امروز ۱۸ اردیبهشت برابر است با سالروز اعلام خروج یکجانبه آمریکا از برجام و به گفته آمریکاییها سرآغازی برای اجرای آنچه تحریمهای فلجکننده و تسلیمساز نامیدهاند. اکنون یک سال از آن زمان میگذرد و مروری بر آنچه در این دوران گذشته میتواند چراغ راهی باشد برای آینده و آنچه از امروز میتواند مورد توجه همگان باشد.
پس ازتوافق برجام و صدور قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت مقرر شد، کشورها تعهداتی را به صورت متقابل در دستورکار قرار دهند. با تغییر سیاست آمریکا و خروج این کشور از برجام و در پیش گرفتن رویکرد «فشار حداکثری» به جمهوری اسلامی علیرغم پایبندی ایران به تعهدات خود، مجموعه تحریمهای اقتصادی و بخشی از تحریمهای هستهای را که متعهد بودند بردارند به صورت یکجانبه مجددا بازگرداندند. هر چند که اوباما نیز با تمدید آیسا یا همان تحریمهای ۱۰ ساله ایران نشان داد که آمریکا را تعهدپذیری معنایی ندارد اما آمریکای دوران ترامپ ابعاد دیگر این تحریمها را اجرا کرد و اخیرا از قرار دادن سپاه در لیست تروریستها و نیز پایان ممنوعیت نفتی برای خریداران نفت ایران و اخیرا از پایان معافیت همکاری هستهای با ایران گفته است. مروری بر کارنامه آمریکا نشان میدهد که این کشور با خروج از برجام و اعمال رفتاری تحریمی تصور برتری بر ایران را داشت اما با مقاومت ایرانیان ناکام مانده و نتوانسته زیادهخواهی خود را به ملت ایران تحمیل سازد.
علیرغم گذشت یک سال از خروج آمریکا از برجام و فرصتی که ایران به درخواست اروپا، چین و روسیه به دیپلماسی داد دولت آمریکا نه تنها به ریل تعهداتش باز نگشت بلکه با استفاده از ابزارهای مختلف فشار همهجانبه به ایران را تشدید نمود. شرایط آمریکا به لحاظ پروندههای سیاست خارجی بسیار شکننده و نامناسب است. سیاستهای آمریکا علیه ونزوئلا، کره شمالی، سوریه، یمن و... به شکست انجامیده و هیچ دستاوردی در این زمینه حاصل نشده است. سیاست آمریکا علیه ایران نیز همین سرنوشت را خواهد داشت.
در این میان فعالیتهای هستهای ایران همواره تحت نظارت آژانس است و ادعای رویکرد مخفی ایران ادعایی واهی و غیرقابل باور برای جهانیان است و لذا سکوت آژانس در برابر خلف وعدههای آمریکا و اروپا جای تامل دارد در حالی که آژانس همواره بر ماهیت صلحآمیز هستهای ایران و پایبندی برجامی ایران تاکید دارد.
نکته مهم آن است که در شرایط کنونی ایران باید نشان دهد که همانگونه که به اجرای تعهداتش پایبند است در قبال بدعهدی، وقتکشی و فریب، شدت عمل داشته و اجازه نمیدهد رویکرد فشار و امتیازگیری برای وادارسازی و تسلیم در برابر زیادهطلبی محقق شود.
بطور قطع این چرخه در نقطهای باید متوقف شود. در مرحله اول نیز بایستی از ظرفیتهای داخل برجام برای این منظور استفاده گردد. ایران حق دارد که در برابر هر قدم منفی آمریکا اقدامی صورت دهد و تاکنون نیز نه از روی ترس بلکه برای تعهدپذیریاش بر حفظ برجام تاکید داشته است . حضور ایران در برجام نباید این توهم را در آمریکا و اروپا ایجاد کند که اقداماتشان بدون واکنش خواهد ماند. طبق بند ۳۶ برجام در صورت عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات، «حق ایران» است که توقف کلی یا جزیی تعهدات خود را پیگیری نماید.با توجه به خروج امریکا از برجام و بدعهدی و فرصتسوزی طرفهای اروپایی لازم است به منظور بازگرداندن انها به ریل تعهدات قانونی از طرفیت پاراگراف ۳۶ به صورت هوشمندانه استفاده شود.
در این بین، افکار عمومی داخلی بر حقانیت ایران و عمل به تعهداتش وقوف کامل داشته وبدعهدی، زورگویی وبرخوردهای غیر قانونی، تندروهای آمریکایی را بر نمیتابد. انتظار جامعه واکنش هوشمندانه، مدبرانه، قاطع و اثرگذار در برابر اقدامات خصمانه آمریکا و نیز عدم تعهد پذیری اروپاست. این حقیقت انکار ناپذیر است که تحریمهای آمریکا اقدامی ضد بشری است چنانکه گزارشگر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تأکید کرده تحریمهای آمریکا علیه ونزوئلا، ایران و کوبا نقض آشکار حقوق بشر محسوب میشود.
آمریکا با تحریم ایران به دنبال بدعتی خطرناک علیه همه کشورها است و عدم مقابله جهانیان با آن قطعا هزینههای بسیاری برای آنها خواهد داشت. نکته مهم دیگر در این دوران یک ساله رفتار اروپاییهاست. دیپلماتهای اروپایی در گفتوگو با روزنامه والاستریتژورنال مدعی شدهاند ایران قصد دارد در واکنش به تحریمهای جدید آمریکا اجرای برخی از تعهداتش ذیل برجام را متوقف کند و لذا ابراز تاسف کردهاند. این رفتار اروپا در حالی صورت میگیرد که آنها در این یک سال اقدام جدی در برابر تحرکات آمریکا صورت ندادهاند.
اروپا هر چند از حفظ برجام گفته اما عملا در اجرای آن اقدامی نداشته است. اروپا نمیتواند خواستار تعهدپذیری ایران باشد در حالی که خود هیچ مسئولیت پذیری ندارد و در این سالها صرفا به لفاظیهایی چون امیدواریم، تلاش میکنیم، حمایت میکنیم و... بسنده کردهاند.
اروپا تا زمانی که به تعهدات برجامی خود عمل نکرده حق ندارد خواستار تعهدپذیری ایران باشد . اروپا حتی در اجرای کانال مالی که گامی بسیار کوتاه در نشان دادن تعهدپذیری آنهاست اقدامی نداشتهاند. عدم تعهدپذیری اروپا در این یکساله و عدم مقابله آن با آمریکا، زمینهساز تضعیف جایگاه جهانی اروپا به عنوان بازیگری مستقل شده است و راهکار پایان این وضعیت رویکرد منطقی به اجرای تعهدات برای پایان دادن به تحریمهای اقتصادی و مقابله واقعی با زیادهخواهی آمریکاست. در این میان به رغم جوسازیها و زجزخوانیهای آمریکاییها که سعی دارند تا با ادعای آمادگی نظامی و تشدید تحریم اقتصادی خود را فاتح زودهنگام نبرد با ایران معرفی کنند اما ایران در مقایسه با دور قبلی تحریم ها به نسبت در شرایط بسیار مناسبتری از نظر سیاست خارجی قرار دارد. اجماع جهانی علیه ایران نیست، قطعنامههای اتحادیه اروپا و شورای امنیت وجود ندارد و به لحاظ سیاسی، تصمیمات و اقدامات آمریکا توسط بیشتر کشورهای جهان محکوم میشود. این فضا قطعا به عبور کشور از شرایط تحریم کمک میکند. در همین حال هنوز زمان زیادی از تجربه موفق وفاق ملی در مقابله با مشکلات نمیگذرد آنجا که دستاوردها و نقاط افتخارآفرین در مدیریت سیلاب اخیر نشان داد، امکانات و ظرفیتهای بسیاری در کشور وجود دارد که در صورت بکارگیری و ایجاد بسیج عمومی میتواند هر مشکلی را حل کند.
بر این اساس میتوان گفت که راهکار مقابله با تهدیدات آمریکایی و خلف وعدههای اروپایی، وحدت و انسجام درونی با محوریت کنار نهادن برخی تعهدات برجامی به عنوان اقدامی متقابل در برابر بدعهدیهای طرفهای مقابل و نیز همیاری سراسری بدون رویکرد جناحی و سیاسیکاری در تحقق رونق تولید و حل مشکلات است. اصولی که ملت همواره آن را به خوبی اجرا کرده و انتظار دارد که مسئولین نیز در همین مسیر گام برداشته تا شکستی دیگر به دشمنان این سرزمین تحمیل شود.
نویسنده: قاسم غفوری