ایران و ترکیه از نظر شما در موازنات منطقه چه نقشی دارند و روابط این دو کشور، بر تحولات جاری چه تاثیری میگذارد؟
با توجه به تابلوی سیاسی تحولات منطقه میتوانم به جرأت بگویم که مهمترین و کلیدیترین نقش برای ثبات و امنیت این بخش از جهان، در گرو روابط ایران و ترکیه است چرا که این دو کشور به خوبی میدانند که آمریکا چه ابزارهایی برای فتنه برانگیزی در خاورمیانه دارد.
آمریکا به ویژه با استفاده از ابزار ترور، همواره تلاش میکند اهداف خود را پیش ببرد، اما ترکیه و ایران میتوانند راه آمریکا را سد کنند. همچنین استفاده از دو ابزار تحریم و تحریک مردم، از دیگر مکرهای آمریکا بوده و هر دو کشور ایران و ترکیه، با این مشکلات روبرو شدهاند.
به همین خاطر دوستی ایران و ترکیه و مواضع مشترک این دو بازیگر مهم، مانعی بر سر راه اهداف آمریکاست و آینده منطقه در گرو همکاری و همفکری مداوم تهران و آنکارا است.
مهمترین جلوه همکاری و همفکری ایران و ترکیه را در کدام حوزه میبینید؟
بدون شک در سوریه. دیدید که در چارچوب مذاکرات آستانه، همراهی و همفکری این دو کشور، چه تاثیری بر سرنوشت سوریه گذاشت.
لازم میدانم در مورد سوریه، به مساله دیگری نیز اشاره کنم. ببینید! ی.پ.گ در شمال سوریه، مانند نیروی زمینی آمریکا عمل میکند. ترکیه میتوانست همچون دو عملیات سپر فرات و شاخه زیتون، در عملیات چشمه صلح نیز، صرفاً بر اساس تصمیم مستقل خود عمل کند. اما در هماهنگی با شرکای آستانه عمل کرد تا نشان دهد که این همکاریها بر موازنات منطقه اثرگذار است و تدبیر روشنی است در برابر اقدامات مداخلهجویانه آمریکا.
به همین دلیل ما به عنوان حزب وطن، همواره بر این مساله تاکید میکنیم که دوستی و همکاری ایران و ترکیه برای حفظ ثبات منطقه، ارزش حیاتی و نقش کلیدی دارد.
آیا این فقط یک دستاورد دوجانبه به دنبال میآورد؟
خیر. قطعاً تاثیر منطقهای دارد و صرفاً دستاورد دوجانبه نیست. روابط ترکیه و ایران، تاثیرات مثبتی دارد و نه تنها برای این دو کشور، بلکه برای عراق، سوریه، جمهوری آذربایجان، منطقه دریای سیاه و دیگر حوزهها، فواید بسیاری دارد. درست به همین دلیل است که آمریکا قصد دارد ایران و ترکیه را تضعیف کند. چرا که میداند این دو کشور در تمام این حوزه جغرافیایی تا آسیای میانه و قفقاز، صاحب توان تاثیرگذاری هستند.
خیز آمریکا برای تضعیف ترکیه و ایران، بسیار مشهود است. هدف اصلی آمریکا تجزیه این دو کشور است و وقتی که میبیند توان رسیدن به این هدف را ندارد، دست به تحریم و حمایت از ترور میزند. ما شاهد گونهای همراهی و وحدت تاریخی بین ترکیه و ایران هستیم و این همراهی باید ادامه پیدا کند.
حزب شما تاکنون چند هیات به دمشق اعزام کرده و در رسانههایتان هم، همواره از ضرورت مذاکره، توافق و عادیسازی روابط آنکارا – دمشق صحبت میکنید. در این باره کمی توضیح دهید.
همچنان که اشاره کردید، ما گامهایی برداشتیم و هنوز هم فعالیت ما در این حوزه ادامه دارد. آمریکا در منطقه، همچنان حامی تروریسم است و هزاران تریلی سلاح و مهمات و مقادیر فراوانی پول در اختیار ی.پ.گ گذاشته و از گروههای تروریستی دیگر نیز حمایت میکند.
مثلاً گروه فتحالله گولن، ستون پنجم آمریکا و چهره مخوف ناتو یعنی همان تشکیلات گلادیو است. آمریکا از داعش هم حمایت کرده است. در نتیجه، برای کنترل این وضعیت و رفع همه تهدیدات تروریستی، نیازمند این هستیم که هر چهار پایتخت مهم یعنی آنکارا، تهران، بغداد و دمشق، با همدیگر همکاری کنند.
به همین خاطر حزب ما تلاش میکند تا راه عادیسازی روابط آنکارا و دمشق را هموار کند. معتقدیم که باید در مدت زمانی کوتاه سفارت ترکیه در دمشق و سفارت سوریه در آنکارا، بازگشایی شوند.
همین حالا هم با فعالیتهای برخی واسطهها و میانجیها، سطحی از رابطه بین دمشق و آنکارا در جریان است. اما این کافی نیست. ما معتقدیم اگر روسای جمهور و وزرای امور خارجه ترکیه، ایران، عراق و سوریه یک بار با هم دیدار کنند و خاطره پیمان سعدآباد را زنده کنند، تمام موازنات جهان تغییر میکند. شما دیدید که موضع مشترک ایران، عراق و ترکیه در برابر رفراندوم بارزانی چه دستاوردی داشت.
آیا انتظار دارید رابطه بین ترکیه و سوریه به زودی عادیسازی شود؟
بله. چون هیچکدام از این دو کشور چاره دیگری ندارند و شرایط برای آنکارا و دمشق دشوار شده و بیش از این نمیتوانند تحمل کنند. هر دو کشور مجبورند در کوتاه مدت به اختلافات پایان داده و روابط را مجدداً برقرار کنند.
هم حزب شما و هم حزب جمهوری خلق، ضمن اشاره به معضل ۴ میلیون مهاجر و آواره مقیم در ترکیه، بر ضرورت عادیسازی رابطه بین دمشق و آنکارا تاکید میکنید. اما ظاهراً هنوز مقامات ارشد ترکیه تمایل ندارند در این مسیر قدم بردارند. شما امیدوار هستید این مشکل حل شود؟
اگر سوریه تجزیه شود، در آینده، ترکیه و ایران نیز دچار مشکل خواهند شد. بنابراین ما باید حاکمیت سیاسی و تمامیت ارضی سوریه را حفظ کنیم. باید هم در برابر آمریکا موضع گرفت و هم در برابر کسانی که سلاح در دست گرفتهاند و از سوی آمریکا حمایت میشوند. کشورهای منطقه باید حساسیت مساله سوریه را درک کنند و تصور میکنم دمشق و آنکارا هر دو به هم احتیاج دارند.
ما الان میبینیم که هر سه شریک آستانه یعنی روسیه، ایران و ترکیه، اولویتهای سیاسی و امنیتی مشترکی دارند و به دنبال حل این مشکل هستند و میخواهند آمریکا، سوریه را ترک کند.
تمامیت ارضی سوریه و پایان دادن به حیات تروریسم در این کشور، برای ترکیه یک اولویت حیاتی و مهم است و در این مسیر با ترویستها مبارزه میکند.
در عملیات چشمه صلح و در جریان حمله ترکیه به شرق فرات، دیدید که آنکارا در این راه، بسیار جدی است و همین که حمله کرد، مایک پنس و پامپئو دوان دوان به ترکیه آمدند و چیزی که در ترکیه اتفاق افتاد، نه توافق بین ترکیه و آمریکا، بلکه قبول کردن اصل عملیات ترکیه از سوی آمریکا بود.
اما توافقی که در سوچی بین ترکیه و روسیه به دست آمد، یک توافق جدی و ماندگار است. در هر حال، معتقدیم که در ادامه آن مسیر، گفتوگو بین آنکارا و دمشق تکمیل کننده نتایج و دستاوردهای عملیات چشمه صلح خواهد بود.
آیا ایجاد شهرکهای کوچک در منطقه امن در شمال سوریه توسط ترکیه، میتواند راهگشا باشد؟
خیر. این فقط همکاری بین آنکارا و دمشق است که میتواند مساله آوارگان را حل کند. بهتر است ترکیه به جای آن که به فکر تاسیس شهرهای جدید در منطقه امن باشد، به دنبال این باشد که با جمهوری عربی سوریه همکاری کند. چرا که اگر ما در آنجا چند شهرک هم تاسیس کنیم و آوارگان را به آنجا بازگردانیم، چنین چیزی از منظر سیاسی و حقوقی اشکالات و خلا فراوان دارد.
ترکیه و آمریکا به خاطر مساله اس ۴۰۰ و اف ۳۵ دچار اختلافتی شدهاند. از نظر شما راه حل این مسائل چیست؟
به باور ما، مشکل با تصمیم قاطعانه ترکیه حل شد. همین که ترکیه اس ۴۰۰ را وارد و خود را به روسیه نزدیک کرد، این یعنی حل مشکل.
کسی که ترکیه را تهدید میکند، نه ایران است، نه روسیه و چین، نه عراق. عامل اصلی تهدید ترکیه، آمریکا و ناتو هستند و لازم بود که ترکیه برای دفاع از خود، تدبیر دفاعی اتخاذ کند و خرید اس ۴۰۰ اقدام صحیح و مفیدی بود.
امنیت ترکیه با پاتریوت حفظ نمیشود و امنیت ما در گرو همکاری با غرب آسیا و اوراسیا است. به همین خاطر است که ترکیه روی خود را به سمت شرق چرخانده است. نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد از مردم کشور ما، دارای تفکر سیاسی ضدآمریکایی هستند و کسی بر تفکر آمریکایی و غربگرایی اصرار نمیکند.