برخی در داخل در زمینه اعتراضات مردم آمریکا و اعتراضاتی که در ایران میشود و به فتنه و اغتشاش تبدیل میشود، به مقایسه میپردازند، که البته غلط است. غلط بودن این مقایسه در این است که همین آمریکایی که اکنون با اعتراضات گسترده مردم خود روبرو است، خود را کشوری میداند که داعیه اصلاح دنیا را در سر دارد و برای همین، با شعار ایجاد دموکراسی در دیگر کشورها مداخله میکند و حتی جنگ راه میاندازد تا سیاستهای خود را در دیگر کشورها پیاده کند. رژیم آمریکا حتی برای رسیدن به اهداف خود دست به تحریمهای اقتصادی میزند تا کشورهایی چون جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار دهد تا تن به خواستههای آمریکا بسپارند، در حالی که همین رژیم مدعی حقوق بشر و دموکراسی، در کشور خود از کمترین عدالت اجتماعی و اقتصادی رنج میبرد و مردم آن سالها است که تحت سلطه ثروتمندان و سرمایه دارانی هستند که تنها یک درصد از کل جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند. سیاست های اقتصادی لیبرال سرمایه داری در آمریکا هیچ جایی برای اجرای عدالت و حقوق بشر باقی نگذاشته است، اعتراضات مردم ایالات متحده به بی عدالتیها و نارضایتیهایی است که با وجود رژیم لیبرال سرمایه داری نهادینه شده و حقوق انسانی مردم این کشور پایمال شده است. به خوبی میتوان در بحران ویروس کرونا این بی عدالتیها را مشاهده کرد و اکنون که این کشور ثروتمند و قدرتمند با یک ویروس به هم ریخته است، همه آنچه که در وجود رژیم آمریکا در زمینه بی عدالتیهای اجتماعی نهان بوده آشکار گشته، به گونه ای که شرایط زندگی و معیشتی ۹۹ درصد مردم این کشور تحت تاثیر تبعات ویروس کرونا قرار گرفته است. از سوی دیگر سیاستهای تبعیض نژادی در ایالات متحده آمریکا که سالها است وجود دارد، با رفتارهای غیرانسانی پلیس این کشور که از سیاستهای حاکمان آن سرچشمه میگیرد، یک انسان سیاه پوست و بی گناه زیر زانوی پلیس آمریکا خفه میشود و رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ نیز با وقاحت و رفتای غیرانسانی دستور سرکوب مردم معترض را میدهد. اکنون اعتراضات مردم آمریکا به خاطر قتل فجیع یک سیاه پوست با دخالتهای دیگر کشورها در شهرهای گوناگون ایالات متحده اتفاق افتاده است یا این که مردم آمریکا بیدار شده اند و خواهان پایان دادن به دیکتاتوری سردمداران لیبرال سرمایه داری حاکم بر این کشور هستند؟ در مقابل اگر در ایران اسلامی اعتراضی صورت میگیرد که البته حق مردم است تا نسبت به برخی تصمیمات و شرایط که بعضا اقتصادی است؛ این اعتراضات با دخالتهای مستقیم و غیرمستقیم عوامل خارجی و نفوذیها تبدیل به آشوب، اغتشاش و فتنه میشود. آیا غیر از این است که در اغتشاشاتی که در ایران شکل گرفت، دست دخالت مستقیم آمریکا و برخی دیگر از رژیمهایی که در رقابت دشمن مقابل جمهوری اسلامی ایران ایستاده اند دیده میشود؟!
از اعتشاشات و فتنه ۷۸ تا ۸۸ و اغتشاشات آبان ماه ۹۸ گرفته تا دیگر اقداماتی که علیه جمهوری اسلامی ایران انجام میشود، همه برگرفته از دخالتهایی است که از سوی دشمنان تدارک دیده میشود.
جمهوری اسلامی ایران در شرایط شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار دارد که اگر هر کشور دیگری غیر از ایران بود تاکنون از پا درآمده بود، تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی آمریکا و همپیمانان آن علیه ایران برای از پا درآوردن انقلاب اسلامی است، حتی در شرایطی که دنیا درگیر ویروس کرونا است، جمهوری اسلامی از خرید دارو و تجهیزات و لوازم پزشکی برای مقابله با بیماری کرونا محروم است، اما با این وجود میبینیم که ایران توانسته است در این شرایط، مدیریت بهتری حتی از آمریکا در مبارزه با کرونا داشته باشد. قیاس میان اعتراض و اغتشاش در ایران و آشوب و اعتراض در آمریکا، مقایسه ای غیرمنصفانه و ناعادلانه است که برخی آن را مطرح میکنند، در حالی که اگر در ایران هم مردم نسبت به برخی مسائل اعتراض و مطالبه گری داشته باشند و این اعتراضات در چارچوب قانون و به دور از تخریب و آشوب برگزار شود، هیچ مشکل و مانعی بر سر راه مردم معترض و مطالبه گر قرار ندارد. جمهوری اسلامی ایران در طول عمر ۴۰ ساله خود، همواره سعی و تلاش خود را برای استقرار عدالت و مردم سالاری دینی انجام داده است و اگر در این زمینه کاستیهایی وجود دارد، که دارد، نه به خاطر سیاستهای اعلامی و اعمالی در حکومت اسلامی است، بلکه به خاطر دخالتها، کارشکنیها، تحریمهای شدید اقتصادی، تهدیدات نظامی و موانعی است که رژیم آمریکا بر سر راه حرکت روبه جلوی ایران اسلامی قرار میدهد تا از رسیدن به یک جامعه پیشرفته، برخوردار، مستقل و عدالت خواه و عدالت محور جلوگیری کند. آمریکای امروز، آمریکایی نیست که تصور شود، اکنون به این روز افتاده است، این کشور سالها است در شرایط بد به سر میبرد، و این شرایط و اوضاع نابسامان، با آگاهی مردم این کشور سرانجامی خواهد داشت که پیش بینی درباره آن از سالها پیش وجود داشته است، همان زمان که حضرت امام(ره) پیش بینی نابودی کمونیزم را کرده بود و اکنون نوبت به قطب دیگری از تفکرات ظالمانه به نام لیبرال سرمایه داری یا امپریالیزم آمریکا رسیده است.
نویسنده: محمد صفری