صاحب نظران معتقدند ؛ انتخابات از نگاه فرهنگ سیاسی نیز یک مسابقه و رقابت است و هدف از برگزاری این رقابت ، انتخاب و داوری مردم در میان اندیشههای مختلف است تا انتخابکنندگان با حضور در پای صندوق رأی ، اندیشه و نظری را انتخاب کنند که برای اداره کشور و رسیدن به سعادت بهتر میدانند. در یک مسابقه و رقابت ، کسی به قصد نابودکردن رقیب و پیروزشدن به هر وسیلهای وارد بازی نمیشود. اینگونه تخریب و فضاسازیهای دروغ و تلاش برای بهدستآوردن قدرت یا تلاش برای حفظ آن ، برای خود یا کسانی که طرفدار آنها هستیم ، مصداق سخن سعدی شیرازی است که «یکی بر سر شاخ بن میبرید» ؛ بریدن ریشه درحالیکه ما نیز بر شاخه آن درخت ایستادهایم، از عجایب روزگار است.
انتخابات اصلیترین معیار در چرخش قدرت سیاسی :
جمهوری اسلامی ایران خود را برآمده از آرای مردم از طریق انتخابات قانونی به جهانیان معرفی میکند. انتخابات اصلیترین معیار در چرخش قدرت سیاسی دیده میشود و نشان بزرگ از دمکراسی است. اهمیت آن در نظام بینالملل شاخص مردمی بودن نظامهای سیاسی است. از نگاه جامعهشناسی سیاسی، انتخابات برای هر کشور یا جامعهای نتایجی دارد.
از جمله آن، ممانعت از تبدیل «قدرت» به «سلطه» است که از دیکتاتوری جلوگیری میکند و سطح فرهنگ سیاسی جامعه را ارتقاء میبخشد و مردم را مسئولیتپذیر میسازد.
انتخابات به گونهای پیام نسلی را در گذر زمان با خود به همراه دارد. ممکن است انتخابِ فرد یا برنامه خاص در انتخاباتی انجام پذیرد، اما در مسیر اجرایی با شکست مواجه گردد و موفقیت مورد نظر به دست نیاید. اما برقرار شدن اصل انتخابات در فواصل زمانی معین، امکان تصحیح گذشته را میدهد. تصحیح گذشته از طریق انتخابات راهی است که دمکراسی را پایدار و رشد فرهنگی را موجب میگردد.
نگاه گروههای سیاسی به انتخابات :
همه جامعه شناسان سیاسی دنیا اذعان دارند که انقلاب اسلامی ایران مردمیترین انقلاب تاریخ انقلابها بوده است. همه ما ایرانیان نیز شاهدهستیم که حضور مردم در مقاطع مختلف رمز بقاء و سربلندی نظام بوده است. حضور میلیونی مردم در دفاع مقدس عامل رو سفیدی ایران و ایرانی و باعث رو سیاهی دشمنان شد، حضور میلیونی مردم در ایام الله انقلاب همچون ۲۲ بهمن و روز قدس و دیگر مناسبتهای ملی و مذهبی و مشارکت آنان در انتخاباتهای مختلف نمونههایی از دلبستگی مردم به نظامشان میباشد، صبر و تحملشان در سختیها بخصوص در تحریمهای ظالمانه و همراهیشان با مسئولان نظام نمونهای از ایستادگی به پای آرمانهای نظام است.
بر این اساس نگاه گروههای سیاسی به انتخابات یکسان نبوده و تابعی از افق نگاه جناحی بوده است؛ برخی از گروهها به دلیل ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی اصل انتخابات را فرصت ادای دین به نظام بحساب آوردهاند و فارغ از نتیجه محتمل، به استقبال آن میروند، بخشی نیز با محور قرار دادن منافع حزبی برخوردشان با انتخابات مشروط به نتیجه دلخواهشان است. این طیف اگر بیم رای نیاوردن داشته باشند نگاهشان به انتخابات با هشدار، بیم و تهدید است.
تأثيرمشارکتهای حداکثری در گفتمانهاي سياسي مردم سالارانه :
تجربههای تاریخی انتخابات ايران نشان داده است مشارکتهای حداکثری در بیشتر موارد باعث تغییر رویکردهای اساسی در گفتمانهاي سياسي مردم سالارانه میشود. تاریخ معاصرايران نیز حاکی از آن است که در بزنگاههای مختلف تاریخی ، مشارکت حداکثری مردم، دولتهای وقت را ملزم به تبعیت از الگوی یاد شده کرده است .
نگاه دقیقتر به این تاریخ نشان میدهد اگرچه مشارکت فعالانه حداکثری در تغییر رویکرد دولت بسیار مؤثر بوده ، اما این تغییر رویکردها به متغیرهای دیگری نیز وابسته بوده است ؛ از جمله مهمترین این متغیرها ، میزان اجماع نخبگان سیاسی برای پیگیری مطالبات مردم است.از نگاه كارشناسان؛ مشارکت فعال مردم درحوزه عمومی ، محتوای اصلی مفهوم شهروندی را تشکیل میدهد و هرچه توان تأثیرگذاری شهروندان افزایش یابد فاصله نخبگان سیاسی و شهروندان کاهش پیدا میکند و این به معنای گسترش وجه مردمسالاری نظام سیاسی است.
انتخابات دو طرف دارد :
انتخابات دو طرف دارد در يک طرف کانديداها هستند و در طرف ديگر مردمي که انتخاب ميکنند. براي هر دو طرف ، فرصتي مهم براي بازنگري در برخي اهداف و عملکردها است.هر چند در جايي که توقعات مردم دستهبندي نشده باشد هر يک از افراد جامعه به دنبال اهداف خود ميروند و در اين وضعيت، سطح تقاضاها ممکن است به نيازهاي دمدستي آنها تقليل يابد و اين اتفاق ناگواري است که در اين حوزه اتفاق افتاده است و بايد در مورد آن تأمل و برنامه بهبود وضعيت به صورت جدي داشت والا مشارکت در سطوح تقليل يافته خود باقي خواهد ماند و رشد و ارتقاهم صورت نميپذيرد. البته اين اطلاق ناگواري بر تقاضاهاي دم دستي و جزئي به معني ناجا بودن اين تقاضاها از جانب تک تک افراد نيست. بلکه مشکل در جايي است که فرصت برآورده شدن اين تقاضاها براي همه نيست و از همه مهمتر نداشتن نگاه کلان و بلند مدت در مورد مشکلات عموميجامعه و عليالخصوص، علميمديريت نکردن اين مشکلات و دخالت ندادن علم در بهبود اوضاع است.
نقش دستگاهها، سازمانها وگروهها درافزايش شور انتخابات :
درانتخابات هفتم اسفند ماه ۱۳۹۴علاوه بردستگاههای اجرایی و ناظر، در سطح جامعه،گروههای تأثیرگذار و نخبگان هم باید برای حفظ وحدت و همدلی و امیدواری جامعه گامهای مؤثری بردارند. مراجع عظام تقلید و روحانیت معظم، ائمه محترم جمعه و حوزههای علمیه در این مقطع میتوانند با نظرات راهگشا و امیدبخش خود به تقویت منافع ملی و مصالح عمومی یاری رسانند. نخبگان دانشگاهی و اصحاب اندیشه با روشنگری نسبت به ضرورت مشارکت شهروندان، بر شور انتخابات بیفزایند. اصحاب رسانه، صدا و سیما و شبکههای اجتماعی با اطلاعرسانی صحیح و منصفانه و رعایت اخلاق حرفهای به آگاهی بخشی جامعه کمک کنند. احزاب، جریانها، اقطاب و رجل سیاسی با بیان نظرات دقیق و تبیین برنامههای خود مردم را به سمت انتخاب آگاهانه سوق دهند، اقوام واقلیتهای دینی و مذهبی با مشارکت در انتخابات به وحدت و همدلی ایرانیان در شرایط خطیر کنونی بیفزایند.