جدایی طلبی و تجزیه طلبی یکی از مباحث مطرح در نظام بین الملل است که بویژه در کشورهایی که دارای بافت یکسان نمی باشند بیشتر نمود مییابد. نمود عینی این وضعیت جدایی طلبی را در اروپا میتوان مشاهده کرد که چند قرن جنتگ میان کشورهای این منطقه نمودی از آن است حال آنکه غرب با ادعای صعنتی بودن و اقتصاد برتر جهان این دوران سراسر کشتار و نابسامانی را حاشیه ساخته و سعی دارد تا خود را محور تمدن جهانی معرفی نماید. نکته قابل توجه در باب طرحها و مطالبات جدایی طلبانه دوگانگی رفتاری غرب در این حوزه است که جای تامل دارد. به عنوان نمونه مناطقی همچون اسکاتلند تحت سلطه بریتانیا و کاتالونیا اسپانیا را می توان نام برد که سالهاست به دنبال استقلال و جدایی هستند.
در ادامه همین روند نیکولا استرجئون رئیس حزب ملی و وزیر اول اسکاتلند گفت، اسکاتلند باید در سال ۲۰۲۰ یک همهپرسی استقلال برگزار کند. این اقدام در حالی صورت میگیرد که همه پرسی اول استقلال اسکاتلند سال ۲۰۱۴ برگزار شد و گفته شد که ۵۵ درصد از شرکتکنندگان با جدایی از بریتانیا ابراز مخالفت کردند و دولت بریتانیا ادعا کرد که این موضوع تمام شده است حال آنکه آمارها و گزارشها نشان می دهد که انگلیسی ها با مهندسی این همه پرسی و بویژه محروم سازی اسکاتلندی های خارج از اسکاتلند از حضور در این همه مانع از اجرای این طرح شدند. در کاتالونیا نیز در حالی همه پرسی جدایی برگزار و رای هم آورد اما اسپانیا به مقابله با این روند پرداخت چنانکه اخیرا دادگاه عالی اسپانیا برای سومین بار از سال ۲۰۱۷ میلادی، خواستار استرداد رهبر استقلالطلبان منطقه کاتالونیا از بلژیک شد. این در حالی که برای رهبران این جدایی طلبی ۱۰۰ سال زندان اعلام شده است.
نکته قابل آن است که کشورهای اروپایی و آمریکا به شدت از این سرکوبگریها حمایت کردهاند حال آنکه همین کشورها در قبال کشورهای خاورمیانه چنین رویکردی ندارند و تجزیه منطقه را اصل اولیه می دانند. به عنوان نمونه بایدن معاون اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا که پیش تر طرح تجزیه عراق را مطرح کرده بود اخیرا تجزیه افغانستان را راهکار این کشور عنوان کرده بود. در همین حال آمریکا و اروپا به شدت از تجزیه سوریه حمایت می کنند که وضعیت مناطق کردنشین این منطقه نمودی از این طراحی است. شواهد نشان میدهد که غرب برای تمام کشورهای منطقه در قالب طرح خاورمیانه بزرگ طرح تجزیه در نظر گرفته و چنانکه حوزه بالکان را به کشورهای کوچک مبدل کردند به دنبال تکرار آن در خاورمیانه هستند.
نگاهی بر آنچه در اسپانیا و اسکاتلند میگذرد به خوبی دوگانگی و سیاسی کاری غرب در قبال حق تعیین سرنوشت را آشکار میسازد چنانکه برای خاورمیانه این تجزیه طلبی مجاز و تحت حمایت است و برای خود اروپا و آمریکا به شدیدترین وضعیت سرکوب میشود.
نویسنده: فرامرز اصغری