برای انجام کارهای بزرگ نیازمند زمینهسازی و آمادهکردن زیرساختها هستیم، بدون برنامه دقیق نمیتوان به اهدافی که برای آن کار بزرگ در نظر گرفته شده است دست یافت.
شاید یکی از مشکلات و ایراداتی که در نتیجهگیری از اهداف پیش میآید، نبود برنامهریزی درازمدت و کوتاهمدت است، ایراد دیگر دست نیافتن به اهداف، برنامهریزی غلط و اشتباهی است که صورت گرفته میگیرد، در هر حال هر دو این مسائل باعث میشود تا نه تنها هدف قربانی شود، بلکه نتیجه معکوس نیز داشته باشد. اکنون که سال ۹۷ از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به نام سال حمایت از کالای ایرانی مزین شده است، آیا یکسال برای تحقق چنین هدفی کافی است؟ آیا برای دستیابی به چنین هدف بزرگی نباید کارشناسان، تحلیلگران، مسئولین و دلسوزان انقلاب وارد میدان شده و طرحها و برنامههای کاربردی خود را عرضه کنند تا شاید بتوان در کمترین زمان ممکن به آن دست یافت؟
تاکنون شاهد تبلیغات رسانهای، میدانی و شهری در زمینه شعار امسال بودهایم و شاید توقع اقدام عملی برای تحقق شعار حمایت از کالای ایرانی زود باشد. اما چنین هدف بزرگی نباید با برنامهریزی طراحی کوتاهمدت و درازمدت همراه شود؟
اگر میبینیم که برخی از سالهای نام گذاری شده از سوی حضرت آیتالله خامنهای با محتوای اقتصادی، دستاورد چشمگیری نداشته است، ضعف در مدیران، مسئولین و طراحان و برنامهنویسان اقتصادی است، که اگر واکنش آنها نسبت به آن سالها برنامه محور میبود، اکنون شرایط بسیار مطلوبی را تجربه میکردیم.
برای آن که بتوان حمایت از کالای ایرانی را نهادینه کرد، نخست باید فرهنگ خرید کالای خارجی را در میان مردم از بین برد و کالای ایرانی را جایگزین آن کرد. فرهنگ اقبال از کالای خارجی قدمت دیرینه دارد، چنین سبک زندگی در میان مردم ایران به پیش از انقلاب باز میگردد، ایران در زمان شاه هر آنچه که نیاز داشت وارد میکرد، بازارهای کشور از محصولات خارجی پر بود، تبلیغات گسترده رسانهای و شهری، تب مصرف کالای خارجی را بالا برده بود، چنین روشی در زندگی، همچنان وجود دارد و برای این که تب مقبولیت کالاهای خارجی فروکش کند، در یک پروسه زمانی کوتاه اتفاق نخواهد افتاد، شاهد ماجرا همین بس که حتی تولیدکنندگان داخلی، برخی محصولات خود را با برچسب نام خارجی عرضه میکنند. اگر کالای مشابه با مارک ایرانی و خارجی به خریدار عرضه شود، او جنس خارجی را برمیگزیند حتی اگر قیمت آن از کالای ایرانی گرانتر باشد.
چنین رفتاری در میان تولیدکنندگان، فروشندگان و خریداران معضل بزرگی است که اگر برچیده شود و تولید کننده و فروشنده با افتخار بگویند این کالا ایرانی است، قطعاً در روند رسیدن به تحقق شعار سال ۹۷ میتوان امیدوار بود و زمان رسیدن به هدف را کوتاهتر کرد.
مثالی را مطرح میکنم بر این اساس که، چرا دولت و دولتها از خودروی تولید داخلی که درصد زیادی از قطعات آن از خارج وارد میشود، حمایت قاطع میکند، اما از تولیدات صد درصد ایرانی حمایت نمیکند؟! روشن است که کار واردات آسانتر از تولید است، اما باید توجه داشته باشیم چنین سیاستی باعث ضربه زدن به قطعهسازان کشور میشود که توانایی ساخت قطعات وارد شده را دارند.
سرمایهگذاری گسترده بر روی خودروسازی در کشور، تا چه اندازه ایجاد اشتغال کرده است؟ ۱۰۰ هزار نفر؟ ۵۰۰ هزار نفر؟ هر اندازه که باشد، تنها اگر در زمینه فرش دستباف سرمایهگذاری شود میتواند ۵ میلیون شغل ایجاد کند، آن هم با کمترین هزینه، مشاغل قالیبافی شامل قالیباف و دیگر عوامل آن میشود، اما متأسفانه شاهد هستیم که در این زمینه کم لطفیهای زیادی صورت گرفته است، زمانی نه چندان دور، فرش دستباف ایرانی در خانههای هر ایرانی خودنمایی میکرد و برای خانوادهها نیز سرمایهای ماندگار بود.
از این دست نمونهها بسیار زیاد است، اما بیتوجهیها باعث شده است تا دیگران انحصار تولید برخی کالاهای ایرانی را در دست بگیرند و باعث نابودی آن در کشور شوند.
فرهنگسازی برای مردم اولویت اجرای حمایت از کالای ایرانی است، اگر در این زمینه کاری صورت نگیرد، نمیتوان امید داشت که شعار سال تحقق یابد، باید کاری کرد که هر ایرانی زمانی که برای خرید به بازار و فروشگاه میرود، حتی اگر جنس و کالای خارجی در ویترین دید، کالای ایرانی را مطالبه کند. باید در میان افکار عمومی ایجاد انگیزه کرد، این انگیزه باید از راههای درست تبلیغی به جامعه تزریق شود، نتیجه به دست آمده از حمایت از کالای ایرانی، آینده بهتر و روشنی را برای کشور رقم خواهد زد، اگر مردم و مسئولان، با غیرت و تعصب از کالای ایرانی حمایت کنند، همه مشکلات با نگاه به تواناییها و توانمندیهای داخلی قابل حل است.
نویسنده: محمد صفری