بردگان آفریقایی، خوششانستر از همتایان ایرلندی
به عنوان مثال، تجارت برده در آفریقا درست در همین دوران در حال شروع بود. مدارک محکمی وجود دارد که رفتار انجام شده با بردگان آفریقایی، که از گزند ننگ تئولوژی منفور کاتولیک در امان بوده و قیمت بالاتری هم داشتند، اغلب بسیار بهتر از همتایان ایرلندیشان بود.
بردههای آفریقایی در اواخر دهه ۱۶۰۰ بسیار گران بودند (۵۰ استرلینگ) ولی بردگان ایرلندی ارزان بودند (حداکثر ۵ استرلینگ). اگر یک صاحب مزرعه، برده ایرلندی را تا حد مرگ شلاق زده، بر بدنش داغ میگذاشت یا او را کتک میزد، این کار جرم محسوب نمیشد. مرگ برده فقط از دست رفتن پول بود، که خیلی از کشتن بردههای گران آفریقایی ارزانتر تمام میشد.
اربابان انگلیسی، هم برای لذت خود و هم برای کسب سود بیشتر، به سرعت شروع به بچهدار شدن از زنان ایرلندی کردند. فرزندان بردهها نیز برده بودند، که این امر تعداد نیروی کار مجانی ارباب را افزایش میداد. حتی اگر یک زن ایرلندی به شکلی آزاد میشد، فرزندش باز هم برده باقی میماند. بنابراین مادران ایرلندی، حتی با وجود این آزادی جدید، به ندرت فرزندانشان را رها میکردند و همیشه برده باقی میماندند.
قانون منع بارداری زنان ایرلندی
با گذشت زمان، انگلیسیها راه بهتری برای استفاده از این زنان (در بسیاری از موارد دخترانی حتی ۱۲ ساله) به منظور افزایش سهم بازار خود پیدا کردند: باردار شدن زنان و دختران ایرلندی از مردان آفریقایی برای ایجاد بردههایی با رنگ پوستی خاص. این بردگان «دورگه» از بردگان ایرلندی گرانتر بودند و به انگلیسیها این امکان را میدادند که به جای خرید بردگان آفریقایی، پول خود را ذخیره کنند. این کار چندین دهه ادامه پیدا کرد و آنقدر گسترده شد که در سال ۱۶۸۱ قانونی مبنی بر «منع بارداری زنان برده ایرلندی از بردگان آفریقایی به منظور ایجاد برده برای فروش» به تصویب رسید. پس از مدت کوتاهی، اجرای این قانون به دلیل تداخل با منافع یک شرکت بزرگ انتقال برده متوقف شد.
انگلیس بیش از یک قرن مشغول به انتقال دهها هزار برده ایرلندی بود. مدارک نشان میدهد که پس از شورش ایرلندیها در سال ۱۷۹۸، هزاران برده ایرلندی به آمریکا و استرالیا فروخته شدند. سوءاستفادههای بسیار ناگواری از بردههای آفریقایی و ایرلندی میشد. حتی یک کشتی انگلیسی به خاطر اینکه خدمه آن غذای کافی برای خوردن داشته باشند، ۱۳۰۲ برده را به اقیانوس اطلس ریخت.
پایان راه
شکی نیست که ایرلندیها نیز به اندازه آفریقاییها (اگر نگوییم در قرن ۱۷ حتی بیشتر از آنان) وحشت بردهداری را تجربه کردهاند. همچنین تقریباً شکی وجود ندارد که افرادی با پوست قهوهای و برنزه که در سفر به هند غربی میبینید به احتمال زیاد نوادگان بردگان آفریقایی و ایرلندی هستند. در سال ۱۸۳۹، انگلیس سرانجام تصمیم گرفت تا دست از این اعمال شیطانی برداشته و نقل و انتقال بردهها را متوقف نماید. اگرچه این تصمیم جلوی دزدان دریایی را نگرفت، اما به تدریج این بخش از کاووس ایرلندیها خاتمه پیدا کرد.
پنهانسازی حقایق
اما اگر کسی، چه سیاهپوست و چه سفیدپوست، فکر کند بردهداری فقط مختص آفریقاییها بوده است، سخت در اشتباه است. بردهداری ایرلندیها موضوعی است که هیچ وقت از ذهن ما پاک نمیشود. اما مدارس دولتی (و خصوصی ما) کجا هستند؟ کتابهای تاریخ کجا هستند؟ چرا هیچ صحبتی در این باره بیان نمیشود؟ آیا یاد و خاطر صدها هزار قربانی ایرلندی ارزشی بیش از یک بار ذکر شدن توسط یک نویسنده ناشناخته ندارد؟ یا آیا قصه آنان باید چیزی باشد که انگلیسیها میخواهند: (برخلاف کتابهای آفریقایی) ناپدید شدن تمام و کمال داستان ایرلند، مثل اینکه هرگز چنین اتفاقی نیفتاده است.
هیچ یک از قربانیان ایرلندی موفق نشدند به وطن بازگردند تا از این آزمون دشوار سخن بگویند. اینان بردگان گمشده هستند؛ بردگانی که زمان و کتابهای تاریخ تحریف شده به دست فراموشی سپردهاند.