آقای روحانی در دیدار فعالان سیاسی دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا دو جمله بیان کرده که قابل توجه و تأمل است.
«وقتی از دولت سوال و مطالبهای میشود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سوال دارای اختیار بوده است به طور مثال اگر درخصوص سیاست خارجی، فرهنگ و یا فضای مجازی از دولت سوال و مطالبهای میشود، باید ببینیم که دولت چقدر در این حوزهها اختیار دارد. باید در حد توان و در حوزه اختیارات رئیسجمهور از دولت مطالبه داشت.»
«انتخاباتی که در پایان امسال برگزار خواهد شد میتواند نماد وحدت و اتحاد باشد، اگر چنانچه با هم مهربان بوده و با همدلی و روحیه برادری در کنار یکدیگر گام برداریم و چنانچه یک دستگاه و اتاق برای انتخابات تصمیم نگیرد، میتوانیم شرایط خوبی را داشته باشیم.»
درباره جمله نخست رئیسجمهور محترم باید این پرسش هم مطرح شود که دولت چقدر از توان و اختیارات خود برای پیشبرد امور کشور در چارچوب وظایف قانونی خود استفاده کرده است؟
قطعاً منظور آقای روحانی از جمله اول ایناست که دولت اختیارات لازم را در دست ندارد تا بتواند براساس توان خود عمل کند، اما اینگونه نیست و باید موضوع را از همان منظر ضعف و ناتوانی در مدیریت و اداره امور جستجو کرد. مطالباتی که آقای روحانی از آنها نام برده است، اکنون مهمترین آن مسائل اقتصادی است، هر چند مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز از مطالبات جامعه، افکار عمومی؛ نخبگان و جریانهای سیاسی است، اما مهمترین مسئله کشور در حال حاضر اقتصادیاست که اگر این بخش سامان یابد، بسیاری از مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز حل خواهد شد. دولت تدبیر و امید اتفاقاً از دولت هایی است که اختیارات لازم را در دست داشت تا شاید بتواند امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را سامان دهد، این اختیارات درپی مطرح کردن مذاکره با آمریکا بر سر موضوع هستهای ایران به دولت رسید. دولت اعتقاد داشت که اگر با کدخدا بنشینیم و مذاکره کنیم و سپس به توافق برسیم، مشکلات حل میشود.
فلسفه مذاکرات هستهای براساس برچیدن تحریمهای اقتصادی علیه ایران بود، در مقابل نیز ایران باید فعالیتهای هستهای خود را محدود و تعطیل میکرد. چنین اختیاری را هیچ یک از دولتهای گذشته نداشتند تا بتوانند با آمریکا مستقیم مذاکره کنند. نخستین تماسهای رسمی با رژیم آمریکا در دولت تدبیر و امید اتفاق افتاد. دیدار و گفتوگوی آقای ظریف با جان کری وزیر خارجه پیشین آمریکا در دولت اوباما در نیویورک انجام شد. تماس تلفنی اوباما و آقای روحانی هنگام بازگشت رئیسجمهور از سازمان ملل برای نخستینبار اتفاق افتاد. این فرصت به دولت تدبیر و امید و شخص آقای روحانی داده شد تا بتواند وعدهها و شعارهای انتخاباتی خود را برآورده کند.
آیا چنین فرصتی را دیگر روسای جمهوری ایران داشتند؟ مطالبهای که اکنون در جامعه پیگیری میشود و روی سخن این مطالبات نیز دولت تدبیر و امید است، اقتصادی است، دولت بر چه اساس و مبنایی وعده حل مسائل اقتصادی را داده بود و به واسطه همین وعده نیز هم کسب رأی کرده بود و هم باعث شده بود تا مذاکره مستقیم با آمریکا یک مطالبه عمومی شود؟
مبنای دولت مصالحه وتوافق با آمریکا بر سر فناوری صلحآمیز هستهای ایران بود، ۶ سال از عمر دولت و کشور صرف مذاکره شد و نتیجه آن نه اکنون بلکهها از همان ابتدا روشن بود که چیست. آیا اکنون دولت باز هم نیازمند اختیارات دیگری است تا بخواهد یا بتواند مسائل را حل کند؟
مسائل اقتصادی کشور در دست دولت است، بودجه و خرج و مخارج در دست او است، درآمدها و نفت در اختیار دولت است، واردت و صادرات کشور برعهده دولت است، تولید در دست دولت تدبیر و امید است، آیا در این زمینهها مطالبه کردن فراتر از اختیارات و توان دولت آقای روحانی است؟!
اگر کالاهای اساسی گران شده و هر روز و هر ساعت نیز میشود، اگر قیمت مسکن سر به فلک کشیده و افسارگسیخته بالا رفته یا قیمت خودرو بی منطق و بدون حساب و کتبا افزایش یافته از مطالبات مردم است تا دولت آنها را حل کند، خارج از توان و اختیارات او است؟!
مردم چیز زیادی نمیخواهند تنها عمل به وعدهها، قولها و شعارهای تبلیغاتی دوران انتخابات ریاست جمهوری را پیگیری میکنند. اما جمله دوم که درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه سالجاری است. آقای روحانی از وحدت و مهربانی سخن میگوید اما در ادامه به دستگاه و اتاقی اشاره میکند که در انتخابات تصمیمگیری میکند!
این دو موضع نمیتوان باعث وحدت و مهربانی شودف چراکه آقای روحانی یک دستگاه و اتاقی را متهم به تصمیمگیری در انتخابات کرده است. در حالی که این دستگاه و اتاق براساس قانون وظیفه و مسئولیت خود را اجرا میکند و قرار نیست که باب میل دولت تصمیمگیری کند. گره زدن تصمیم این دستگاه و اتاق به شرایط خوب داشتن نیز در راستای انداختن تقصیرات به گردن این اتاق یا دستگاه است که اگر این اتاق در انتخابات تصمیم نگیرد، شرایط خوبی در کشور خواهیم داشت. پیام این بخش از سخن آقای روحانی را میتوان اینگونه برداشت کرد که اگر اوضاع نابسامان تر شد، به خاطر آن دستگاه و اتاقی است که برای انتخابات اسفند ماه سال جاری تصمیم گیری میکند! آیا اینگونه است؟ اقتصاد کشور رها است، مدیریتی که باید بر سر اقتصاد باشد دیده نمیشود، گاهی مشکلات اقتصادی به گردن تحریمهای اقتصادی انداخته میشود، گاهی به وجود دولت در سایه یا برخی نهادها و سازمانهای دیگر ارتباط داده میشود.
نویسنده: محمد صفری