سخنان وحدتخواهانه آقای روحانی در جمع مدیران اجرایی بازتابهای زیادی داشت که در این میان واکنش دو جریان سیاسی کشور قابل توجه است.
جریانهای سیاسی اصولگرا در پاسخ به درخواست رئیسجمهور برای تقویت وحدت و ایجاد اتحاد، همچنین کنار گذاشتن اختلافات دست همکاری و حمایت را به سوی دولت تدبیر و امید دراز کرده است. اما آیا دولت این دست را میفشارد یا اینکه سخنان آقای روحانی در حد حرف باقی میماندو در واقع انتظار میرود که تغییر رویکرد آقای رئیسجمهور واقعی باشد، به این مفهوم که، همچون گذشته به اظهارات طعنهآمیز و انتقامجویانه کشیده شود.
البته به نظر میرسد دولت تدبیر و امید خود به شرایط موجود واقف گشته و از این پس باید شاهد کار و تلاش بیشتر برای اداره امور کشور از سوی آن باشیم، اما دولت باید یقین داشته باشد که هیچگاه رقیب او خواهان و خواستار تضعیف دولت نبوده است و اگر انتقادی هم وجود داشته، که داشته، مشفقانه و منصفانه بوده است، که البته از سوی دولت با تندی پاسخ داده شده است.
انتظار میرود که از این پس نیز جناح سیاسی اصولگرا که رقیب نامیده میشود، از حجم انتقادات خود بکاهد و بیشتر بر روی ارائه راهکارهای عملی در زمینه سیاسی و اقتصادی بپردازد و متعاقب آن نیز دولت از این سیاست استقبال کند.
اصولگرایان از آن گروههایی نیستند که استخوان لای زخم دولت بگذارند، اگر تصور شود که آنها با چوب لای چرخ گذاشتن سعی دارند دولت را زمینگیر کنند، برداشت اشتباهی است، چراکه میدانند اگر دولت کنونی شکست بخورد و نتواند شرایط موجود را اداره کرده و به وضعیت عادی برگرداند، نظام اسلامی ضربه خواهد خورد، در این شرایط بازیهای سیاسی و جناحی در میان اصولگرایان جایگاهی ندارد.
قدر مسلم ایجاد اتحاد نیازمند ملزومات خاص خود است، تنها با سخن گفتن و درخواست نمیتوان اتحاد میان جریانهای سیاسی با حاکمیت را شکل داد، اصولگرایان با حاکمیت نظام اسلامی هیچ خرده بردهای ندارند، آنها تاکنون ثابت کردهاند که به پای انقلاب ایستادهاند و با هرآنچه که به تضعیف جایگاه انقلاب اسلامی کمک کند، مقابله میکنند، البته این جریان سیاسی باید با تغییر رویکرد خود، به جریان انقلابی سوئیچ کند و با این روش، انقلابیگری را در مسیر سیاسی خود قرار دهد، آنگاه است که میتواند همه اقشار جامعه را به یک چشم ببیند و با رفتارهای متناسب با انقلابیگری به یاری دولت بپردازد.
باید میان برخی اقشار جامعه که تنها انتقاد و اعتراض دارند با معاند و دشمن تفکیک قائل شد. باید معترض با منتقم تفاوت داشته باشد. اما اصلاحطلبان همچنان کینه شکست در انتخابات سال ۸۸ را به دل دارند، این طیف سیاسی پس از گذشت نزدیک به ۸ سال از آن فتنه، همچنان بر سیاستهای غلط خود اصرار دارد و حتی حاضر نیست اشتباه بزرگی که در آن سال مرتکب شد، بپذیرد.
اصلاحطلبان همچنان با حاکمیت زاویه دارند و همین زاویه باعث بروز شکلگیری مشکل با نظام اسلامی شده است، پیگیری مطالبات آنها که حتی از فته ۷۸ باقی مانده و در فتنه ۸۸ شدت گرفت، هنوز در بدنه اصلی اصلاحطلبان دیده میشود و همین کینه ریشهدار است که در مواقع بحرانی سر باز میکند.
اصلاحطلبان از یک بدنه اجتماعی برخوردارند، هرچند این پایگاه اجتماعی در اکثریت نیست و نمیتواند علیه نظام اسلامی اقدامی انجام دهد که بتواند با خواستههای آنها در جریان تغییرات سیاسی راه به جایی ببرد، اما میتواند استخوان لای زخمی باشد که مسبب آن زخم، خود آنها هستند.
هرگاه چالشی در کشور ایجاد میشود عوامل فتنه این طیف سیاسی در میان جامعه وارد عمل میشوند و خودنمایی میکنند، اگر غیر از این میبود نباید سخنان و مواضع شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب پس از سخنان رئیسجمهور، تندتر و انتقادیتر میشد.
سخنان آقای زیبا کلام تایید کننده این ادعاست، آنجا که گفته است؛ «اگر قرار باشد به جرم ناامید ساختن مردم کسانی تحت پیگرد قرار گیرند، با عرض معذرت خود حضرتعالی متهم ردیف اول هستید. چون به نحو حیرتانگیز و باورنکردنی و به حول و قوه الهی توانستید ۲۴ میلیون نفری را که به شما رأی داده بودند را در کمتر از چند ماه سرخورده، پشیمان و ناامید سازید.»
آیا شرایط کشور که خود شخص آقای زیباکلام و امثالهم میدانند چگونه است، ایجاب میکند که چنین واکنشی به سخنان وحدت جویانه رئیس جمهور صورت بگیرد؟ اکنون بدنه اصلاح طلبان خاصه آنهایی که در فرایند سیاستهای این جریان نقش دارند باید کینههای گذشته که از فتنه ۸۸ نشأت میگیرد کنار بگذارند و خود را در همان کشتی ببینند که ظریف وزیر امور خارجه به آن اشاره کرد که اگر غرق شود همگان با آن به زیر آب خواهیم رفت.
تنها کافی است که اصلاح طلبان از کینه ورزیهای سیاسی به خاطر فتنه ۸۸ دست بردارند و تن به سازش و بازگشت واقعی به نظام اسلامی بدهند و اشتباه خود را بپذیرند آن گاه هواداران آنها هم به تبعیت دست از آشوب و بلوا برخواهند داشت. اگر آنها در فکر مردم و انقلاب باشند باید چنین تصمیمی بگیرند هر چند سخت و دشوار.
نویسنده: محمد صفری