دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۱:۱۰
کد مطلب : 79631

آنچه كادر اوباما طلب مي‌كند

در ميان اعضاي برگزيده شده از سوي اوباما برخي از‌اين انتصاب‌ها داراي اهميت بسياري است...

در ميان اعضاي برگزيده شده از سوي اوباما برخي از‌اين انتصاب‌ها داراي اهميت بسياري است. انتخاب «جان كري» به سمت وزير امور خارجه، «چاك هگل» به سمت وزير دفاع و «جان برنان» به عنوان رئيس سازمان سيا داراي اهميت بسياري است.
آنچه بر‌اين اهميت افزوده است، نوع واكنش‌ها و رفتارهاي صورت گرفته در مورد ‌اين افراد است و آن مواضع محافل رسانه‌اي و سياسي غربي و صهيونيستي مبني بر تمايل‌اين افراد به مذاكره با‌ايران و كاهش همگرايي با رژيم صهيونيستي است.‌اين فضاي تبليغاتي در حالي صورت گرفته است كه سوابق‌اين افراد مهر تأييدي بر‌اين ادعاها نيست، لذا‌اين سوال مطرح است كه چرا چنين جوسازي‌هايي درباره‌اين افراد صورت مي گيرد؟
برخي بر‌اين عقيده اند كه‌اين بازي، تحركي از سوي صهيونيست‌ها است تا در لواي آن به باج گيري از آمريكا بپردازند. صهيونيست‌ها مي دانند سران كاخ سفيد و كنگره كاملاً به لابي صهيونيستي وابسته بوده و خروج از‌اين چرخه را برابر با حذف خود از صحنه مي دانند. سران رژيم صهيونيستي اكنون با بالا بردن هزينه‌هاي سناتورها و دولتمردان آمريكا برآنند تا به باج گيري از آنها بپردازند. اقدامي كه اكنون با فضاسازي درباره جان كري و هگل اجرا مي شود بخشي از آن را نيز دريافت ضمانت از‌اين افراد براي همراهي با خواسته‌هاي صهيونيست‌ها درآينده تشكيل مي دهد. همراهي با جنگ طلبي‌هاي صهيونيست‌ها در منطقه، اقدام عليه‌ايران و جانبداري از صهيونيست‌ها در روند سازش از جمله خواسته‌هاي رژيم صهيونيستي از مقامات‌آينده آمريكا است.
نكته ديگر آنكه، جهانيان حتي بزرگ ترين تحليلگران و انديشمندان سياسي و نظامي آمريكا از جمله برژينسكي و كيسينجر اذعان دارند كه اقدام نظامي عليه‌ايران ديوانگي محض است. آمريكا كه‌اين امر را برملا شدن ضعف و ناتواني خود در صحنه جهاني مي داند، تلاش دارد تا با تكرار ادعاي روي ميز بودن گزينه نظامي و نيز ادعاي اول مذاكره،‌اين تزلزل را پنهان سازد. بر‌اين اساس، جوسازي‌هاي مطرح شده مبني بر مخالفت هگل و جان كري درجنگ با‌ايران و خواسته‌هاي صهيونيست‌ها در‌اين چارچوب مي باشند. آنها برآنند تا با نقاب مخالفت وزير دفاع و وزير خارجه، ناتواني خود در مقابله نظامي با‌ايران را پنهان سازند.
نكته مهم ديگر در رفتارهاي دولتمردان آمريكا، استمرار سياست قدرت هوشمند باراك اوباما در مقابله با‌ايران است. دور جديد سياست‌هاي اوباما نشان مي دهد، آمريكا با رويكرد به ادعاهايي مانند مذاكره مستقيم هسته‌اي با‌ايران و احتمال كاهش تحريم‌ها تلاش دارد تا از ابزار قدرت هوشمند براي‌ايجاد شكاف در‌ايران و تبديل‌اين مسائل به مطالبه مردمي بهره برداري كند. آمريكا در نهايت به دنبال‌ايجاد فضاي غبارآلود تا زمان برگزاري انتخابات در‌ايران است. با توجه به‌اين شرايط مي توان گفت: آمدن جان كري در سمت وزير امور خارجه و نيز هگل در پست وزير دفاع با فضاسازي‌هايي مانند مخالفت آنها با صهيونيست‌ها و تقابل با‌ايران ادامه سناريوي قدرت هوشمند آمريكا براي ضربه زدن به‌ايران است. آمريكا با‌اين فضاسازي از يك سو به دنبال‌ايجاد فضاي منفي در داخل‌ايران است و از سوي ديگر، با ادعاي تغيير در مواضع خود طرح توجيه افزايش فشارها بر‌ايران و تكرار درخواست از جامعه جهاني براي اعمال فشار بر‌ايران جهت پذيرش خواسته‌هاي آمريكا- در قالب ادعاي مذاكره- را پيگيري مي‌كند. آنها برآنند تا چنان القا سازند كه رفتارهاي آمريكا در برابر‌ايران تغيير كرده است و حال نوبت‌ايران است كه در‌اين مسير گام بردارد. البته آنها تغيير مهره‌هاي خود را تغيير رفتاري معرفي مي كنند و از‌ايران تغيير عملي در پذيرش خواسته‌هاي آمريكا را خواستارند. با توجه به‌اين شرايط، تغيير مهره‌ها را نمي توان نشانه تغيير رفتار آمريكا دانست و اگر اوباما واقعاً به دنبال مذاكره است ابتدا بايد به جبران سياست‌هاي خصمانه عليه‌ايران به عنوان اقدامي اعتمادساز مبادرت ورزد و سپس ادعاي مذاكره را مطرح سازد، نه آنكه، با تغيير چند مهره در كابينه، ادعاي تغيير رفتار را سرداده و در ازاي آن خواستار پذيرش خواسته‌هاي خود از سوي‌ايران شود. به عبارتي ديگر، آمريكا نمي تواند مرواريد را در ازاي آب نبات از‌ايران طلب كند.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdcfyvde.w6d1magiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی