افغانستان را میتوان سرزمینی نامید که در طول چند دهه اخیر هرگز روی آرامش ندیده است زمانی جنگهای داخلی و سپس حضور ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق و پس از آن قدرتیابی طالبان فضایی بحرانی را بر این کشور حاکم ساخت. اما این دوران تلخ زمانی شدت گرفت که جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا در کنگره اعلام کرد زمان جنگهای صلیبی بار دیگر آغاز شده چراکه هر تروریستی مسلمان است هر چند که هر مسلمانی تروریست نیست. سخنانی که شاید زمانی با عنوان مبارزه با تروریسم و تحقق امنیت جهانی مطرح شد اما نتیجه آن روزهای سیاهی بود که اولین قربانی آن افغانسان بود.
تنها یک ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا، پشت تریبون پنتاگون ایستاد و آغاز عملیات نظامی این کشور در افغانستان را اعلام کرد. جرج بوش در سال ۲۰۰۸ در حالی کاخ سفید را ترک کرد که همچنان جنگ افغانستان بزرگترین مشکل آمریکا بود که البته اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ و تبعات آن نیز به این امر دامن میزند.
باراک اوباما پس از بوش در شرایطی به ریاست جمهوری آمریکا رسید که ادعا داشت با قدرت نرم میتواند جهان را تغییر دهد اما او نیز مانند بوش در باب افغانستان همان سیاست نظامیگری را اجرا کرد و به رغم آنکه در سالهای اولیه بخشی از ۱۰۰ هزار نیروی آمریکایی را از افغانستان خارج کرد اما به مرور خود نیز طرح اعزام نیرو به این کشور را اجرا کرد. در اواخر سال ۲۰۱۱ اوباما در حالی برای حضور دوباره در انتخابات به دنبال نمایش اقتدارش بود با تجاوز و نقض حریم پاکستان ادعای هدایت عملیات نیروهای ویژه آمریکا برای ترور بنلادن سرکرده القاعده را را سرداد و ادعا کرد که پایان تروریسم فرا رسیده و صرفا شاخ و برگ آن باقی مانده است. اوباما نیز در سال ۲۰۱۶ در حالی به پایان ریاست جمهوریاش رسید که شواهد حکایت از ناکامی وی در پایان دادن به جنگ افغانستان داشت.
ترامپ نیز پس از اوباما در مقام رئیسجمهور آمریکا با زیر سوال بردن سیاستهای اوباما، بار دیگر افغانستان را محور سیاستهای آمریکا معرفی کرد. افزایش دهها هزار نیروی نظامی و رویکرد به کشورهایی مانند هند و حتی کشورهای عربی نظیر امارات، سعودی و قطر و تاکید بر افزایش بودجه ناتو با محوریت جنگ افغانستان از جمله این رفتارها بوده است حال آنکه نتیجه برخلاف ادعاهای مطرح شده برقراری امنیت و ثبات در این سرزمین نبوده است.
نکته قابل توجه آنکه نه تنها آمریکا اقدامی برای مبارزه با تروریسم در افغانستان نداشته بلکه انتقال و اسکان داعش در افغانستان را در دستور کار دارد. اکنون که این درگیریها وارد هجدهمین سال خود میشود، جنگ در افغانستان همچنان در بنبست قرار دارد. هر چند آمریکا ادعای تلاش برای امنیت این کشور را سر داده و حتی مدعی قطع کمکها به پاکستان به دلیل نقش منفی آن در افغانستان شده اما تمام شواهد نشان میدهد آمریکا همچنان افغانستان را مولفهای برای به چالش کشاندن امنیت چین، روسیه، جمهوری اسلامی ایران و راهی برای مقابله با طرح جاده ابریشم و اقتصاد شرق میداند و حاضر به دست کشیدن از این کشور نیست که نتیجه آن استمرار بحران و ویرانی در این سرزمین است.
روندی که سران آمریکا آن را در چارچوب منافع خود دانسته و حاضر به کنار نهادن این سیاست نیستند.
نویسنده: علی تتماج