابعاد مختلف دارد و شاید چند بعد را آقای روحانی خوب پرداختند اما به احیای کشاورزی و سرزمینی کشور کمتر توجه کردند.
در این چند سال دیدیم آقای روحانی بیشتر توجهشان به واردات است تا توجه به داشتههای داخلی؟
نه وارداتی که شما میبینید متاسفانه بحث دیگری دارد. بحث واردات این است که ما برای دولت هزینههای بزرگ درست کردیم و دولت مدام توسعه یافته و بزرگ شده و بودجه دولت را متورم کردیم همین امسال مجلس ۳۵ هزار میلیارد تومان به بودجه اضافه کرد؛ هر دولتی برای اینکه این بودجه را تامین کند نیاز به فروش ارز دارد. یکی از ابعاد فروش ارز هم واردات است میشود گفت واردات یک اجبار است منهای تمایلات، اجباری که دولتها مجبور هستند انجام دهند چراکه باید ارز را بفروشند و ریال تهیه کنند. بنابراین ما هر چه دولت را توسعه داده و مخارجش را زیاد کنیم این دولت مجبور میشود ارز خودش را بفروشد و میشود افزایش واردات.
برنامه شما برای جلوگیری از این رویه چیست؟
مسایل اقتصادی خیلی پیچیده است. اولا که فقط این نیست که تنهایی رئیسجمهور بخواهد؛ یک رئیسجمهور میتواند سیاستگذاری کند اگر ما بخواهیم مسایل اقتصادی مملکت ترمیم پیدا کند و در جهت حفظ کشور قدم برداریم طبیعی است که همه باید در این راستا تلاش کنند؛ هم مردم و نهادهای مختلفی که در کشور هستند. مثلا آنچه در روزنامهها نوشته میشود و میگویند که در اسکلههای رسمی قاچاق صورت میگیرد باید پیگیری و برطرف شود خب اسکلههای رسمی که نباید قاچاق کنند! بنابراین باید جلوی قاچاق که میگویند حدود ۱۵ تا بیست میلیارد دلار است را بگیرند. در عین حال سیاستگذاری دولت باید در جهت افزایش درآمد خودش باشد بدون اینکه فشار به اقشار آسیبپذیر بیاید. افزایش درآمد دولت با استفاده از امکانات بالقوهای که در کشور است بدون فشار به محرومین و کسانی که توانایی مالی ندارند منتها این هم بگویم که این قضایا آنقدر ساده نیست. من در شعارها دیدم که با این مسایل خیلی ساده برخورد میشود باید با این مساله سیستمدار برخورد شود، باید اقتصاددانهای مختلف بنشینند، منتها جهتگیری باید جهتگیری درستی باشد.
برای کاندیداتوری با اصلاحطلبها مشورت کردید؟
نه من با هیچیک مشورت نکردم. با خانمم شاید مشورت کرده باشم، اما با کس دیگری خیر.
یعنی با کسی ائتلاف نمیکنید؟
نه نمیخواهم.
آقای محمد هاشمی گفتند آقای روحانی ممکن است به نفع جهانگیری کنار بروند؟
من به نظرم اصل درستی نیست و آقای روحانی نباید کنار بروند و باید در انتخابات باشند.
دوره قبلی ۵۰ و نیم درصد رای داشتند و احتیاج دارند رای بیاورند اما چند کاندیدا در طیف خودش حضور دارد، آیا این آرایش انتخابات را به دور دوم میکشاند؟
من نمیتوانم پیشبینی کنم. ولی میتوانم بگویم اگر کسی میخواهد به آقای جهانگیری رای بدهد میرود به آقای روحانی رای میدهد. یعنی رای آقای روحانی توسط این فرد شکسته نمیشود، مردم هوشیارند که چه کسی به چه دلیل آمده است.
شما گفتوگویی داشتید که در آن به کابینه روحانی نمره ۱۴ دادید؟ این نمره از کجا آمده، چرا ۱۵ ندادید یا ۱۳؟
به نظرم چهارده نمره خوبی است. چون در دانشگاهها با ۱۰ هم قبول میشوند، دولت اگر بخواهد قبول بشود نمره ده و دوازده برایش خوب است. ما دولتی داشتیم منهای ده و بیست بوده بنابراین نمره ۱۴ برای روحانی خوب بوده است. اما معتقدم که دولت باید مسایل اصلی مملکت و حفظ مملکت را سرلوحه کارش قرار دهد البته گاهی اقدامات آقای روحانی با وقاحت و تبلیغات منفی شدیدی از طرف جاهای مختلفی روبهرو میشد کمااینکه میدانید، برجام واقعا به صلاح مملکت بود و هر چه دشمن در دنیا داشتیم علیه آن بود میگویند اگر دیدید نتانیاهو و کسینجر و عوامل جمهوریخواهان امریکا مخالف برجام هستند پس معلوم است که این به نفع ما بوده است.
ولی الان نتانیاهو به ترامپ توصیه میکند که برجام را نقض نکند!
الان هم مخالف است برای اینکه میداند اگر چنین اقدامی بکند در دنیا آبروی امریکا میرود و ممکن است این ماجرا که امتیازاتی که ما واگذار کردیم دوباره زنده بشود، این را میگوید. ضمن اینکه آن توصیه، توصیه قویای نبوده است. یقین بدانید اگر امروز برجام از طرف ما نادیده گرفته شود آنها خوشحال میشوند، آنها بسیار خوشحال میشوند که ما این کار را انجام بدهیم چون ما در دنیا منزوی میشویم و ما عهدشکن خواهیم شد، بنابراین به نفع آنهاست اما اگر امریکا این کار را انجام دهد طبیعتا چون اروپا، روسیه و چین مخالفش هستند در گوشه قرار میگیرد، نتانیاهو این را برای تقویت ترامپ گفته است نه برای تقویت ما و متاسفم که در کشور ما افرادی هستند که با نتانیاهو و این افراد همسو هستند.
ما تا کجا باید به برجام پایبند بمانیم؟ چون آقای سیف و ظریف و روحانی گفتند بدعهدیهای زیادی از امریکا دیدند فکر میکنید خط قرمز ما برای پایبند ماندن به برجام تا کجاست؟
بدعهدی دلیل نیست. یعنی وقتی ما میگوییم با یک کشور خارجی قرارداد امضا میکنیم معنی آن اعتماد به آن کشور نیست معنی آن این نیست که آن کشور را مبرا میدانیم. معنی آن است که به توافق نسبی رسیدیم و در دنیا هم توافقات در عمل و اجرا با تفاسیر مختلف روبهرو میشود. مثلا حضرت امام حسن(ع) با معاویه توافقنامه صلح امضا کردند، مگر نمیدانستند معاویه بدعهد و شرور است؟ چون منهای اینکه عقلا میدانستند از طریق علم امامت به طریق اولی میدانستند اما تعهد را امضا کردند، صلاح دانستند که تعهد را امضا کنند پس بنابراین امضای سند با دشمن نشانه اعتماد به او نیست به معنای یک امری است که این امر میتواند جلوههای مختلفی را محقق کند.
جلوه محقق شده از تعهد ما در برجام چه بود؟
ما اولا با امضای برجام به جهان ثابت کردیم که ما اهل گفتوگو و منطق هستیم و به هیچوجه نمیخواهیم به آن چیزی که آنها متعهد هستند یعنی دستیابی به بمب اتمی حرکت کنیم. من به نظرم در این دورانی که متاسفانه اسلامهراسی در دنیا البته به وسیله عوامل خودشان در دنیا شکل گرفته یک چهره رحمانی و اصولی و معتدل از اسلام از ایران که همیشه تحت فشار نشان داده میشود؛ خود به خود ارزش داشت. ضمن اینکه درست است که آن چیزی که از برجام انتظار داشتیم به تفسیر ما محقق نشده است اما آنها میگویند انجام دادیم و این تحریمها مربوط به حقوق بشر است. اما با همین تفسیر هم اقدامی در مملکت انجام شد، ما امروز توانستیم از کشورهایی که ما را تحریم کرده بودند هواپیمایی بخریم که قطعاتش را هم قبلا به ما نمیدادند، کشتیرانی ما آزاد شده، فروش نفت که به صفر داشت نزدیک میشد رسیده به سهمیه قبل از تحریم. یعنی ما با کشورهای ۱+۵ مختلف هم که نوعا با ما مخالفند حتی فکر نکنید روسیه و چین با ما موافقند، قراردادی امضا کردیم که همه آن تحریمهای پرفشار که دولت گذشته متاسفانه در جهت تاثیرگذاری آن تحریمها کار کرد رهایی پیدا کردیم و توانستیم بسیاری از امتیازات برجام را به دست بیاوریم. در هر قراردادی طبیعتا طرفین میخواهند به نفع خودشان کار کنند و من اتفاقا برجام را موفقیت خیلی خوبی برای کشورمان میدانم.
من درباره صحبت شما با اینکه دنیا فهمید ایران اهل مذاکره هستند موافقم، اما دنیا یک جایی هم باید متوجه بشود؛ ایران همیشه هم دیپلماسی لبخند ندارد، این را قبول دارید؟
اگر رسما همه کشورها برجام را لغو کردند بله ما باید اقدام متقابل انجام بدهیم اما اگر اینها میگویند تفسیر ما چیز دیگری است این با لغو برجام فرق دارد، اگر یک کشور از مجموع اینها حرف دیگر میزند دلیل لغو نیست دلیل بدعهدی آن است بعد هم در هر مرحلهای باید ببینیم صلاح مملکت ما کدام یکی است و موقع خودش ثابت کردیم که ما نیروی مستقل هستیم و توانایی برخورد داریم. اما نه برخورد مثل گذشته که آنها ما را تحریم کردند و ما هم رفتیم به جای اینکه آنها را تحریم کنیم کارخانهجاتشان را آباد کردیم و کالاهای آنها را از مبادی دیگر گرانتر خریدیم و آوردیم و ارز خودمان را حرام کردیم.
بگذریم، کدامیک از اعضای کابینه روحانی ممکن است که اگر شما رئیسجمهور شدید در کابینه شما باشد؟
من حدود ۵۰ درصد افراد کابینه روحانی را میپسندم.
به طور شاخص صد درصد کدام را میخواهید؟
اجازه بدید اسم نگویم چون اسم آوردن شبهه ایجاد میکند، اما یکی از آنها آقای ظریف است.
آقای ظریف گفتند با آقای روحانی دور بعد کار نمیکنند فکر میکنید با شما کار کنند؟
من میپسندم؛ میگویند کسی رفت خواستگاری دختر شاه گفت ۵۰ درصد حل است، الان برای من هم که آقای ظریف را میپسندم ۵۰ درصد حله.
از دیدار اصلاحطلبها با مقام معظم رهبری خبری نگرفتید؟
نه خبری نگرفتم. من تماس سیاسی با کسی ندارم. در کارگزاران نیستم کاملا مستقل شدم و همیشه اینطور بودم.
چرا به تحزبگرایی در ایران اعتقاد ندارید؟
نه، آدم وقتی در حزب میرود مجبور است تمکین کند و معمولا در احزاب، گروهی خاص تصمیم میگیرند و بقیه را دنبال خودشان میکشند. من ضمن اینکه نرم و ملایم هستم اما نمیتوانم خودم را در شرایطی قرار بدهم که دنبال گروه خاص بروم شاید دلیل اینکه از کارگزاران همان ابتدا خارج شدم همین بود.
پس شما رسما کنارید نه اسما؟
من اسما و رسما تماس حزبی ندارم.
پیشبینی شما از انتخابات چیست برخی میگویند ویژگی این انتخابات مشارکت بالاست و برخی یک دورهای شدن آقای روحانی را ویژگی میدانند؟
حتی نظرخواهی هم دلیل درستی برای پیشبینی نیست. هرکس میخواهد خواست خودش را به این عنوان بیان میکند یعنی نظر شخصی یا گروه خاص را تعمیم بدهد.
شما دوست دارید چه اتفاقی رخ دهد؟
دوست دارم رئیسجمهور شوم.
آن زمان که با همسرتان مشورت کردید این اعتقاد را داشتند؟
ایشان خیلی دوست ندارد که من اینطور فعالیت کنم.
یعنی علاوه بر اینکه نظر حزب را در مسایل سیاسی گوش نمیدهید نظر خانواده را هم گوش نمیدهید؟
نه در خیلی موارد گوش کردم. اما در کارهای خانه هم همینطورم خیلی به نظر ایشان گوش نمیدهم ولی اختلافی نیست، آدمها با تفکرات مختلف هم میتوانند تفاهم داشته باشند.
شعارتان چیه؟
حفظ ایران، چو ایران نباشد ... این جمله بسیار عالی است، به یاسر عرفات میگفتند تو سازشکاری؟ در جواب گفت من دنبال یک وجب خاک میگردم که پایم را روی آن بگذارم. ما هم در درجه اول هر کاری میکنیم باید حفظ ایران باشد و اقداماتی کنیم که ایران را حفظ کند. همانطور که رزمندگان و مدافعین کشورمان خون خودشان را نثار کردند تا کشور حفظ شود و ما هم کمربندهایمان را محکمتر ببنیدم.
شما که فکر نمیکنید برجام مخالف توسعه تسلیحاتی و نظامی است و ما باید چون برجام را امضا کردیم رزمایش نداشته باشیم؟
من برجام را نخواندم اصول را دیدم، خود نماینده امریکا در شورای امنیت گفته آزمایش موشکی ربطی به برجام ندارد.
اما از زمانی که برجام امضا شده حتی یک ماهواره مخابراتی پرتاب نکردیم؟
اینها را به پای برجام ننویسیم امکانات مالی و فنی محدود است به علاوه اگر اتفاقی میافتد به معنی این نیست ما کاری را تنهایی انجام دادیم؛ برخی را با همکاری برخی کشورها انجام دادیم مثلا اگر بخواهیم هواپیما بسازیم لاستیک نداریم نمیشود. بنابراین بدون فاکتورهای مختلف برای این کارها نمیتوان اقدام کرد، گاهی هم ممکن است مجموعه دولت صلاح نداند خیلی از کارها انجام شود.
نظرتان درباره پیشرفت علمی ایران و برنامههایتان در این راستا چطور است؟
هر پیشرفت علمیمان باعث رشد کشور میشود اما ما باید کاری کنیم که در همه زمینهها پیشرفت داشته باشیم. هر اقدام فنی و خودجوش و علمی که از طرف متفکرین انجام شود باید تقویت و پیگیری شود چراکه پیشرفت علمی به کشور کمک میکند.
فقدان آیتالله هاشمیرفسنجانی در انشقاق اصلاحطلبها نقش خواهد داشت؟
احساس میکنم اما این فقدان حتی در مخالفین حس میشود و همه میگویند، حیف شد ایشان نیست. در واقع کشور نیروی خوبی را از دست داد.
وضعیت اصولگرایان را چطور پیشبینی میکنید آیا به اجماع میرسند؟
نمیدانم نقشه آنها چیست، ظاهر قضیه با پشتصحنه متفاوت است، الان خود اصولگراها هم طرز فکر خاصی درونشان وجود ندارد؛ به نظرم مشغول کش و مکش هستند اینطوری نیست که همه بمانند اما اینکه چه کسی باقی میماند هم مشخحص نیست. به اجماع کامل نمیرسند.
اصلاحات چطور؟
به اجماع میرسند در نهایت دقیقه نودی با یک کاندیدا میآیند.
میگفتند اصلاحات نظرسنجیها را رصد میکنند و اگر رای روحانی کم بود از او عبور خواهند کرد؟
نمیدانم اما این نظریه را قبول ندارم.
شاید چون روحانی خیلی اصلاحطلب نیست اینطور شده است؟
اتفاقا روحانی خیلی اصلاحطلب است هم اصولگرا و هم اصلاحطلب، ببینید آقای عارف با همفکری با روحانی نزدیک است و آقای تاجزاده از هر دوی آنها دور است. طیفها مختلف است.
تعدادی سوال شخصی بپرسم؟
بفرمایید.
اگر رئیسجمهور شوید از برادر، خواهر و پسرتان استفاده میکنید؟
من سی سال با دولتهای مختلف کار کردم، وزیر و معاون و رئیسجمهور و رئیس بانک و... بودم ولی هیچکس از خانوادهام را نیاوردم چون معتقدم همه آدمها قابل اعتماد هستند.
حتی رئیس دفترتان در ریاست جمهوری را به کسی از نزدیکان نمیدهید؟
نه خیر، معتقدم اگر فامیل بیاورید نوعی تبعیض احساس میشود. روحانی به نظرم حسین فریدون را اصلا نباید در ریاست جمهوری راه میداد، آقای خاتمی هم برادرش را نباید میآورد. من همچین کاری نکردم و نمیکنم.
فرزندانتان کجایند؟
دخترم در اداره شوهرش خانهدار است و یکی آرشیتکت آزاد و یکی دیگر هم در ان.جی.او است.
حقوق نجومی گرفتید؟
نجومی یعنی چی؟
یعنی رقمی چندین برابر یعنی از ده برابر حداقل حقوقها یا بیشتر از این مقدار؟
من قبل از انقلاب حقوقم شاید سی برابر حداقل بوده.
کارهای خصوصی نه، پست و سمت دولتی با این مبلغ مثلا در سازمان تربیت بدنی؟
من نمیدانم ضریب چیست؛ در دولت باهنر ۷ هزار تومان ماهانه میگرفتم.
این رقم آن موقع هم..
حالا هر چی بوده در حالی بوده که من قبل از انقلاب بیست هزار تومان از بخش خصوصی میگرفتم. در دوران وزارت ۴۵ هزار تومان و در بانک نیز پاداش نمیگرفتم. این حرفهایی که در مورد فیشهای نجومی میزنند شعار و شو است آدرس غلط دادن است.
یعنی وجود ندارد؟
من میگویم کسی که سوءاستفاده کرده را باید بگیرند اما طبق قانون کسی که در هیات مدیره شرکتهاست، میتواند در سال مبلغی از سود را به عنوان پاداش بردارد اگر بردارد قانونی است و من در بانک صنعت و معدن بودم هرگز برنداشتم حتی یک ریال اما اگر کسی طبق قانون بردارد، مشکلی نیست. فرض کنید فردی در هیات مدیره کار کرده سود هم داشته آخر سال صد میلیون پاداش برداشته آیا این محقتر است یا کسی که ده میلیارد پول در بانک گذاشته و سودش را گرفته و پول مفت دستش میآید؟ ما به او کار نداریم به این همه بساز بفروش و زمینخوار و قاچاقچی کاری نداریم به بقیه ایراد میگیریم. البته من در محدوده کار خودم به کسی اجازه ندادم بیش از حق خودش چیزی برداشت کند. ولی من میخواهم بگویم هوچیبازی هم حدی دارد کسی که مسئولیتهایی را میپذیرد که در برابر مسئولیتها ممکن است خانه و زندگیاش مصادره شده و از بین برود باید تامین باشد. البته مدیران ما در مجموع زیادهخواه نیستند اما استثنا هم داریم.
تابعیت مضاعف ندارید که؟
من
بله؟
نه ندارم
بحث هست مدیران دوتابعیتی در کشور پست دارند؟
برخی تابعیت و عمدتا گرینکارت دارند برخی روحانیها هم اتفاقا دارند. من متاسفانه ندارم...(میخندد)
متاسفانه؟
(میخندد) حالا دیگر.
دوست داشتید داشته باشید؟
نه اتفاقا من در یک موقع میتوانستم داشته باشم بدون تشریفات، اما نگرفتم.
موافق این هستید که آن فردی که چنین امتیازی دارد به کشور شاید تعهد...
بله صد درصد؛ به نظر من وقتی دل کسی جای دیگر باشد نباید مسئول باشد، حقیقا اگر کسی میخواهد خدمت کند باید خوب و بد مملکت را قبول داشته باشد.
اگر شما رئیسجمهور شدید مدیر دوتابعیتی ندارید؟
من دوتابعیتی که اصلا، کسی که گرینکارت داشته باشد و تمایل به کشور دیگر هم داشته باشد ندارم.
حدود تمایل افراد را چطور میسنجید؟
یعنی زن و بچه او، در کشور دیگر زندگی کنند، آن طرف تعلق خاطر داشته باشد و معلوم است تعلق به کشور ندارد. این را در حکومتها باید حتما رعایت کنند و اینکه کسی بگوید چون من تحصیل میکردم گرینکارت دارم، قابل قبول نیست میتواند آن را باطل کند، اینکه کاری ندارد.
نکته پایانی دارید؟
من امیدوارم گفتمان کاندیدای ریاست جمهوری بر مبنای حفظ ایران باشد و صادقانه با مردم حرف بزنند نه عوامفریبی.
شما که از کسی عکس ندارید؟
نه من حتی یک برگ هم ندارم، چون برخیها مدارک دولتی را برای روز مبادا دارند، من یک برگ سند دولتی محرمانه و عادی نگه نداشتم.
گفتوگو: قاسم غفوری -مائده شیرپور