محرمی دیگر فرا رسید و آزادیخواهان جهان به یاد سالار شهیدان، خیمههای وفاداری به آن حضرت و رسالتش را به پا کردهاند. حقیقت آن است که عاشورا نه تنها برای شیعیان و نه حتی مسلمانان بلکه برای تمام آزادی خواهان که آرمان نجات بشریت و پایان دادن به نظام سلطه و استکبار را در سر دارند، ایامی بزرگ و درس آموز است. ایامی که از ویژگیهای آن را میتوان به روز بودن آن در طول تاریخ دانست، چنانکه عاشورا و واقعه کربلا هرگز دچار تکرار و سکون نشده و هر سال پیروان و دلدادگان بیشتری را به سوی خود جذب میکند.
این جاذبه عاشوراست که موجب میشود تا بزرگترین گردهمایی معنوی جهان یعنی اربعین با حضور ۲۰ میلیون عاشق، دلداده از سراسر جهان در سرزمین کربلا برگزار گردد و جهان شاهد عظمت و بزرگی عاشورا و حماسه سالار شهیدان باشد. عاشورا را میتوان زمینه ساز اقتدار و قدرت امت اسلام و آزادی خواهی دانست و این پرچم تا همیشه برافراشته خواهد ماند.
امسال در حالی میلیونها دلداده و عاشق حسینی (ع) با شور و شعور، عاشورای حسینی(ع) را پاس میدارند که این عاشورا درسهای ویژه خویش را برای جهانیان دارد. امسال اولین عاشورایی است که در آن سردار دلها، سردار سپهبد قاسم سلیمانی حضور ندارند و جایشان خالی است. اما شهادت سردار دلها خود پیامی عاشورایی را به جهان مخابره کرده است. سردار دلها در حالی به شهادت رسید که وی را به حق میتوان فرزند عاشورا نامید. مردی با اندیشه و ریشه عاشورایی که تمام عمر خویش را در راه ولایت در میدان بود. سردار سلیمانی را میتوان عصاره مکتب عاشورا دانست که برای نجات بشریت مرز نمیشناخت و صدای مظلومیت یکایک انسانها را میشنید و برای نجاتشان میشتافت. مسلمان، مسیحی و پیروان سایر کتب آسمانی و اقلیتهای دینی در سراسر منطقه اذعان دارند که سردار همه را به یک چشم میدید و برای آزادی همگان جان فشانی میکرد و در آخر نیز به دست یزیدیان زمان به شهادت رسید. ترور سردار سلیمانی بار دیگر این پیام را برای همگان داشت که یزید و یزیدیان صرفا در هزار و چهارصد سال پیش نبودهاند بلکه اکنون یزیدیانی در جهان هستند که با نام نظام سلطه و استکبار به کشتار و جنایت علیه بشریت میپردازند. آمریکا همان یزید زمان است که بر یکایک آزادی خواهان جهان قیام علیه آن واجب است. بدرقه میلیونی پیکر پاک و مطهر سردار دلها در ایران و عراق و خروش میلیونها انسان در سراسر جهان به خونخواهی او، نشان داد که فرزند عاشورا بودن، یعنی محبوب قلبها شدن؛ یعنی در کالبد و وجود آدمیان جای داشتن. فرزند عاشورا بودن یعنی به خروش درآوردن جهانی علیه یزیدیان زمان که امروز در نام آمریکا تجلی پیدا کرده است.
نکته دیگر در درسهای امسال فرهنگ عاشورایی، رشادتها و از جان گذشتگیهای فرزندان مکتب عاشورا در کالبد کادر درمانی و پزشکی است. مقایسه عملکرد تیم پزشکی و درمانی در جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها به خوبی تفاوت آنها را آشکار میسازد. آری تفاوت آنجاست که کادر درمانی در ایران فرزندان مکتب حسین(ع) هستند که آموختهاند جان دادن برای جان بخش بودن را. حلقه تکمیلی این فرهنگ عاشورایی را در همدلیهای مومنانه ملت ایران در دوران کرونا میتوان مشاهده کرد. تفاوت فرهنگ عاشورایی با تفکرات لیبرالی و مادی آنجا آشکارتر میشود که در ایام کرونا بسیاری از کشورها صحنه غارت فروشگاهها و افزایش جنایتهای خیابانی به خاطر غذا بوده، اما فرهنگ عاشورایی در ایران، همدلیهای مومنانه را رقم زد و همگان برای یاری یکدیگر پای کار آمدند. آری عاشورای امسال با پیام سردار دلها و شهدای سلامت، عاشورایی متفاوتتر از گذشته است. عاشورایی که تکلیف همگان پاسداشت و حراست از آن است. برگزاری باشکوه مراسمهای عاشورا بخشی از این پاسداشت است اما بخش مهمتر آن این است که همگان با رعایت پروتکلها و نیز خودداری از سفر، مانع از افزایش آمار تلفات کرونا شویم. چراکه یزدیان زمان برآنند تا آمار تلفات کرونا را به عاشورا و مراسمهای عاشورا نسبت دهند تا بعد دیگری از تحریف را علیه عاشورا اجرا سازند. امروز رسالت همگان آن است که به پاس حرمت خون سردار دلها و شهدای سلامت با رعایت پروتکلها و خودداری از سفر، بصیرت، شور و شعور عاشورایی را که ویژگی فرهنگ عاشورایی است به رخ یزیدیان زمان بکشیم.
نویسنده: قاسم غفوری