یکسال از ریاست جمهوری پر حاشیه ترامپ گذشته است و او همچنان سعی دارد تا مرد جنجالی جهان باشد. در جدیدترین اقدام، وی تیلرسون را از مقام وزیر امور خارجه برکنار و پومپئو را جانشین وی ساخت. هر آنچه در باب این تغییرات قابل توجه است تاثیرات آن بر جمهوری اسلامی ایران است بویژه اینکه ترامپ و محافل رسانهای آمریکایی تلاش بسیار کردهاند تا این برکناری را به دلیل برجام و ایران عنوان سازد.
نوع رفتارها و جوسازیهای رسانهای آمریکا نشان میدهد که ترامپ با آوردن فردی ما پومپئو و القای جدیت در تحقق وعدههایش مبنی بر هزینههای سنگین جهانیان در صورت عدم اجرای خواستههایش، سعی در سوق دادن عرصه جهانی به پذیرش زیادهخواهیهایش دارد این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که ترامپ در هفتههای اخیر خواستههای خود را آشکارا بیان کرده که اصلاح برجام و مقابله با توان هستهای، موشکی و منطقهای ایران و نیز همراهی با آمریکا علیه کره شمالی، چین و روسیه محور آن را تشکیل میدهد.
هر چند که ترامپ سعی دارد تا انتخاب پومپئو را نشانه اقتدار خود نشان دهد اما واقعیت آن است که تغییر تیلرسون یعنی اینکه ترامپ نتوانسته پس از یک سال اهداف سیاست خارجی خود را محقق سازد و با ایجاد فضای روانی با محوریت آوردن پومپئو به دنبال پنهانسازی این شکست. با همه این تفاسیر این سوال مطرح میشود که راهکار جمهوری اسلامی برای مقابله با سیاستهای آتی آمریکا و شخص پومپئو که کارنامهای کاملا ضد ایرانی دارد چه میتواند باشد؟
برخی این نظریه را مطرح میکنند که سیاست آمریکا و متحدان غربی و منطقهای آن کاملا تهاجمی است و در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور چندان مطلوب نیست گزینهای جز پذیرش خواستههای آمریکا وجود ندارد و باید به اصلاح برجام، مذاکرات موشکی و منطقهای تن داد.
دیدگاه دیگر آن است که با تکیه بر بدعهدی آمریکاییها گفته میشود باید به سمت اروپا رفت و در قالب اجرای خواستههای اروپا با تشدید تحرکات ضد ایرانی آمریکا مقابله کرد. این دو دیدگاه در حالی مطرح میشود که در قالب مذاکره با آمریکا این امر اثبات شده است که این کشور هرگز به دنبال تعامل و مذاکره نبوده و نیست و چنانکه پومپئو پیش از این گفته هدف آمریکا نابودی ایران است ولاغیر. در باب تعامل با اروپا نیز کارنامه این کشورها از جمله در این دو سال که از اجرای برجام میگذرد نیز این مسئله مشاهده میشود که آنها نیز به رغم برخی اختلافات با آمریکا در مورد ایران نگاهی واحد با واشنگتن دارند که سخنان ماکرون رئیس جمهور فرانسه و ترزا می نخستوزیر انگلیس که خواستار مقابله با توان موشکی و منطقهای ایران شدهاند نمودی از آن است.
در این میان رویکرد به مذاکره با آمریکا و اروپا در شرایطی که فشارهای غرب علیه ایران به شدت افزایش یافته که دامنه آن حتی به حوزه حمله به سفارتخانههای ایران در لندن و اتریش و آلمان نیز رسیده است قطعا این پیام اشتباه را خواهد داشت که با اعمال فشار میتوان از ایران امتیاز گرفت. این رویهای خطرناک در سیاست غرب در قبال ایران و هم برای سایر کشورها به همراه خواهد داشت.
بر این اساس راهکار مقابله با تهاجمیتر شدن سیاستهای آمریکا نه باج دادن و مذاکره با آمریکا و اروپا بلکه ایستادگی و مقاومت و تکیه بر داشتههای داخلی و منطقهای است که زمینهساز شکست سیاست چماق و هویج بزرگتر اتخاذ شده از سوی آمریکا خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری